Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
psychic secretion	تراوش روانی
Other Matches
infltrate	با تراوش گذراندن تراوش کردن
secernent	تراوش افزا اروی تراوش افزا
leakages	تراوش
leakage	تراوش
weep	تراوش
infiltration	تراوش
percolation	تراوش
permeation	تراوش
leaks	تراوش
leaked	تراوش
secretion	تراوش
leak	تراوش
gushes	تراوش
gushed	تراوش
gush	تراوش
variations	تراوش
variation	تراوش
overflowing	تراوش
exudation	تراوش
seep	تراوش
transudation	تراوش
flux	تراوش
seeping	تراوش
weeps	تراوش
seeped	تراوش
seeps	تراوش
infiltrate	تراوش کردن
infiltrated	تراوش کردن
gleet	تراوش کردن
percolates	تراوش کردن
percolating	تراوش کردن
exude	تراوش کردن
exuded	تراوش کردن
osmotically	از راه تراوش
exudes	تراوش کردن
exuding	تراوش کردن
infiltrates	تراوش کردن
infiltrating	تراوش کردن
perviousness	تراوش پذیری
osmose	تراوش کردن
osmotic	تراوش کننده
seepage surface	سطح تراوش
percolation	فرورفت تراوش
seepage area	منطقه تراوش
seepage area	حوزه تراوش
permeability	تراوش پذیری
secernent	تراوش کننده
transudate	عرق تراوش
infiltration coefficient	ضریب تراوش
to leak	تراوش کردن
to spring a leak	تراوش کردن
diffusion of electrolyte	تراوش الکترولیت
gleet	تراوش سوزاکی
inpour	تراوش کردن
transude	تراوش کردن
grid leak	تراوش شبکه
pourer	تراوش کننده
percolated	تراوش کردن
leak	تراوش کردن
seep	تراوش کردن
leakage	تراوش کردن
oozing	تراوش کردن
oozes	تراوش کردن
oozed	تراوش کردن
leakages	تراوش کردن
impermeable	تراوش ناپذیر
seeping	تراوش طبیعی
seep	تراوش طبیعی
ooze	تراوش کردن
seeped	تراوش طبیعی
leaks	تراوش کردن
seeped	تراوش کردن
seeps	تراوش طبیعی
seeps	تراوش کردن
leaked	تراوش کردن
osmosis	اسمز تراوش
percolate	تراوش کردن
seeping	تراوش کردن
brights disease	تراوش پیشاب سفید
seeps	چکه تراوش کردن
seeped	چکه تراوش کردن
seep	چکه تراوش کردن
infiltration	پالایش بوسیله تراوش
exocrine	بخارج تراوش کننده
impermeable	غیر قابل تراوش
gleety	مانند تراوش سوزاکی
seeping	چکه تراوش کردن
impermeability	نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
drools	اب از دهان تراوش شدن
drooling	اب از دهان تراوش شدن
drooled	اب از دهان تراوش شدن
puddled soil	خاک تراوش ناپذیر
pour	تراوش بوسیله ریزش
puddling	تراوش ناپذیر کردن
pours	تراوش بوسیله ریزش
drool	اب از دهان تراوش شدن
pouring	تراوش بوسیله ریزش
poured	تراوش بوسیله ریزش
rib to prevent seepage	پشت بند جلوگیری از تراوش
oozy	لجن الود تراوش کننده
freedoms	روانی
fluidity	روانی
facility	روانی
flows	روانی
mellifluence	روانی
liquid limit	حد روانی
subversives	روانی
psychological	روانی
subversive	روانی
freedom	روانی
yield point	حد روانی
flow	روانی
flowed	روانی
volubility	روانی
mental	روانی
psychic	روانی
fluency	روانی
psychical	روانی
peptic gland	دژ پبهی که شیره معده از ان تراوش میکند
radiant flux	درجه نشر و تراوش نیروی موجی
secernent	اندامی که چیزی ازان تراوش کند
seepage of oil	تراوش طبیعی نفت در روی زمین
supersensible	روحی روانی
stress	فشار روانی
stream of consciousness	تسلسل روانی
psychasthenia	ضعف روانی
sociopsychological	اجتماعی- روانی
stressing	فشار روانی
playing the man	بازی روانی
psychopharmacology	داروشناسی روانی
stresses	فشار روانی
psychopathy	معالجه روانی
psychological factors	عوامل روانی
versatility	روانی مهارت
psychopathy	اختلالات روانی
psychosis	بیماری روانی
psychopaysical	روانی- فیزیکی
physical psychological	تنی- روانی
physical psychological	جسمی- روانی
psychiatric hospital	بیمارستان روانی
psychiatric nurse	پرستار روانی
neuroses	اختلال روانی
psychognosis	شناخت روانی
psychograph	نمودار روانی
psycholepsis	افت روانی
psycholepsy	افت روانی
psychological environment	محیط روانی
psychological field	میدان روانی
psychological operations	عملیات روانی
psychological scale	مقیاس روانی
psychological space	فضای روانی
neurosis	اختلال روانی
psychogenesis	پدیدایی روانی
psychopaths	بیمار روانی
psychic trauma	اسیب روانی
psychiatric social work	مددکاری روانی
psychodiagnosis	تشخیص روانی
psychosexual	روانی- جنسی
psychic apparatus	دستگاه روانی
psychic blindness	نابینایی روانی
psychosocial	روانی- اجتماعی
psychosurgery	جراحی روانی
psychic deafness	ناشنوایی روانی
psyho	بیمار روانی
psychopath	بیمار روانی
psychic energy	نیروی روانی
psychomotor	روانی- حرکتی
psychiatry	پزشکی روانی
analeptic	نیروبخش روانی
flowed	روانی سلاست
cathexis	انرژی روانی
cathexis	تمرکز روانی
psychoanalysis	تحلیل روانی
flows	روانی سلاست
complex	عقده روانی
ease of style	روانی انشا
exopsychic	برون روانی
gift of the gab	روانی زبان
flow	روانی سلاست
complexes	عقده روانی
fluidity	روانی بیان
psychotherapy	درمان روانی
sanity	سلامت روانی
mentally	از نظر روانی
psychological warfare	جنگ روانی
mood	وضع روانی
moods	وضع روانی
nervous breakdown	فروباشی روانی
nervous breakdown	بحران روانی
nervous breakdowns	فروباشی روانی
nervous breakdowns	بحران روانی
psychotic	بیمار روانی
intrapsychic	درون روانی
mental disturbance	اختلال روانی
mental test	ازمون روانی
psychiatric disorder	اختلال روانی
mental economy	اقتصاد روانی
mental examination	معاینه روانی
mental health	بهداشت روانی
cathexis	نیروگذاری روانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com