English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (6 milliseconds)
English Persian
synthetic ترکیبی
agglutinative ترکیبی
combinational ترکیبی
combinative ترکیبی
combinatorial ترکیبی
combinatory ترکیبی
composite casting ترکیبی
synthesic ترکیبی
synthetical ترکیبی
Other Matches
trivalence سه ترکیبی
trivalency سه ترکیبی
ingradient جز جز ترکیبی
ingredients جزء ترکیبی
mixed cell refernce ارجاع سل ترکیبی
mixed glue چسب ترکیبی
mixed strategy استراتژی ترکیبی
ingredient جزء ترکیبی
combination bands نوارهای ترکیبی
combination influence عامل ترکیبی
combination tone صوت ترکیبی
combinational circuit مدار ترکیبی
composite metal فلز ترکیبی
composite symbol علامت ترکیبی
composite video تصویر ترکیبی
elective affinity میل ترکیبی
sequential storage انباره ترکیبی
semisynthetic نیمه ترکیبی
shapeliness خوش ترکیبی
affinity میل ترکیبی
affinities میل ترکیبی
syntactical analysis تحلیل ترکیبی
syntax error اشتباه ترکیبی
synthetic method روش ترکیبی
turboramjet ترکیبی از توربوجت و رم جت
mixes مخلوط ترکیبی
ordinal number عدد ترکیبی
diphthongs صدای ترکیبی
parathesis ترکیبی بی تغییر
diphthong صدای ترکیبی
mix مخلوط ترکیبی
ctd سند حمل ترکیبی
multiplex تسهیم مخابره ترکیبی
hydrogen bombs بمب ترکیبی اتمی
compound leverage floor jack اهرم بالابر ترکیبی
Borromini capital [نوعی سر ستون ترکیبی]
histamine ترکیبی بفرمول 3N9H5C
feasion بمب ترکیبی اتمی
combined transport document اسناد حمل ترکیبی
combined transport حمل و نقل ترکیبی
hemiterpene ترکیبی بفرمول 8H5C
diatessaron ترکیبی ازچهار دارو
hydrogen bomb بمب ترکیبی اتمی
chemical affinity میل ترکیبی شیمیایی
ct حمل و نقل ترکیبی
fiata combined transport bill of lading بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
lattin ترکیبی مانند فلز برنج
ketol ترکیبی مرکب ازالکل و استون
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line chart نمودار ستونی- خطی ترکیبی
cob [ترکیبی از خاک رس، ریگ، شن و کاه و آب]
latten ترکیبی مانند فلز برنج
hexahydrate ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
basophil میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
basophile میل ترکیبی شدیدبا موادقلیایی
combined transport operator عامل حمل و نقل ترکیبی
carbide ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
contraction parry ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
cto عامل حمل ونقل ترکیبی
deoxidize از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
soft return فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
syntactic طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
BPP هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
BPP چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
syntactical طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
iodoform ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
She has long and shapely legs . ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
consolute ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
silicone ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
to orient compound نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
protoxide ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
cannon [ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
monad ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
chloramine هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
polyene ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
hypotaxis رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
fbl lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
octad جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
distemper ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
dual دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
large model مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
cards ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
polyamide پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
acid diluent ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
combination device ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
compound weave بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
mixd weave بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
synthetic resins صمغهای مصنوعی صمغهای ترکیبی
synthetic oils روغنهای مصنوعی روغنهای ترکیبی
colour دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colours دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
times روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
gold washing شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
element دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com