Dictiornary-Farsi | تحدب مثلث قرنیه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 105 (6 milliseconds)

English	Persian
staphyloma	تحدب مثلث قرنیه


Other Matches

bulge	تحدب
bulged	تحدب
bulging	تحدب
cambers	تحدب کم
camber	تحدب کم
crown	تحدب
crowns	تحدب
bulges	تحدب
bulginess	تحدب
convexity	تحدب
entasis	تحدب
convexity	تحدب کوژی
cornea	قرنیه
corneas	قرنیه
corneal	وابسته به قرنیه
keratocele	فتق قرنیه
keratotomy	برش قرنیه
keratitis	التهاب قرنیه
keratitis	اماس قرنیه
keratotome	چاقوی قرنیه شکافی
keratectomy	دراوردن تیکهای از قرنیه
onyx	تاریکی پایین قرنیه
leukoma	لک قرنیه لک سفید روی چشم
leucoma	لک قرنیه لک سفید روی چشم
karatonyxis	عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
line of sight	خطی که قرنیه چشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
trigonous	مثلث
triangulum	مثلث
trianguli	مثلث
triangles	مثلث
triangular	مثلث
triangle	مثلث
trigon	مثلث سه گوش
maxwell triangle	مثلث ماکسول
leg of mutton	مثلث شکل
triangulation	مثلث بندی
spherical triangle	مثلث کروی
triangularization	مثلث بندی
wedge formation	ارایش مثلث
triangular brass bead	مثلث برنج
triangle of forces	مثلث نیروها
v connection	اتصال مثلث
voltage triangle	مثلث ولتاژها
three square	بشکل مثلث
thin boards for inlaid work	لای مثلث
triangulum australe	مثلث جنوبی
spherical triagle	مثلث کروی
delta connection	اتصال مثلث
astronomical triangle	مثلث نجومی
triangular	بشکل مثلث
delta wing	بال مثلث
area of a triangle	مساحت مثلث
impedance triangle	مثلث مقاومت ها
impedance triangle	مثلث ناگذرایی
aiming group	عوامل مثلث گیری
triangulation	مثلث بندی کردن
trigonal pyramid	هرم مثلث القاعده
triangulation station	ایستگاه مثلث بندی
v ring	مثلث شکاف درجه
trigonal bipyramid	دو هرمی مثلث القاعده
triangulation web	شبکه مثلث بندی
trig point	ایستگاه مثلث بندی
trig point	نقاط مثلث بندی
aiming group	دستگاه مثلث گیری
right triangle	مثلث راست گوشه
right angled triangle	مثلث قائم الزاویه
delta winding	سیم پیچ مثلث
star delta switch	کلید ستاره مثلث
open delta connection	اتصال مثلث باز
delta connection	سیم پیچ مثلث
cross bracing	مهاربندی بشکل مثلث
double delta connection	اتصال مثلث دوبل
maxwell triangle	مثلث رنگ ماکسول
impedance triangle	مثلث اتصال کوتاه
color triangle	مثلث رنگ نما
incircle	دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
inscribed circle [of a triangle]	دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
equilateral triangle	مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
equiangular triangle	مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
right triangle	مثلث قایم الزاویه [ریاضی]
right triangle	مثلث راست گوشه [ریاضی]
trigonal bipyramidal molecule	مولکول دو هرمی مثلث القاعده
leg	ساق مثلث قائم الزاویه
legs	ساق مثلث قائم الزاویه
hypotenuse	وتر مثلث قائم الزاویه
triangle exercise	کار با مثلث قلق گیری
triangle exercise	تمرین مثلث گیری درتیراندازی
hypotenuses	وتر مثلث قائم الزاویه
triangulation	مثلث روی شاه شطرنج
hexagram	شکل مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع
wedge	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedged	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedges	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedging	اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
triangulation survey	نقشه برداری به روش مثلث بندی
triangulation	روش مثلث بندی در نقشه برداری
delta voltage	ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
triangulate	سه گوش کردن بصورت مثلث دراوردن
isosceles triangles	مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
isosceles triangle	مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
three square	سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
tirm oval	پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tessellate	کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
saw tooth	دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]