Dictiornary-Farsi | ترسیم از ایینه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 99 (6 milliseconds)

English	Persian
mirror tracing	ترسیم از ایینه


Other Matches

cardioscope	ایینه دل
mirror	ایینه
mirrored	ایینه
looking glass	ایینه
mirrors	ایینه
hand glass	ایینه
heliograph	ایینه افتابی
eisotrophobia	ایینه هراسی
reflector lens	ایینه کوژ
peeper	ایینه عینک
mirror drawing	نقاشی از ایینه
catoptrics	علم ایینه ها
pier glass	ایینه قدی
spectrophobia	ایینه هراسی
sconce mirror	ایینه دیواری
enoptromancy	فال ایینه
glass	ایینه شیشه دوربین
helio	ایینه مخابره پیام
magic mirror	ایینه دور نما
helio	ایینه ویژه مخابرات
reflector lens	ایینه پیچ نما
pier table	میز زیر ایینه قدی
catoptric	وابسته به ایینه ونور منعکس شده
ramp sight	ایینه مورس شکاف درجه پایه دار متحرک
depiction	ترسیم
depictions	ترسیم
lineation	ترسیم خط
plot	ترسیم
plots	ترسیم
tracings	ترسیم
tracing	ترسیم
drawing	ترسیم
drawings	ترسیم
plotted	ترسیم
maps	ترسیم کردن
map	ترسیم کردن
stipple	ترسیم بانقطه
scatter plot	ترسیم پراکنده
chartography	ترسیم نقشه
computer drawing	ترسیم کامپیوتری
planography	فن ترسیم نقشه
line drawings	ترسیم خطی
charts	ترسیم اماری
mechanical drawing	ترسیم مکانیکی
charting	ترسیم اماری
chart	ترسیم اماری
charted	ترسیم اماری
kluged	ترسیم موقت
scatter plot	ترسیم توزیعی
line drawing	ترسیم خطی
draw program	برنامه ترسیم
freehand method	روش ترسیم ازاد
art of drawing	هنر ترسیم رسم
traced	مقدار ناچیز ترسیم
trace	مقدار ناچیز ترسیم
traces	مقدار ناچیز ترسیم
plotters	وسیله ترسیم مسیر
plotter	وسیله ترسیم مسیر
amalgams	الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam	الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
rescale	بمقیاس کوچکتری ترسیم کردن
macpaint	یک برنامه ترسیم برای ریزکامپیوتر
trammel	الت ترسیم بیضی تعدیل
delineating	ترسیم نمودن معین کردن
delineates	ترسیم نمودن معین کردن
delineate	ترسیم نمودن معین کردن
delineated	ترسیم نمودن معین کردن
automated flowchart	ترسیم نمودار به صورت خودکار
aircraft plotter	وسیله ترسیم مسیر هواپیما
To draw something in out line .	شکل کلی چیزی را ترسیم کردن
irretraceable	که نتوان دوباره کشیدیا ترسیم کرد
whatman	کاغذ اعلی مخصوص ترسیم وطراحی
t square	خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
seismogram	منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
reprographics	ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
absorption representation	[حذف یا مختصر سازی جزییات در ترسیم ساختمان یا مناظر آن]
geodesic	کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
geodetic	کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
godroon	اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
kinematics	فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
simulation	روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations	روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
point set curve	منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
refresh rate	تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
check plot	یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
demodulation	ترسیم سیگنال اصلی از موج تقسیم شده دریافت شده
dropped	دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop	دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
epicycloid	منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
drops	دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping	دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
soft clip area	محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
cartographers	ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographer	ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
traced	رسم کردن ترسیم کردن
traces	رسم کردن ترسیم کردن
trace	رسم کردن ترسیم کردن
quick format	که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد