English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
English Persian
break down تجزیه کردن طبقه بندی کردن
Other Matches
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
resorted جدا کردن طبقه بندی کردن
typed ماشین کردن طبقه بندی کردن
type ماشین کردن طبقه بندی کردن
grades طبقه بندی کردن کلاسه کردن
sort دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted دسته کردن طبقه بندی کردن
sorts دسته کردن طبقه بندی کردن
resort جدا کردن طبقه بندی کردن
resorts جدا کردن طبقه بندی کردن
grade طبقه بندی کردن کلاسه کردن
types ماشین کردن طبقه بندی کردن
categorizing طبقه بندی کردن
aggroup طبقه بندی کردن
graduates طبقه بندی کردن
graduating طبقه بندی کردن
classifies طبقه بندی کردن
categorizes طبقه بندی کردن
categorising طبقه بندی کردن
categorize طبقه بندی کردن
classify طبقه بندی کردن
categorized طبقه بندی کردن
categorised طبقه بندی کردن
classifying طبقه بندی کردن
categorises طبقه بندی کردن
graduate طبقه بندی کردن
to categorize طبقه بندی کردن
layer طبقه بندی کردن
layers طبقه بندی کردن
pigeonhole طبقه بندی کردن
systemize طبقه بندی کردن
classes طبقه بندی کردن رده
classing طبقه بندی کردن رده
class طبقه بندی کردن رده
classed طبقه بندی کردن رده
intergrade طبقه بندی داخلی کردن
integrade [طبقه بندی داخلی کردن]
labelled برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels برچسب زدن طبقه بندی کردن
assort طبقه بندی کردن مناسب بودن
labeling برچسب زدن طبقه بندی کردن
label برچسب زدن طبقه بندی کردن
staple فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapling فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
indexed لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexes لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
standardised بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizing بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
detach تجزیه کردن جدا کردن دور کردن
detaching تجزیه کردن جدا کردن دور کردن
detaches تجزیه کردن جدا کردن دور کردن
decomposing تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
osmose نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
syllabicate ازروی هجا تجزیه کردن هجابندی کردن
assortments طبقه بندی
assortment طبقه بندی
grading طبقه بندی
stratification طبقه بندی
division طبقه بندی
denomination طبقه بندی
systemization طبقه بندی
low grade کم طبقه بندی
typification طبقه بندی
divisions طبقه بندی
taxonomy طبقه بندی
classifications طبقه بندی
classification طبقه بندی
denominations طبقه بندی
sorting طبقه بندی
bracket طبقه بندی
taxonomies طبقه بندی
job classification طبقه بندی شغلی
classifications طبقه بندی پیام
computer classifications طبقه بندی کامپیوتر
classified طبقه بندی شده
secret طبقه بندی سری
vendor rating طبقه بندی فروشندگان
classificatory مربوط به طبقه بندی
zootaxy طبقه بندی جانوران
classification of soil طبقه بندی خاک
classification of aggregate طبقه بندی خاکدانه ها
service rating طبقه بندی پرسنلی
classifiable قابل طبقه بندی
industrial classifications طبقه بندی صنعتی
job classification طبقه بندی شغل
rug classification طبقه بندی فرش
secrets طبقه بندی سری
classification chart نمودار طبقه بندی
soil class طبقه بندی خاک
nosology طبقه بندی بیماریها
standardization همگونی طبقه بندی
suborder طبقه بندی فرعی
unclassified طبقه بندی نشده
unclassified بدون طبقه بندی
market grades and grading طبقه بندی بازار
map classification طبقه بندی نقشه ها
speed rate increment طبقه بندی سرعت
classification طبقه بندی پیام
budget classification طبقه بندی بودجه
taxonomist متخصص طبقه بندی
route classification طبقه بندی جاده ها
nondescript غیرقابل طبقه بندی
harmonic division طبقه بندی متناسب
harmonic proportion طبقه بندی متناسب
accounting classification طبقه بندی حساب
time تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
times تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
timed تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
topsecret طبقه بندی به کلی سری
restrict بازداشت طبقه بندی مدارک
glossography طبقه بندی و شرح زبانها
restricted data اطلاعات طبقه بندی شده
coinage طبقه بندی بهای مسکوک
brussels nomenclature طبقه بندی تعرفه برکسل
restricting بازداشت طبقه بندی مدارک
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
restricts بازداشت طبقه بندی مدارک
classified items اماد طبقه بندی شده
classified items اقلام طبقه بندی شده
classified material مدارک طبقه بندی شده
sequestrate جدا کردن تجزیه کردن
army genetal classification test ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
international classification of طبقه بندی بین المللی بیماریها
taxon واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
access to classified material دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
classification yard line سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
agct ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
accountable cryptomaterial مدارک و وسایل طبقه بندی شده
systematist متخصص فائده سازی و طبقه بندی
reserve on board مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
age grouping طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
grain size classification طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
liberate تجزیه کردن
disassemble تجزیه کردن
enquire into تجزیه کردن
dialyze تجزیه کردن
analyze [American] تجزیه کردن
prescind تجزیه کردن
decompose تجزیه کردن
analyse [British] تجزیه کردن
determine تجزیه کردن
check تجزیه کردن
bolt [examine] تجزیه کردن
dissect [analyse] تجزیه کردن
disembody تجزیه کردن
survey تجزیه کردن
look into تجزیه کردن
liberating تجزیه کردن
evaluate تجزیه کردن
investigate تجزیه کردن
liberates تجزیه کردن
study تجزیه کردن
inspect تجزیه کردن
explore تجزیه کردن
examine تجزیه کردن
decomposes تجزیه کردن
scrutinize تجزیه کردن
parses تجزیه کردن
analysing تجزیه کردن
dismembering تجزیه کردن
parsing تجزیه کردن
disintegrating تجزیه کردن
analyzed تجزیه کردن
analysed تجزیه کردن
parsed تجزیه کردن
disintegrates تجزیه کردن
dismembers تجزیه کردن
dismember تجزیه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com