Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
algorithm translation
ترجمه الگوریتم
Other Matches
lexical analysis
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
algorithm
الگوریتم
algorithms
الگوریتم
interative algorithm
الگوریتم تکراری
recursive algorithm
الگوریتم بازگشتی
sequential algorithm
الگوریتم ترتیبی
algorithm
الگوریتم
[ریاضی]
[کامپیوتر]
encryption algorithm
الگوریتم پنهانی کردن
scheduling algorithm
الگوریتم زمان بندی
insertion sorting algorithm
الگوریتم مرتب کردن
radix sorting algorithm
الگوریتم مرتب کردن مبنایی
algorithmic
بیان شده با استفاده از الگوریتم ها
discrete
الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
interpret
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreting
ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
algorithmic language
یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است
picturing
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictured
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
picture
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pattern
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
patterns
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
pic
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
pictures
الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pair exchange sorting algorithm
نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
algorithmic
زبان کامپیوتر که برای پردازش و بیان الگوریتم ها طراحی شده است مثل ALGOL
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
setl
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
texture mapping
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
hash
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
shell sort
الگوریتم ذخیره داده که داده ها در هر عمل مرتب سازی بیشتر از یک جابجایی می توانند داشته باشند
productions
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
production
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
PLV
الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
translation
ترجمه
rendition
ترجمه
translations
ترجمه
translation
ترجمه
interpretations
ترجمه
interpretation
ترجمه
renditions
ترجمه
compilation
ترجمه
renderings
ترجمه
compilations
ترجمه
rendering
ترجمه
version
ترجمه
versions
ترجمه
misinterpretation
ترجمه غلط
paraphrases
ترجمه ازاد
an a translation
ترجمه درست
translation agency
موسسه ترجمه
translation agency
دفتر ترجمه
interpretation
تعبیر ترجمه
mistranslation
ترجمه نادرست
metaphraze
ترجمه لفظی
interpretations
تعبیر ترجمه
mechanical translation
ترجمه مکانیکی
mechanical translation
ترجمه ماشینی
machine translation
ترجمه ماشینی
paraphrase
ترجمه ازاد
the a of a trans lation
صحت ترجمه
the a of a trans lation
درستی ترجمه
liberaltranstation
ترجمه ازاد
to do into
ترجمه کردن به
translating
ترجمه کردن
trannlatability
قابلیت ترجمه
translates
ترجمه کردن
translated
ترجمه کردن
translate
ترجمه کردن
paraphrasing
ترجمه ازاد
paraphrased
ترجمه ازاد
translatable
قابل ترجمه
translate time
هنگام ترجمه
translate time
حین ترجمه
translet
ترجمه کردن
address translation
ترجمه ادرس
puts
ترجمه کردن
reversion
ترجمه مجدد
putting
ترجمه کردن
put
ترجمه کردن
objects
زبان برنامه پس از ترجمه
mistranslate
ترجمه غلط کردن
teutonize
به المانی ترجمه کردن
had it trans ted
بدهید ترجمه کنند
fortran translation process
فرایند ترجمه فرترن
objecting
زبان برنامه پس از ترجمه
objected
زبان برنامه پس از ترجمه
object
زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects
زبان برنامه پس از ترجمه
direct objects
زبان برنامه پس از ترجمه
dynamic address translation
ترجمه پویای ادرس
delectus
برای ترجمه دارد
retranslate
دوباره ترجمه کردن
cryptographic
تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
to to
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
versions
کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
literalize
تحت اللفظی ترجمه کردن
assemble
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
tropology
ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
assembles
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
version
کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
render
ارائه دادن ترجمه کردن
rendered
ارائه دادن ترجمه کردن
renders
ارائه دادن ترجمه کردن
literalist
طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
assembled
ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
paraphrased
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
bridgeware
برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
This is its Persian rendering ( translation) .
این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
pcv
این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
revised version
ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
paraphrasing
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrase
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrases
نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
processor
برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
cross assembler
ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
to translate something
[from/into a language]
ترجمه
[نوشتنی]
کردن چیزی
[از یک زبان یا به زبانی]
one pass assembler
برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند
passed
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
targum
ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
language
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
literality
صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
languages
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
pass
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
passes
برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
encoding
ترجمه پیام یا متن طبق سیستم کد گذاری
to interpret
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
post-
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
to provide interpretation
[for somebody]
[from/into a language]
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
post
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
septuagint
ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
posts
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posted
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
intermediate
کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
parsed
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
jugend stil
[ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
signalled
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
compilations
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
parses
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parse
شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
compilation
ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signaled
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
p code
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
preprocessor
نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
signalled
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
controller
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controllers
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
signaled
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
queried
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machines
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machined
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
executable form
برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
querying
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
query
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queries
پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
tabling
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machined
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tables
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machine
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machined
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machines
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
raster
سیستمی که دستورات نرم افزار را به تصویر یا صفحه کامل ترجمه میکند که بعد توسط چاپگر می شوند
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
source computer
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
interpretations
تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
converter
وسیله یا برنامهای که داده را از یک فرم به فرم دیگر ترجمه میکند
interpretation
تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
source language
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
machined
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machine
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
interpreting
ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interprets
ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreted
ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpret
ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
programming
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
gateways
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateway
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com