English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (4 milliseconds)
English Persian
scan تجسس
scanned تجسس
scans تجسس
search تجسس
searched تجسس
searches تجسس
searchingly تجسس
investigation تجسس
investigations تجسس
equivoke تجسس
equivoque تجسس
indagation تجسس
Other Matches
chemical survey تجسس شیمیایی
search تجسس کردن
searches تجسس کردن
espial officer افسر تجسس
searchingly تجسس کردن
ground surveillance تجسس زمینی
air search تجسس هوایی
investigation تجسس وارسی
investigations تجسس وارسی
searched تجسس کردن
feedout تجسس کردن
research تجسس تحقیق
researched تجسس تحقیق
researches تجسس تحقیق
researching تجسس تحقیق
surveillant تجسس کننده
terrain spotting تجسس کردن زمین
air surveillance تجسس واکتشاف هوایی
radiological survey تجسس تشعشع اتمی
search and rescue عملیات تجسس و نجات
target aquisition سیستم تجسس هدف
surveillance radar رادار تجسس هدف
specific search تجسس اختصاصی منطقه
seeker رادار تجسس هدف
sector of search منطقه تجسس رادار
pararescue team تیم تجسس و نجات
search attack unit یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
combat surveillance تجسس میدان رزم
surveillance تجسس بررسی کردن
scanned تجسس کردن بارادار
scan تجسس کردن بارادار
antisubmarine search عملیات تجسس ضد زیردریایی
scans تجسس کردن بارادار
snooping نگاه تجسس امیز کردن
visit and search بازدید و تجسس کردن ناو
snooped نگاه تجسس امیز کردن
snoop نگاه تجسس امیز کردن
snoops نگاه تجسس امیز کردن
counter surveillance عملیات ضدمراقبت و تجسس دشمن
sweep تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
spiral scanning مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
search mission ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
intercepting search کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
mine watching عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
radar scan تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
sector scan کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
investigated تحقیق کردن تجسس کردن
investigate تحقیق کردن تجسس کردن
investigates تحقیق کردن تجسس کردن
investigating تحقیق کردن تجسس کردن
indagate تجسس کردن رسیدگی کردن
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
chemical survey بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
search تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
searches تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
searched تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
searchingly تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
circular scanning مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com