Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (27 milliseconds)
English
Persian
release
ترخیص کردن کالا
released
ترخیص کردن کالا
releases
ترخیص کردن کالا
Other Matches
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
clearance
ترخیص کالا ازگمرک
releasing officer
افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
clear
ترخیص کردن
clearer
ترخیص کردن
clearest
ترخیص کردن
clears
ترخیص کردن
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
freed
ترخیص کردن میدانی
freeing
ترخیص کردن میدانی
free
ترخیص کردن میدانی
frees
ترخیص کردن میدانی
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
clears
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clear
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearest
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
released
خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
release
خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
releases
خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
tolerances
حد ترخیص
releasing
حد ترخیص
tolerance
حد ترخیص
clearance
ترخیص
object
کالا اعتراض کردن
objects
کالا اعتراض کردن
objected
کالا اعتراض کردن
indirect objects
کالا اعتراض کردن
direct objects
کالا اعتراض کردن
objecting
کالا اعتراض کردن
acceptance of goods
قبول کردن کالا
to discharge goods
کالا را تخلیه کردن
to offer
عرضه کردن
[ کالا]
to boycott goods
تحریم کردن کالا
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
To import goods
[from abroad]
کالا از خارج وارد کردن
lot
کالا بقطعات تقسیم کردن
uncleared
ترخیص نشده
clearance
ترخیص گمرکی
honorable discharge
ترخیص محترمانه
margin of difference of weight in coins
حد ترخیص allowance
clear to send
ترخیص به ارسال
released
استخلاص ترخیص
releases
استخلاص ترخیص
customs cleared
ترخیص شده
customs clearance
ترخیص از گمرک
cleared
ترخیص شده
custom uncleared
ترخیص نشده
release
استخلاص ترخیص
cl
ترخیص پارچه
lighter
با قایق باری کالا حمل کردن
snake out
خارج کردن کالا از انبار ناو
plundrage
غارت کردن کالا ازعرشه کشتی
lighters
با قایق باری کالا حمل کردن
stowage
حق انبارداری انبار کردن کالا در کشتی
cleared without examination
ترخیص بدون بازرسی
cwe
ترخیص بدون بازرسی
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
stocked
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
releasable
قابل ترخیص یا نشر رهاشدنی
release denial
جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
honorable discharge
ترخیص با سابقه خدمت مجدانه
general discharge
ترخیص عمومی از خدمت سربازی
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
passing action
عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
rig the market
با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
clearance
گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
roll on roll off
سوار کردن و حرکت دادن سریع بار و کالا بین انبارها
interchange
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanging
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanges
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanged
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
to make a complaint
[about]
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
cartel
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
clearance
اجازه ترخیص اجازه نامه
commodity
کالا
traffics
کالا
mercery
کالا
traffick
کالا
trafficking
کالا
product
کالا
ware
کالا
wares
کالا
goods
کالا
cargoes
کالا
cargo
کالا
commodities
کالا
produces
کالا
produced
کالا
produce
کالا
chattel
کالا
merchandise
کالا
mattering
کالا
stuffed
کالا
mattered
کالا
stuffs
کالا
matters
کالا
good
کالا
material
کالا
materials
کالا
object of sale
کالا
traffic
کالا
articles
کالا
products
کالا
trafficked
کالا
article
کالا
stuff
کالا
matter
کالا
mock up
مدل کالا
margin utility
حد مطلوبیت کالا
samples
نمونه کالا
on receipt of the goods
برسیدن کالا
depot
انبار کالا
inventories
موجودی کالا
showrooms
نمایشگاه کالا
depots
انبار کالا
glut
فراوانی کالا
holds
انبار کالا
hold
انبار کالا
showroom
نمایشگاه کالا
on receipt of the goods
بوصول کالا
glut
وفور کالا
collection of goods
دریافت کالا
commodities exchange
بورس کالا
commodity agreement
موافقتنامه کالا
commodity broker
دلال کالا
commodity broker
واسطه کالا
commodity catalogue
کاتالوگ کالا
commodity code
رمز کالا
handling of goods
جابجایی کالا
commodity code
شماره کالا
commodity code
علامت کالا
commodity exchange
مبادله کالا
commodity exchange
بورس کالا
commodity market
بازار کالا
inventory
موجودی کالا
inventory
صورت کالا
consignor
فرستنده کالا
gluts
فراوانی کالا
lien on goods
حق حبس کالا
exclusion principle
کالا نیستندشد
acceptance of goods
پذیرفتن کالا
gluts
وفور کالا
commodity flow
جریان کالا
bill of goods
صورت کالا
fate of goods
وضعیت کالا
barters
دادوستد کالا
bartering
دادوستد کالا
bartered
دادوستد کالا
barter
دادوستد کالا
copper alloy
همبسته کالا
fair
نمایشگاه کالا
sample
نمونه کالا
fairs
نمایشگاه کالا
stowage
انبار کالا
commodity
کالا جنس
fairest
نمایشگاه کالا
stock requisition
درخواست کالا
commodities
کالا جنس
draft
بسته کالا
drafted
بسته کالا
drafts
بسته کالا
stock room
انبار کالا
storeroom
انبار کالا
trafficking
مبادله کالا
interchanges
مبادله کالا
trafficked
مبادله کالا
order for goods
سفارش کالا
traffic
مبادله کالا
interchanged
مبادله کالا
warehouses
انبار کالا
interchange
مبادله کالا
fairer
نمایشگاه کالا
interchanging
مبادله کالا
sampled
نمونه کالا
warehouse
انبار کالا
traffics
مبادله کالا
cargo handling at port
جابجایی کالا در بندر
consignment note
سند ارسال کالا
catalogue price
قیمت کالا درکاتالوگ
storehouses
مخزن انبار کالا
sales tax
مالیات بر فروش کالا
carriage of goods
حمل و نقل کالا
handling charges
هزینههای جابجایی کالا
goods received note
برگه دریافت کالا
freight forwarder
حمل کننده کالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com