Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
deliescence
تحلیل ناگهانی اماس
Other Matches
antineuritic
برضد اماس عصب مخاف اماس عصبی
appendicitis
اماس ضمیمه روده اماس اپاندیس
ambivalence
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurries
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurts
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
cost benefit analysis
تجزیه و تحلیل سود و زیان تحلیل هزینه و سود
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
crater analysis
تجزیه و تحلیل قیف انفجار تجزیه و تحلیل قیف حاصله از انفجار گلوله ها
inflammation
اماس
lymphangitis
اماس
neuritis
پی اماس
tuberosity
اماس
tumefaction
اماس
dilation
اماس
intumescence
اماس
double pneumonia
اماس هر دو شش
edema
اماس
phlegmasia
اماس
phrenitis
اماس مخ
swellings
اماس
pulmonitis
اماس شش
frost hoil
اماس
swelling
اماس
myelitis
اماس
lymphdenomia
اماس
inturgescence
اماس
single pneumonia
اماس یک شش
encephalitis
اماس مخ
tumescence
اماس
tumidity
اماس
poke
اماس
poking
اماس
turgidity
اماس
pokes
اماس
poked
اماس
vulvitis
اماس کس
odontitis
اماس دندان
brainfever
اماس مغز
salpingitis
اماس شیپور
gnathitis
اماس گونه
hydrocile
اماس خایه
hysteritis
اماس زهدان
ileitis
اماس ایلئون
podarthritis
اماس بندهای پا
phlogosis
اماس برونی
swells
اماس کردن
pyelitis
اماس لگن چه
glandular swelling
اماس غدد
tonsillitis
اماس لوزه
bronchitis
اماس نایژه
retinitis
اماس شبکیه
inoma
اماس لیفی
fretty
اماس کرده
bunchout
اماس کردن
garget
اماس پستان
gastritis
اماس معده
quinsy
اماس چرکدارلوزتین
swelled
اماس کردن
swell
اماس کردن
keratitis
اماس قرنیه
lentitis
اماس جلیدیه
fibroma
اماس لیفی
antiphlogistic
اماس نشان
metritis
اماس زهدان
nephritis
اماس گرده
nasitis
اماس بینی
myositis
اماس ماهیچه
arthritis
اماس مفصل
iritis
اماس عنبیه
colitis
اماس قولون
ophthalmitis
اماس چشم
intumesce
اماس کردن
ague cake
اماس اسپرزازنوبه
palpebritis
اماس پلک
blepharitis
اماس پلک
intumescent
اماس کننده
huff
اماس کردن
otitis
اماس گوش
osteitis
اماس استخوان
orchitis
اماس خایه
intumescent
اماس کرده
scleritis
اماس صلبیه
dermatitis
اماس پوست
tumid
اماس کرده
dermatosis
اماس پوست
arteritis
اماس شریان
hepatitis
اماس کبدی
colpitis
اماس مهبل
tracheitis
اماس نای
enchondroma
اماس غضروفی
swollen
اماس کرده
dactylitis
اماس انگشت
conjunctivitis
اماس ملتحمه
cutitis
اماس زیرپوست
carcinoma
اماس سرطانی
turgescence
اماس بادکردگی
splenitis
اماس اسپرز
faucitis
اماس گلو
tumefactive
اماس دار
cystitis
اماس مثانه
turgescent
اماس کننده
turgid
اماس دار
enteritis
اماس روده
crystallitis
اماس جلیدیه
vaginitis
اماس یا ورم مهبل
paranephritis
اماس بافتهای گرداگردگرده
parotiditis
اماس غده بناگوشی
pleurisy
اماس شامه ریه
mesenteritis
اماس روده بند
diaphragmatitis
اماس حجاب حاجز
iritic
دچار اماس عنبیه
arthritic
مبتلا به اماس مفصل
moon blind
دچار اماس نوبتی
endo arterities
اماس درونی شریان
antiphlogistic
داروی اماس نشان
mastoditis
اماس زائده پستانی
mastitis
اماس غدههای پستان
oophoritis
اماس تخم دان
lymphadenitis
اماس غدد لفناوی
laminitis
اماس لایههای حساس
myomatous
وابسته به اماس ماهیچه
iritic
وابسته به اماس عنبیه
ophthalmia
اماس چشم رمد
myocarditis
اماس ماهیچه قلب
ileitis
اماس روده دراز
endocarditis
اماس غشاء درونی دل
enostosis
اماس درونی استخوان
duodenitis
اماس روده اثناعشر
endometritis
اماس درونی زهدان
gastro enteritis
اماس معده وروده
sylosis
اماس پلک وسفتی
hyalitis
اماس رطوبت شیشهای
his eyes were inflammed
چشمهایش اماس کرد
gnathitis
اماس ارواره بالا
bursitis
اماس کیسههای مفصلی
tumescent
اماس کرده اماسیده
scrotitis
اماس کیسه خایه
diaphragmitis
اماس حجاب حاجز
acromastitis
اماس نوک پستان
pericarditis
اماس ابشامه قلب
phlegmasia alba dolens
اماس سیاهرگهای نفاسی
housemaid's knee
اماس کاسه زانو
fibro chondritis
اماس غضروف لیفی
gingivitis
اماس و التهاب لثه دندان
rhachitis
اماس یا ورم مهره پشت
mallenders
اماس پشت زانوی اسب
malanders
اماس پشت زانوی اسب
arthritic
مربوط به ورم و اماس مفصل
moon blindness
اماس نوبتی در چشم اسب
pericarditis
اماس برون شامه قلب
rachitis
اماس یا ورم مهره پشت
excrescency
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
external ophthalmia
اماس برونی تخم چشم
phlebitic
دچار اماس جدار ورید
tumify
اماس کردن متورم ساختن
internal ophthalmia
اماس درونی تخم چشم
periostitis
اماس پوشش یا ضریع استخوان
phlebitic
وابسته به اماس دیواره ورید
meningitis
اماس پاشام مغز مننژیت
parotitic
وابسته به اماس غده بناگوشی
parosteitis
اماس بافتهای پیرامون استخوان
paranephritis
اماس غده روی گرده
uteritis
اماس زهدان التهاب رحم
encephalomyelitis
اماس مغز ونخاع شوکی
typhlitis
اماس روده کور ورم اعور
laryngitis
اماس خشک نای التهاب حنجره
acanthoma
اماس سلولهای خارداربافت پوششی مالپیقی
adhesion
اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
parotitic
دچار اماس در غده بنا گوشی
urethritis
اماس مجرای پیشاب ورم مجاری بول
phlegmon
اماس بافت اگینی که یکجوران دنبل است
phlogistic
وابسته به اصل اتش مربوط به اماس وتب
pleurohepatitis
اماس شامه شش وجگر التهاب غشاریه وکبد
marasmic
تحلیل رو
absorbency
تحلیل
comsumption
تحلیل
corrosion
تحلیل
analyzer
تحلیل گر
erosion
تحلیل
analyst
تحلیل گر
resolutions
تحلیل
analysis
تحلیل
resolution
تحلیل
analysts
تحلیل گر
static analysis
تحلیل ایستا
psychoanalysis
تحلیل روانی
factor analysis
تحلیل عاملی
stability analysis
تحلیل ثبات
activity analysis
تحلیل فعالیت
stubs
تحلیل بردن
consumptive
تحلیل رفته
fault analysis
تحلیل عیب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com