Dictiornary-Farsi | تجزیه هجایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
syllabicity	تجزیه هجایی


Other Matches

decasyllabic	ده هجایی
monosyllabic	یک هجایی
syllabic	هجایی
polysyllable	چند هجایی
nonsyllabic	بدون هجایی
polysyllabic	چند هجایی
nonsyllabic	غیر هجایی
polysyllables	چند هجایی
decasyllable	شعر ده هجایی
octosyllabic	هشت هجایی
syllabication	تنجیه هجایی
polysyllable	کلمه چند هجایی
octaves	شعر هشت هجایی
octave	شعر هشت هجایی
polysyllables	کلمه چند هجایی
fourteener	شعر چهارده هجایی
eye dialect	لهجهء واضح و هجایی
ablaut	قلب حروف هجایی
epigram	سخن نیشدار قطعه هجایی
hendecasyllabic	شعر یا نثر یازده هجایی
epigrams	سخن نیشدار قطعه هجایی
iambize	اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
heroic couplet	شعر دو بیتی حماسی پنج هجایی
goliard	دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
hudibrastic	نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
trochee	وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
analysis staff	ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
spectrophotometry	اسپکتروفتومتر [در این روش با تجزیه رنگ ها و مقایسه آن نمونه های مرجع، نوع رنگینه بکار رفته مشخص می شود. این روش خصوصا در تجزیه رنگ های فرش های قدیمی و شناخت رنگینه های آن مورد استفاده قرار می گیرد.]
crater analysis	تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
polysyllabic	چند سیلابی چند هجایی
sequestration	تجزیه
severance	تجزیه
separations	تجزیه
separation	تجزیه
separate	تجزیه
segregation	تجزیه
separates	تجزیه
shake down	تجزیه
separated	تجزیه
parsing	تجزیه
cracking	تجزیه
dissection	تجزیه
anatomy	تجزیه
analyzer	تجزیه گر
dissociation	تجزیه
break down	تجزیه
break up	تجزیه
disintegration	تجزیه
decomposition	تجزیه
anatomies	تجزیه
dialysis	تجزیه
dissolution	تجزیه
resolution	تجزیه
break	تجزیه
breaks	تجزیه
analysis	تجزیه
decoupling	تجزیه
decays	تجزیه
decaying	تجزیه
decayed	تجزیه
catalysis	تجزیه
resolutions	تجزیه
decay	تجزیه
osmose	نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
check	تجزیه کردن
determine	تجزیه کردن
frequency analysis	تجزیه فرکانس
frequency analysis	تجزیه هارمونی ها
fractionating column	ستون تجزیه
gas analysis	تجزیه گاز
bolt [examine]	تجزیه کردن
gasometry	تجزیه گازی
analyze [American]	تجزیه کردن
inverse segregation	تجزیه وارونه
evaluate	تجزیه کردن
assay	تجزیه کردن
study	تجزیه کردن
gravimetric analysis	تجزیه وزنی
fibrinolysis	تجزیه فیبرین
enquire into	تجزیه کردن
dispersion of light	تجزیه نور
disembody	تجزیه کردن
disassemble	تجزیه کردن
dialyze	تجزیه شدن
dialyze	تجزیه کردن
parses	تجزیه کردن
microconsumer	تجزیه کننده
microcomoser	تجزیه کننده
decomposer	تجزیه کننده
decomposable	قابل تجزیه
survey	تجزیه کردن
scrutinize	تجزیه کردن
look into	تجزیه کردن
examine	تجزیه کردن
elution analysis	تجزیه شویشی
elemental analysis	تجزیه عنصری
dissociative	تجزیه کننده
electron decay	تجزیه الکترون
electrolytic decomposition	تجزیه الکترولیت
explore	تجزیه کردن
dissolvable	تجزیه شدنی
inspect	تجزیه کردن
dissoluble	تجزیه پذیر
investigate	تجزیه کردن
disintegrable	تجزیه پذیر
double decomposition	تجزیه مضاعف
thermal decomposition	تجزیه گرمایی
research and analysis	تجزیه و تحلیل
quantitative analysis	تجزیه کمی
qualitative analysis	تجزیه چونی
qualitative analysis	تجزیه کیفی
proximate analysis	تجزیه گروهی
prescind	تجزیه کردن
physical analysis	تجزیه فیزیکی
photodecomposition	تجزیه نوری
parting of metals	تجزیه فلزات
resoluble	تجزیه شدنی
resolution of forces	تجزیه نیروها
syllabi	تجزیه هجائی
stripping analysis	تجزیه عریانساز
splitting a cause of action	تجزیه دعوی
spectrum analysis	تجزیه بیناب
spectrum analysis	تجزیه طیف
separator	دستگاه تجزیه
separatist	تجزیه طلب
segregative	تجزیه طلب
secessionism	تجزیه طلبی
resolvable	تجزیه شدنی
parser	تجزیه کننده
parse tree	درخت تجزیه
motion analysis	تجزیه حرکت
hydrolyze	تجزیه شدن
hydrolysis	تجزیه بوسیله اب
dissect [analyse]	تجزیه کردن
break down <idiom>	تجزیه وتحلیل
homolysis	تجزیه شیمیایی
analyse [British]	تجزیه کردن
image resolution	تجزیه تصویر
market segmentation	تجزیه بازار
job analysis	تجزیه کار
irresolvable	تجزیه ناپذیر
irrefrangible	غیرقابل تجزیه
ionization	تجزیه اتمها
instrumental analysis	تجزیه دستگاهی
inseparability	تجزیه ناپذیری
infrangible	تجزیه ناپذیر
indiscerptibility	تجزیه ناپذیری
ultimate analysis	تجزیه نهایی
volumetric analysis	تجزیه حجمی
gravimetrical analysis	تجزیه وزنی
decomposes	تجزیه شدن
decompose	تجزیه کردن
decompose	تجزیه شدن
decomposed	تجزیه شده
acid decomposition	تجزیه اسیدی
analitical	مربوط به تجزیه
indissoluble	تجزیه نا پذیر
analitics	علم تجزیه
decomposes	تجزیه کردن
parses	تجزیه شدن
analytical balance	ترازوی تجزیه
analytical chemistry	شیمی تجزیه
isolation	تجزیه جداسازی
analysis	تجزیه و تحلیل
parting	تقسیم تجزیه
analytically	از راه تجزیه
secessionist	تجزیه طلب
secessionists	تجزیه طلب
atomic	تجزیه ناپذیر
liberate	تجزیه کردن
dispersion	تجزیه نور
liberates	تجزیه کردن
electrolysis	تجزیه الکتریکی
liberating	تجزیه کردن
partings	تقسیم تجزیه
parsing	تجزیه کردن
detachable	قابل تجزیه
disintegrate	تجزیه شدن
analytically	بطور تجزیه
disintegrate	تجزیه کردن
disintegrates	تجزیه شدن
refraction	تجزیه انحراف
parse	تجزیه کردن
chemical analysis	تجزیه شیمیایی
analyses	تجزیه کردن
disintegrating	تجزیه شدن
analysed	تجزیه کردن
disintegrating	تجزیه کردن
dismember	تجزیه کردن
dismembers	تجزیه کردن
analyse	تجزیه کردن
dismembering	تجزیه کردن
dismembered	تجزیه کردن
analysing	تجزیه کردن
chemical analyse	تجزیه شیمیایی
analyze	تجزیه کردن
analyzing	تجزیه کردن
analyzed	تجزیه کردن
parsed	تجزیه کردن
analysis	شی تجزیه شده