English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
skidder ترمز کننده سردهنده
Other Matches
energizer تقویت کننده ترمز
braked ترمز
braking ترمز
brake ترمز
stopcocks ترمز
stopcock ترمز
brakes ترمز
brakes ترمز ها
stoplight چراغ ترمز
lining لنت ترمز
hoist brake ترمز نقاله
stoplights چراغ ترمز
braked ترمز کردن
brake actuating lever اهرم ترمز
regenetative braking ترمز واکنشی
brake horsepower نیروی ترمز
brake expander cam بادامک ترمز
brake cross shaft محور ترمز
regenetative braking ترمز مقاومتی
regenetative braking ترمز دینامیکی
brake collar رینگ ترمز
brake ترمز کردن
hub brake ترمز چرخ
prony brake ترمز پرونی
brakes ترمز کردن
braking ترمز کردن
linings لنت ترمز
air brakes ترمز بادی
disc brake ترمز دیسکی
dynamic braking ترمز دینامیکی
electric brake ترمز برقی
resistance braking ترمز واکنشی
resistance braking ترمز مقاومتی
internal brake ترمز داخلی
brake valve سوپاپ ترمز
dynamic braking ترمز واکنشی
electric brake ترمز الکتریکی
disc brake ترمز صفحهای
brake fluid روغن ترمز
foot brake pedal پدال ترمز
air brakes ترمز هوایی
air brakes ترمز کمپرسی
foot brake ترمز پایی
power brake ترمز سروو
air brake ترمز هوایی
air brake ترمز بادی
safety stop ترمز خطر
clog پابند ترمز
electromagnetic brake ترمز مغناطیسی
brake shoe کفشک ترمز
brake pressure نیروی ترمز
brake lining لنت ترمز
brake wheel ترمز چرخها
magnetic brake ترمز مغناطیسی
air brake ترمز کمپرسی
steam brake ترمز بخاری
emergency brake ترمز اضطراری
stop lamp چراغ ترمز
clogged پابند ترمز
clogs پابند ترمز
hand brake ترمز دستی
engine dynamometer ترمز موتور
stop light چراغ ترمز
front wheel brake ترمز چرخ جلو
friction surface سطح اصطکاک ترمز
four wheel brake ترمز چهار چرخ
brake piston cup رینگ پیستون ترمز
brake lifting magnet ترمز مغناطیسی اسانسور
brake expander mechanism مکانیزم انبساط ترمز
ABS سیستم ترمز ضد قفل
hand brake lever اهرم ترمز دستی
trailer brake valve سوپاپ ترمز تریلر
back pedalling brake ترمز باگردش ازاد
back pedalling brake ترمز مسیر ازاد
gear brake ترمز سیستم انتقال
brake lights چراغ های ترمز
brake shoe ring رینگ کفشک ترمز
brake shoe carrier نگهدارنده کفشک ترمز
d.c. brake ترمز جریان دائم
skids ترمز کردن سریدن
skid ترمز کردن سریدن
stop lamp switch کلید چراغ ترمز
skidded ترمز کردن سریدن
stop lamp switch کلید لامپ ترمز
skidding ترمز کردن سریدن
load reaction brake ترمز فشار باد
stop light switch کلید لامپ ترمز
snub cable ناگهان ترمز کردن
suppressor grid voltage ولتاژ شبکه ترمز
air brake pressure gage مانومتر با ترمز هوایی
emergency brake equipment تجهیزات ترمز اضطراری
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
flexible brake tubing لوله قابل انعطاف ترمز
dive flap ترمز هوایی از نوع فلپ
brakeman مسئول ترمز در تیم لوژسواری
trailer brake system دستگاه ترمز تریلر [فناری خودرو]
brakeman متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
brake rigging اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com