Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (2 milliseconds)
English
Persian
turboramjet
ترکیبی از توربوجت و رم جت
Other Matches
turbojet
توربوجت
turbojet
موتور توربوجت
intruders
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
intruder
هواپیمای دو موتوره توربوجت دریایی با شعاع عمل زیاد
orion
نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
wrap round engine
موتور توربوجت متشکل ازقسمت مرکزی ان که با کانال رم جت مجزایی احاطه شده است
turbofan
موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
agglutinative
ترکیبی
combinatory
ترکیبی
combinative
ترکیبی
ingradient
جز جز ترکیبی
combinational
ترکیبی
synthesic
ترکیبی
composite casting
ترکیبی
synthetical
ترکیبی
trivalence
سه ترکیبی
trivalency
سه ترکیبی
synthetic
ترکیبی
combinatorial
ترکیبی
combinational circuit
مدار ترکیبی
combination tone
صوت ترکیبی
combination influence
عامل ترکیبی
composite metal
فلز ترکیبی
composite symbol
علامت ترکیبی
composite video
تصویر ترکیبی
synthetic method
روش ترکیبی
syntax error
اشتباه ترکیبی
syntactical analysis
تحلیل ترکیبی
shapeliness
خوش ترکیبی
semisynthetic
نیمه ترکیبی
parathesis
ترکیبی بی تغییر
mixed strategy
استراتژی ترکیبی
mixed glue
چسب ترکیبی
elective affinity
میل ترکیبی
mixed cell refernce
ارجاع سل ترکیبی
combination bands
نوارهای ترکیبی
ordinal number
عدد ترکیبی
mix
مخلوط ترکیبی
mixes
مخلوط ترکیبی
diphthongs
صدای ترکیبی
ingredient
جزء ترکیبی
ingredients
جزء ترکیبی
diphthong
صدای ترکیبی
affinity
میل ترکیبی
sequential storage
انباره ترکیبی
affinities
میل ترکیبی
ct
حمل و نقل ترکیبی
ctd
سند حمل ترکیبی
diatessaron
ترکیبی ازچهار دارو
histamine
ترکیبی بفرمول 3N9H5C
multiplex
تسهیم مخابره ترکیبی
feasion
بمب ترکیبی اتمی
hemiterpene
ترکیبی بفرمول 8H5C
Borromini capital
[نوعی سر ستون ترکیبی]
compound leverage floor jack
اهرم بالابر ترکیبی
combined transport
حمل و نقل ترکیبی
hydrogen bombs
بمب ترکیبی اتمی
combined transport document
اسناد حمل ترکیبی
chemical affinity
میل ترکیبی شیمیایی
hydrogen bomb
بمب ترکیبی اتمی
carbide
ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
ketol
ترکیبی مرکب ازالکل و استون
latten
ترکیبی مانند فلز برنج
lattin
ترکیبی مانند فلز برنج
mixed column line chart
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line graph
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
deoxidize
از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
cob
[ترکیبی از خاک رس، ریگ، شن و کاه و آب]
basophile
میل ترکیبی شدیدبا موادقلیایی
cto
عامل حمل ونقل ترکیبی
fiata combined transport bill of lading
بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
basophil
میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
hexahydrate
ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
contraction parry
ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
combined transport operator
عامل حمل و نقل ترکیبی
soft return
فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
syntactical
طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
BPP
هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
syntactic
طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
BPP
چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
iodoform
ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
to orient compound
نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
cannon
[ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
She has long and shapely legs .
ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
protoxide
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
polyene
ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
chloramine
هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
silicone
ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
consolute
ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
monad
ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
hypotaxis
رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
fbl
lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
octad
جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
distemper
ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
character
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
dual
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
large model
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
cards
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
polyamide
پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
acid diluent
ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
combination device
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
compound weave
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
mixd weave
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
synthetic oils
روغنهای مصنوعی روغنهای ترکیبی
synthetic resins
صمغهای مصنوعی صمغهای ترکیبی
colours
دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colour
دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
times
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
time
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
hooked medallion
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
gold washing
شستن طلائی
[نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
elements
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
element
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com