Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (24 milliseconds)
English
Persian
deliver
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
delivers
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
Other Matches
ballistics
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
handover
تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
deliveries
پرتاب گلوله
delivery
پرتاب گلوله
volley fire
پرتاب همزمان گلوله ها با هم
shoots
پرتاب کردن گلوله
powder charge
خرج پرتاب گلوله
shoot
پرتاب کردن گلوله
muzzle wave
موج پرتاب گلوله
aeroballistics
فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
shot
پرتاب وزنه گلوله سربی
shots
پرتاب وزنه گلوله سربی
arbalest
الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
arbalist
الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
ballistic
پرتابهای وابسته به علم پرتاب گلوله
reduces
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
lift off
جهش اولیه موشک یا گلوله هنگام شروع پرتاب جدا شدن از سکو
retards
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
deliver
تحویل دادن
shortchange
کم تحویل دادن
supplied
تحویل دادن
delivering
تحویل دادن
to deliver over
تحویل دادن
supplying
تحویل دادن
hand over
تحویل دادن
render
تحویل دادن
supply
تحویل دادن
rendered
تحویل دادن
renders
تحویل دادن
delivers
تحویل دادن
to hand over
تحویل دادن
surrender
تحویل دادن
surrenders
تحویل دادن
surrendered
تحویل دادن
redeliver
دوباره تحویل دادن
deliveries
تحویل کالا دادن
turn over to the police
تحویل پلیس دادن
delivery
تحویل کالا دادن
give in charge
تحویل پلیس دادن
turn in
تحویل دادن جنس به انبار
supplied
تحویل دادن تغذیه کردن
supply
تحویل دادن تغذیه کردن
give a person in charge
کسی را تحویل پلیس دادن
supplying
تحویل دادن تغذیه کردن
to drop something off
[at someone's]
چیزی را
[به کسی ]
تحویل دادن
to get something to somebody
تحویل دادن چیزی به کسی
bond
به انبار گمرک تحویل دادن
triple option
بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
cumulative delivery diagram
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
To put a bullet thru somebodys body.
گلوله ای دربدن کسی قرار دادن
yield
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yielded
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
yields
قدرت انفجار گلوله تسلیم شدن پس دادن
deliveries
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
delivery
نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
sensing
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
misses
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
look off
فریب دادن مدافع با نگاه به سمت مخالف پیش از پرتاب توپ
impact shipment
کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
sabot
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
fire ball
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
frangible bullet
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
pentathlon
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
splinterproof
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
command ejection
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
provisional ball
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
side spray
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
procurement rate
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
ballistics of penetration
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
landing, storage, delivery
تحویل
bailment
تحویل
free
تحویل
utilization
تحویل
delivery
تحویل
devolvement
تحویل
transter
تحویل
livery
تحویل
liveries
تحویل
prehension
تحویل
frees
تحویل
freeing
تحویل
solstice
تحویل
deliveries
تحویل
processes
تحویل
process
تحویل
freed
تحویل
theft, pilferage, non delivery
عدم تحویل
smooth delivery
تحویل بی اشکال
takeover
تحویل گیری
terminal price
قیمت تحویل
take over
تحویل گرفتن
cargo delivery
تحویل بار
takeovers
تحویل گیری
free docks
تحویل در بارانداز
free on quay
تحویل دراسکله
forward delivery
تحویل دراینده
irreducibility
تحویل ناپذیری
forward delivery
تحویل به وعده
to take over
تحویل گرفتن
delivery table
میز تحویل
delivery speed
سرعت تحویل
delivery side
سمت تحویل
delivery order
حواله تحویل
delivery notice
اعلامیه تحویل
delivery note
حواله تحویل
forwarded
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
delivered
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
consigned
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
deliverable
قابل تحویل
committed
<adj.>
<past-p.>
تحویل شده
deliverable state
در حالت تحویل
delivery date
تاریخ تحویل
delivered at frontier
تحویل در مرز
delivery terms
شرایط تحویل
delivery terms
نحوه تحویل
exs
تحویل از کشتی
catcher's side
سوی تحویل
delivery free
تحویل رایگان
exq
تحویل در بارانداز
delivering
تحویل تسلیم
supplying
تحویل ذخیره
transferee
تحویل گیرنده
ex mill
تحویل در کارخانه
ex factory
تحویل در کارخانه
supply
تحویل ذخیره
cash dispenser
تحویل دارخودکار
demand satisfaction
تحویل درخواستها
delivery valve
سوپاپ تحویل
supplied
تحویل ذخیره
delivery to the home
تحویل در خانه
deliverer
تحویل دهنده
polytropic
تحویل برزخ
recorded delivery
تحویل سفارشی
cash dispensers
تحویل دارخودکار
transference
تحویل حواله
fob
تحویل کشتی
prompt delivery
تحویل فوری
acceptance tests
آزمایشهای تحویل
LSD
نگهداری تحویل
pick up and delivery
بارگیری و تحویل
bailee
تحویل گیرنده
rendition
پرداخت تحویل
take delivery of
تحویل گرفتن
renditions
پرداخت تحویل
transferring
واگذاری تحویل
transfer
واگذاری تحویل
transfers
واگذاری تحویل
delivered
تحویل شده
period of delivery
دوره تحویل
bailment
تحویل جنس
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
spot goods
کالاهای اماده تحویل
ex warehouse
تحویل در انبار فروشنده
procurement
تهیه و تحویل اماد
When do you take delivery of yourcar ?
اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
destination port
بندر تحویل کالا
reductions
تحویل استحاله کاهش
reduction
تحویل استحاله کاهش
for
تحویل روی قطار
receipt
بزهکاران را تحویل گرفتن
ex ship
تحویل در کنار کشتی
ex quay
تحویل در بارانداز مقصد
ex quay
تحویل در بندر مقصد
receipts
بزهکاران را تحویل گرفتن
delivery car
واگن تحویل دهنده
free on rail
تحویل در راه اهن
d. of goods
تحویل کالا یا اجناس
exw
تحویل در محل تولید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com