English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
level تراز بنایی
leveled تراز بنایی
levelled تراز بنایی
levels تراز بنایی
builder level تراز بنایی
Other Matches
bubble level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
camper level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
contours خطوط تراز یا منحنیهای تراز
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
masonry بنایی
masonery بنایی
brick work بنایی
bricks اجر بنایی
masonry weir شادروان بنایی
spatulas ماله بنایی
brick اجر بنایی
plumb شاغول بنایی
spatula ماله بنایی
brick trowel ماله بنایی
masonry sand ماسه بنایی
brick workers tool ابزار بنایی
masonry dam سد با مصالح بنایی
mason's board ماله بنایی
mason hammer تیشه یا چکش بنایی
masonery bond بست مصالح بنایی
mason's scaffold چوب بست بنایی
uncoursed rubble masonery بنایی سنگ لاشه در هم
masonry weir بند بنایی وزنی
level تراز کردن تراز
leveled تراز کردن تراز
levelled تراز کردن تراز
levels تراز کردن تراز
stone work ساختمان سنگی بنایی با سنگ
chaines [عناصر بنایی شبیه پایه]
basket weave pattern طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
building sand خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
embassies سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassy سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
leveled هم تراز
levels تراز
leveled تراز
bottom level تراز کف
level تراز
levelled تراز
levels هم تراز
quadrant تراز
water level تراز اب
balancing تراز
yokefellow هم تراز
surface plate تراز
levelled هم تراز
levelling straightedge خط کش تراز
spirit level تراز
spirit levels تراز
flush تراز
flushes تراز
flushing تراز
degenerate هم تراز
degenerated هم تراز
level هم تراز
sites تراز
sited تراز
balance تراز
balances تراز
site تراز
degenerates هم تراز
degenerating هم تراز
level with each other در یک تراز
f. with the woll تراز
graphical site table خط کش تراز
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
site scale طبله تراز
rotational level تراز چرخشی
on a par دریک تراز
fermi characteristic energy level تراز فرمی
contour line منحنی تراز
contour lines منحنی تراز
contourline منحنی تراز
compensation level تراز موازنه
cash balance تراز نقدی
energy level تراز انژی
permanent water level تراز پیوسته اب
storage level تراز خزانه
black level تراز سیاه
blacker than black تراز فراسیاه
excitation state تراز تحریک
platen میز تراز
energy level تراز انرژی
fermi level تراز فرمی
builder's level تراز بنائی
power level تراز توان
normal water level تراز بهنجار اب
elevation quadrant تراز ربعی
exceptional water level تراز استثنایی اب
left justified هم تراز شده از چپ
levelling staff شاخص تراز
elevation quadrant تراز تیر
left justify هم تراز کردن از چپ
level buble حباب تراز
level surface سطح تراز
induction balance تراز القا
normal energy level تراز متعارفی
ground state تراز اصلی
cross level تراز کردن
position angle زاویه تراز
resonance state تراز تشدیدی
cross level buble حباب تراز
quadrantal مربوط به تراز
gunner's quadrant تراز ربعی
degenerate orbitals اوربیتالهای هم تراز
maximum water level بیشینه تراز
balance of payments تراز پرداختها
slight تراز کردن
slighted تراز لاغر
slighted تراز کردن
slighter تراز لاغر
slighter تراز کردن
slightest تراز لاغر
slightest تراز کردن
slighting تراز لاغر
slighting تراز کردن
slights تراز لاغر
slights تراز کردن
leveling تراز کردن
ground level تراز زمین
slight تراز لاغر
equals هم تراز کردن
equalling هم تراز کردن
balances of payments تراز پرداختها
align هم تراز کردن
aligned هم تراز کردن
aligning هم تراز کردن
aligns هم تراز کردن
balance تراز همیاری
balances تراز همیاری
even تراز مساوی
spirit level تراز حبابدار
spirit levels تراز حبابدار
level to تراز کردن
equal هم تراز کردن
equaled هم تراز کردن
equaling هم تراز کردن
equalled هم تراز کردن
white level تراز سفید
trophic level تراز خوراکی
behinds عقب تراز
visible balance تراز مرئی
abnormal water level تراز استثنائی آب
balance of trade تراز بازرگانی
acceptor level تراز گیرنده
aligner هم تراز کننده
allowable level تراز مجاز
angle of site زاویه تراز
trial balance تراز ازمایشی
background level تراز زمینه
balance coil پیچک تراز
balance of trade تراز تجاری
aligning edge لبه هم تراز
behind عقب تراز
justifying هم تراز کردن
justify هم تراز کردن
water level observation بررسی تراز اب
water level gage تراز سنج
balance sheet تراز نامه
water level recorder تراز نگار اب
justifies هم تراز کردن
balance sheets تراز نامه
visible balance تراز اشکار
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
trade balance surplus مازاد تراز تجاری
surface plate تراز فلزی یا اهنی
trade balance deficit کسری تراز تجاری
tilting level تراز حباب دار
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
principle energy level تراز انرژی اصلی
metastable state تراز نیم پایدار
normal pool level تراز بهنجار مخزن
site scale دستگاه تراز توپ
original ground level تراز زمین طبیعی
range quadrant طبله تراز تیر
screening elevation تراز مانع رادار
natural ground level تراز زمین طبیعی
right justified هم تراز شده از راست
right justify هم تراز کردن از راست
river bed level تراز بستر رودخانه
balance of foreign trade تراز تجارت خارجی
grade انحراف ازسطح تراز
continuous levelling تراز یابی پیوسته
contour bund بند در امتداد خط تراز
cross level ترازعرضی تراز چرخ
cross level حباب تراز افقی
cross level buble شیشه حباب تراز
planing سطح تراز مسطح
planes سطح تراز مسطح
grades انحراف ازسطح تراز
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
automatic water level recorder تراز اب نگار خودکار
balanced design طرح با تراز یکسان
balancing motor موتور تراز کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com