English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
intelligent terminal ترمینال هوشمند
smart terminal ترمینال هوشمند
Search result with all words
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
Other Matches
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
smartest هوشمند
sagacious هوشمند
smarted هوشمند
smart هوشمند
smarts هوشمند
smarting هوشمند
smarter هوشمند
smart machines ماشینهای هوشمند
intelligent language زبان هوشمند
smart card کارت هوشمند
expert system سیستم هوشمند
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
Turing test بررسی هوشمند بودن کامپیوتر
downsize که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
generations زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
generation زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
fourth generation computers زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
gripped ترمینال
gripping ترمینال
grips ترمینال
grip ترمینال
pole post clamp ترمینال
bus terminal ترمینال
terminals ترمینال
terminal ترمینال
binding screw ترمینال
battery bus ترمینال
ro terminal ترمینال- RO
line terminal ترمینال خط
air terminal ترمینال هوایی
Where is the terminus? ترمینال کجاست؟
data terminal ترمینال داده
terminal box جعبه ترمینال
graphical terminal ترمینال گرافیکی
clamp bolt پیچ ترمینال
collector terminal ترمینال کلکتور
terminal stand پایه ترمینال
terminal voltage ولتاژ ترمینال
tv terminal ترمینال تلویزیونی
battery terminal ترمینال باطری
video terminal ترمینال تصویری
holders ترمینال سرپیچ
holder ترمینال سرپیچ
air terminals ترمینال هوایی
display terminal ترمینال نمایش
terminal board تخته ترمینال
junction boxes جعبه ترمینال
input terminal ترمینال ورودی
grid terminal ترمینال شبکه
grid clip ترمینال شبکه
grid cap ترمینال شبکه
graphics terminal ترمینال گرافیکی
input terminal ترمینال اولیه
intermediate terminal ترمینال میانی
filament terminal ترمینال فیلامان
earth terminal ترمینال زمین
local terminal ترمینال محلی
dumb terminal ترمینال گنگ
remote terminal ترمینال دوردست
junction box جعبه ترمینال
primery terminal ترمینال اولیه
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
clip ترمینال باطری بست
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
barrels وفیفه هدایت در یک ترمینال
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
clippings ترمینال باطری بست
clipped ترمینال باطری بست
vdt ترمینال نمایش بصری
clips ترمینال باطری بست
remote terminal ترمینال راه دور
dte وسیله ترمینال داده
data terminal ready امادگی ترمینال داده
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
cursive scanning پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
dial up terminal ترمینال شماره گیری
user's terminal ترمینال استفاده کننده
clamps در قید گذاشتن ترمینال
clamping در قید گذاشتن ترمینال
clamped در قید گذاشتن ترمینال
clamp در قید گذاشتن ترمینال
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
barrel وفیفه هدایت در یک ترمینال
journals گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
journal گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
draining یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
enters وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
smarted ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smart ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
attentions کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
drains یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
smarting ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
entered وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
enter وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
smarts ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
drained یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
satellites ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
satellite ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
drain یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
attention کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
smartest ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
smarter ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
cybercafe شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
operate ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
locals وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
operated ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operates ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
vdt Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
logs بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
job ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
log بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
jobs ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
workstation محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
ro ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
overhead مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
workstations محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
server کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
communication ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
ccp نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
packet کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packets کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
interface کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
calling سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
inquiry کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
interfaces کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
inquiries کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
jobs استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
home روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
homes روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
notepads بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
notepad بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
X. استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
job استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
repetitive strain injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
repetitive stress injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
formats قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
format قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
ends ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
cluster تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bombs تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
clusters تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
client یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
clients یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
end ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ended ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
asynchronous اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
interfaces استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
electronics استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
VT terminal emulation استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
dropping محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
transistor هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
timeout 1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
transistors هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
standalone ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
nak کد کنترل انتقال بین المللی که توسط یک ترمینال گیرنده برگردانده شده است AknowledgeCharacter Negativeکاراکتر تصدیق منفی
electronic سیستم خرید از خانه با استفاده از کاتالوگهای کامپیوتری و پرداخت با کارت اعتباری همگی توسط ترمینال کامپیوتر خانگی
eia استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود
pos سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
communication مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
epos سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com