English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
eroticism تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
Other Matches
concupiscible تحریک شده بوسیله امیال شهوانی
exhibitionism نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
sexy دارای احساسات شهوانی
sexier دارای احساسات شهوانی
sexiest دارای احساسات شهوانی
libidos تحریک شهوانی
libido تحریک شهوانی
cathect تحریک شهوانی کردن
braced تحریک احساسات
brace تحریک احساسات
erogenous ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
fellatio تحریک الت تناسلی مرد بوسیله زبان
lasers اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
laser اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
prolepsis تخیل
imagination تخیل
imaginativeness تخیل
specter تخیل
specters تخیل
spectre تخیل
spectres تخیل
imaginations تخیل
imaginative faculty قوه تخیل
eidesis تخیل گرایی
imagism مکتب تخیل
imaginative برخوردار از تخیل قوی
stargaze درعالم تخیل واوهام غرق شدن
fine art آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
voluptuous شهوانی
red-blooded شهوانی
red blooded شهوانی
randy شهوانی
lustful شهوانی
lascivious شهوانی
brutal شهوانی
lust ful شهوانی
red-hot <adj.> شهوانی
ruttish شهوانی
tasty <adj.> شهوانی
juicy <adj.> شهوانی
erotic شهوانی
passionate شهوانی
fleshly شهوانی
cyprian شهوانی
salacious شهوانی
lustihood شهوانی
goaty شهوانی
lecherous شهوانی
peepshow فیلم شهوانی
carnalist ادم شهوانی
peepshows فیلم شهوانی
hot liver مزاج شهوانی
carnalize شهوانی کردن
lydian شهوانی نرم
fulsome فربه شهوانی
carnal نفسانی شهوانی
sensual شهوانی جسمانی
nymphomania جنون شهوانی زن
animalize شهوانی کردن
sensualization ازاده شهوانی
satyrs ادم شهوانی
satyr ادم شهوانی
goat ادم شهوانی
goats ادم شهوانی
rutty شهوانی هوسران
lasciviously بطور شهوانی
lubricity شهوانی بودن چربی
erotization خاصیت شهوانی یافتن
carnally بطور جسمانی یا شهوانی
satyriasis جنون شهوانی مرد
artlessness بی هنری
artistical هنری
henry هنری
cathectic وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
orgasm شور شهوانی اوج لذت جنسی
orgasms شور شهوانی اوج لذت جنسی
inartistic غیر هنری
objets d'art چیز هنری
objet d'art چیز هنری
works of art کار هنری
studio کارگاه هنری
studios کارگاه هنری
connoisseur منتقد هنری
artistic sense ذوق هنری
worked اثارادبی یا هنری
work اثارادبی یا هنری
work of art کار هنری
chujjah معماری هنری
artistic aptitude استعداد هنری
henry the f. هنری یکم
artist's workshop studio کارگاه هنری
atheneum مدرسهء هنری
mongram امضای هنری
compositions ترکیب هنری
millihenry میلی هنری
mh میلی هنری
henry the f. هنری اول
athenaeum مدرسهء هنری
composition ترکیب هنری
chujjah به سبک هنری
atelier کارگاه هنری
chiyjah معماری هنری
chiyjah به سبک هنری
cathectic تحت اثر قوه شهوانی قرار گرفته
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
artistically بطور هنرمندانه یا هنری
compositions سرایش قطعه هنری
romanticism مکتب هنری رومانتیک
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
ballet رقص ورزشی و هنری
Art Nouveau مکتب هنری آرنوو
masterstroke نازک کاری هنری
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
ballets رقص ورزشی و هنری
idealism سبک هنری خیالی
piracy دزدی هنری یاادبی
fine art هر مهارت هنری وفریف
composition سرایش قطعه هنری
masterstrokes نازک کاری هنری
prolusion اثر هنری مقدماتی
heartbeats احساسات
heartbeat احساسات
emotion احساسات
emotions احساسات
sentiments احساسات
soulful پر از احساسات
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
cubist وابسته به مکتب هنری کوبیسم
blazonry نمایش و جلوه هنری پرشکوه
bric-a-brac [اشیا عتیقه و هنری کوچک]
gallery نقب اصلی نمایشگاه هنری
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
potboiler هنرمند یا کار هنری مبتذل
inartistic فاقد اصول هنری بی هنر
galleries نقب اصلی نمایشگاه هنری
tp perfect oneself in an art در هنری سرامد یا کامل شدن
meier art judgement test ازمون قضاوت هنری مایر
cubistic وابسته به مکتب هنری کوبیسم
d. of feeling نازکی احساسات
sentimentalize با احساسات امیختن
enthusing احساسات رابرانگیختن
enthuses احساسات رابرانگیختن
enthused احساسات رابرانگیختن
enthuse احساسات رابرانگیختن
heartstrings احساسات عمیق
to gall a person's kibes احساسات کسی را
folkway احساسات عمومی
affect احساسات برخورد
affects احساسات برخورد
nationallism احساسات ملی
rhapsodical ناشی از احساسات
rhapsodically از روی احساسات
emotive وابسته به احساسات
schwarmerei احساسات شدید
emotionless عاری از احساسات
affecting محرک احساسات
impressive برانگیزنده احساسات
schwarmerei احساسات افراطی
acold بدون احساسات
postimpressionism سبک هنری تجسم عین منافر
vandalize اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
virtuosos خوش قریحه دارای ذوق هنری
vandalises اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
virtuoso خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuosi خوش قریحه دارای ذوق هنری
vandalised اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
cognoscente متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
vandalized اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
schmalz موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
Impressionism سبک هنری امپرسیونیسم یاتئوری هیوم
vandalizing اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
white-hot دارای احساسات برانگیخته
sentimentalization ایجاد احساسات وعواطف
neighbourly feelings احساسات همسایگی همدردی
shake up احساسات راتحریک کردن
internationalism احساسات بین المللی
shake-ups احساسات راتحریک کردن
heart goes out to someone <idiom> ابراز احساسات کردن
soft spot for someone/something <idiom> احساسات تندوتیز داشتن
sweep off one's feet <idiom> بر احساسات فائق آمدن
white hot دارای احساسات برانگیخته
sensate با احساسات درک کردن
heartstring عمیق ترین احساسات دل
sentimental مبنی بر احساسات یا عقیده
religious sentiments احساسات وعقاید مذهبی
fanatical دارای احساسات شدید
sentimentally از روی احساسات یاعاطفه
sentimentalism گرایش بسوی احساسات
seentimentally از روی احساسات یا عاطفه
self composed مستولی بر احساسات خود
shake-up احساسات راتحریک کردن
unfeeling بیحس فاقد احساسات
sentimentality گرایش بسوی احساسات
fanatic دارای احساسات شدید
fanatics دارای احساسات شدید
mush احساسات بیش ازحد
sentient حساس دستخوش احساسات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com