English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
double ender تخته موج با دو انتهای یک شکل
Other Matches
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
eot maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
board تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
plywood تخته لایی تخته چند لا
planking تخته پوشی تخته بندی
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
plank تخته تخته کردن
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
weather board تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
logic seeking انتهای خط وط
end of line انتهای خط
end of form انتهای ورقه
fluke انتهای دم نهنگ
flukes انتهای دم نهنگ
loose ends انتهای شل هرچیزی
end of volume انتهای جلد
loose ends انتهای تاریانخ
end of file انتهای فایل
loose end انتهای شل هرچیزی
loose end انتهای تاریانخ
end of line انتهای سطر
end of transmission انتهای مخابره
end of massage انتهای پیام
drill tang انتهای مته
end of reel انتهای حلقه
dead burned انتهای اشتعال
return نشانههای انتهای خط
end of record انتهای مدرک
returned نشانههای انتهای خط
returning نشانههای انتهای خط
end of message انتهای پیام
end of file انتهای پرونده
returns نشانههای انتهای خط
end of medium انتهای رسانه
cow's tail انتهای طناب
rear court انتهای زمین
pipehead انتهای خط لوله
batang son انتهای کف دست
bitter end انتهای درد
depth انتهای پرز
baseline خط انتهای زمین
baselines خط انتهای زمین
cable tail انتهای سیم
finish انتهای فرآیند یا تابع
thereis no end to it انتهای برای ان نیست
eom انتهای پیام essage
finishes انتهای فرآیند یا تابع
flip turn برگشت انتهای استخر
formee دارای انتهای مربع
end of data marker نشانگر انتهای داده ها
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
swan neck انتهای خمیده لوله
end of tape marker علامت انتهای نوار
end of job card کارت انتهای کار
baseline خط انتهای زمین والیبال
baseline خط انتهای زمین تنیس
loops درو در انتهای خرک
end of tape mark نشان انتهای نوار
end of tape marker نشانگر انتهای نوار
end of file mark نشان انتهای پرونده
loop درو در انتهای خرک
cable اتصال در انتهای کامل
baselines خط انتهای زمین تنیس
looped درو در انتهای خرک
furnace discharged end انتهای تخلیه کوره
ended کد نشان دهنده انتهای خط
palmate دارای انتهای پهن
backstop حصار انتهای زمین
ends کد نشان دهنده انتهای خط
nock شکاف انتهای کمان
baseliner بازیگر انتهای زمین
sinks دریافت انتهای خط ارتباتی
sink دریافت انتهای خط ارتباتی
head انتهای میز بیلیارد
baselines خط انتهای زمین والیبال
saphead انتهای نقب نظامی
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
etb انتهای بلاک مخابره
cabled اتصال در انتهای کامل
end کد نشان دهنده انتهای خط
riblet انتهای دنده گوسفند
beam ends انتهای قسمت عقبی کشتی
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
finals رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
final رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
tip-top حلقه انتهای چوب ماهیگیری
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
baseline game بازی در انتهای زمین تنیس
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
bitter end انتهای طناب یا زنجیر قایق
tin-plated tails سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
croup انتهای خرک نزدیک ژیمناست
trailing edge انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
subulate دارای نوک یا انتهای تیز
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
queues افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queueing افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
capel سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
fundus قاعده عمق ویا انتهای هر عضومجوفی
butt ending ضربه غیر مجاز با انتهای چوب
queued افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
closure of horizon انتهای دورافق بستن دور افق
tailfly طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
net shot clear ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
queue افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
head board تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
bayonet exhaust pipe قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
draw play ضربه عمدی با انتهای گوی گلف
double out درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
double in درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
dead end انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
dead ends انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
periods آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
period آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
terminal rig طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
enters کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
toggles میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
anti propeller end انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
toggle میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
acroter انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
timberhead انتهای تیر کشتی که طناب بدان اویزند
hemline لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
hemlines لبه انتهای تحتانی لباس وپیراهن وکت
boundaries علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
tail کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tailed کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tails کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
boundary علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
enter کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
entered کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
blade butt انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
tags جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
lamb's tongue [کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
tag جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
product محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
balances روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
products محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
deque یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف
end bulb انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند
balance روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
head space فاصله بین پیشانی جنگی گلنگدن و انتهای لوله
line flyback اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
terminator موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد
tucks چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
tucking چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
tuck چین دادن یاجمع کردن انتهای طناب توگذاشتن
crosshead لوله انتهای میل لنگ یاپیستون موتور بخار
pave [صاف کردن و یکنواخت سازی لبه یا انتهای فرش با قیچی]
nil pointer نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
horizontal حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
wraparound حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد
hyphenation تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
indian pendants ریسمانهای انتهای چوب که کیسه لاکراس با ان سست یاتنگ میشود
PCMCIA - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
hardest کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
harder کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hard کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
curved weft [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
flyback اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
fluke یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
stopping بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
ends روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
stopped بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stop بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
end روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
stops بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com