Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
silicone
ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
Other Matches
hemiterpene
ترکیبی بفرمول 8H5C
histamine
ترکیبی بفرمول 3N9H5C
diphenyl ketone
دی فنیل کتون
acid ketone
کتون اسیدی
phenyl ketone
فنیل کتون
xathene ketone
زانتن کتون
gooseneck
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
urea
اوره بفرمول 2
formaldehyde
بفرمول HCHO
minium
گل اخری بفرمول 4O3Pb
naphthalene
هیدروکربن بفرمول 8H 01C
cholesterol
ماده بفرمول OH 54H72C
acetone
استون بفرمول 3COCH3CH
benzidine
بنیانی بفرمول 2N21H21C
sulfur dioxide
گازسنگینی بفرمول 2SO
bisulfate
بی سولفیت بفرمول 4KHSO
adenosine
نوکلئوزیدی بفرمول 4O5N31H01C
kaolinite
سنگ معدنی بفرمول 4
levulose
قندی بفرمول 6O 21H6C
furfuraldehyde
فورفورال بفرمول CHO O 3H 4C
pinnulated
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate
شبیه برگچه شبیه بالچه
adenine
نوعی بازپورین بفرمول 5N5H5C
acetyl
ریشهء یک فرفیتی بفرمول CO3CH
chloric acid
اسیداکسیدکننده بی ثباتی بفرمول 3 HCLO
kyanite
سیلیکات الومینیوم بفرمول 5SIO2AL
absinthol
ماده کافوری افسنتین بفرمول
nitroglycerin
ترکیب روغنی سنگین بفرمول 3
arsenic
اکسید ارسنیک بفرمول 3O2As
lactic acid
اسید لاتیک بفرمول 3O6H 3C
stannite
سنگ معدن بفرمول FESNS2CU
rhamnose
قند متبلوری بفرمول 5O 21H 6C
acetylcholine
مادهای بفرمول 3NO71H7C از جود و سر
magnetite
کلوخه طبیعی اهن بفرمول
methanol
الکل متیلیک بفرمول OH 3CH
malic acid
اسید مالیک بفرمول 5O6H 4C
sulfuric acid
جوهر گوگرد بفرمول 4SO 2H
lunar caustic
نیترات نقره بفرمول 3NO Ag
hematein
ترکیب قرمز متبلوری بفرمول 6O21H61C
kaoline
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
methyl
ریشه یک فرفیتی هیدروکربن بفرمول 3CH
limonene
هیدروکربن شیرینی بفرمول 61H 01C
heptose
انواع قندهای ایزومریک بفرمول 7O41H7C
phosgene
گاز بیرنگ سمی بفرمول 2COCl
magnesite
کاربنات منیزیوم طبیعی بفرمول 3gCo
fulminic acid
اسید فولمی نیک بفرمول CNOH
acetylene
هیدروکربور اشباع نشدهای بفرمول 2H2C
samaria
پودر زرد کمرنگی بفرمول 3O 2sm
streptomycin
انتی بیوتیکی بفرمول 21o 7N93H 12C
gahnite
ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
lutein
ماده زرد رنگی بفرمول 2O65H 04C
amylose
موادی که از تجزیهء نشاسته بدست میایند بفرمول X
methylene
ریشه دو فرفیتی هیدروکربن بفرمول =2CH متیلین
methylamine
گاز منفجر شونده بفرمول 2NH 3CH
terpene
هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
kaolin
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
hematin
ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
lactose
قند شیر بفرمول 11O22H 21C که مصرف طبی دارد
synthesic
ترکیبی
combinatory
ترکیبی
synthetic
ترکیبی
combinatorial
ترکیبی
combinative
ترکیبی
combinational
ترکیبی
composite casting
ترکیبی
synthetical
ترکیبی
ingradient
جز جز ترکیبی
trivalency
سه ترکیبی
trivalence
سه ترکیبی
agglutinative
ترکیبی
amphetamines
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamine
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
affinity
میل ترکیبی
shapeliness
خوش ترکیبی
mixed strategy
استراتژی ترکیبی
affinities
میل ترکیبی
mixed glue
چسب ترکیبی
mixed cell refernce
ارجاع سل ترکیبی
combination influence
عامل ترکیبی
sequential storage
انباره ترکیبی
composite metal
فلز ترکیبی
composite symbol
علامت ترکیبی
diphthong
صدای ترکیبی
composite video
تصویر ترکیبی
ordinal number
عدد ترکیبی
mix
مخلوط ترکیبی
mixes
مخلوط ترکیبی
parathesis
ترکیبی بی تغییر
combination tone
صوت ترکیبی
semisynthetic
نیمه ترکیبی
combinational circuit
مدار ترکیبی
synthetic method
روش ترکیبی
turboramjet
ترکیبی از توربوجت و رم جت
elective affinity
میل ترکیبی
syntactical analysis
تحلیل ترکیبی
syntax error
اشتباه ترکیبی
ingredient
جزء ترکیبی
diphthongs
صدای ترکیبی
ingredients
جزء ترکیبی
combination bands
نوارهای ترکیبی
benzocaine
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
benzene
هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
diatessaron
ترکیبی ازچهار دارو
combined transport document
اسناد حمل ترکیبی
Borromini capital
[نوعی سر ستون ترکیبی]
ct
حمل و نقل ترکیبی
chemical affinity
میل ترکیبی شیمیایی
compound leverage floor jack
اهرم بالابر ترکیبی
feasion
بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bombs
بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bomb
بمب ترکیبی اتمی
ctd
سند حمل ترکیبی
combined transport
حمل و نقل ترکیبی
multiplex
تسهیم مخابره ترکیبی
deoxidize
از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
mixed column line graph
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
basophile
میل ترکیبی شدیدبا موادقلیایی
cob
[ترکیبی از خاک رس، ریگ، شن و کاه و آب]
lattin
ترکیبی مانند فلز برنج
mixed column line chart
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
hexahydrate
ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
carbide
ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
contraction parry
ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
latten
ترکیبی مانند فلز برنج
ketol
ترکیبی مرکب ازالکل و استون
cto
عامل حمل ونقل ترکیبی
combined transport operator
عامل حمل و نقل ترکیبی
basophil
میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
fiata combined transport bill of lading
بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
BPP
چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
soft return
فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
iodoform
ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
syntactic
طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
BPP
هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
syntactical
طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
consolute
ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
chloramine
هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
polyene
ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
protoxide
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
She has long and shapely legs .
ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
cannon
[ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
monad
ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
to orient compound
نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
hypotaxis
رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
fbl
lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
octad
جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
distemper
ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
characters
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
dual
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
large model
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
card
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
cards
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
polyamide
پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
acid diluent
ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
combination device
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
compound weave
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
mixd weave
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
synthetic oils
روغنهای مصنوعی روغنهای ترکیبی
synthetic resins
صمغهای مصنوعی صمغهای ترکیبی
nears
شبیه
nearing
شبیه
feathery
شبیه به پر
analogous
شبیه
nearest
شبیه
similes
شبیه
luteous
شبیه گل
medal
شبیه
medals
شبیه
similar
<adj.>
شبیه
simulant
شبیه
alike
<adj.>
شبیه
similiar
شبیه
akin
<adj.>
شبیه
similar to that
شبیه به ان
imitations
شبیه
related
<adj.>
شبیه
imitation
شبیه
like
<adj.>
شبیه
quasi
شبیه
near
شبیه
simile
شبیه
similar
شبیه
make
شبیه
makes
شبیه
personator
شبیه
papilionaceous
شبیه
near-
شبیه
anthoid
شبیه به گل
more like;most like
شبیه تر
neared
شبیه
womanlike
شبیه زن
wifelike
شبیه زن
nearer
شبیه
pygidial
شبیه دم
citied
شبیه شهر
eugenoid
شبیه اوگانا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com