English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
representation ترکیب بیتهای هرکد حرف
representations ترکیب بیتهای هرکد حرف
Other Matches
unallowable digit ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
shifts روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifted روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shift روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
zone bits بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
harmonic motion اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
isomer جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
composition ترکیب یکان ترکیب رزمی
compositions ترکیب یکان ترکیب رزمی
bit stream بیتهای متوالی
information bits بیتهای اطلاعاتی
versicular division تقسیم به بیتهای کوچک
shift جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shifted جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
masking عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
shifts جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
fixes تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
fix تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
finite precision numbers استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد
flag ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
flags ثباتی که حاوی بیتهای پرچم و وضعیت CPU است
vertical بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
justifications انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
justification انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
packing تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
filters الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
variable کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
variables کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
format روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
formats روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
serials ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
encoding روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
serial ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
alpha channel هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
adjunct register ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
recordings تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
odd سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odder سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
recording تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
oddest سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
parity سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
parity سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
at استاندارد باس IBM که برای انتقال بیتهای داده و اطلاعات آدرس از لبه متصل شونده استفاده میکند
register ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registering ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
registers ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
transmission مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
mask الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
masks الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
transmissions مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
jitter خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
parallels ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelled ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
m مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
parallelling ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleling ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleled ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
colour شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ
colours شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ
point نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
lossless compression روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
Hamming code سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
RLL encoding روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
mfm که بیتهای داده را طبق وضعیت بیت قبل کدگذاری میکند. MFM کاراتر از FM است ولی از کدگذاری RLL کاراتر نیست
colour شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
formed ترکیب
featuring ترکیب
blends ترکیب
blend ترکیب
forms ترکیب
form ترکیب
compounding ترکیب
make-up ترکیب
compounded ترکیب
contexture ترکیب
conformation ترکیب
comp ترکیب
commixture ترکیب
color ترکیب
making ترکیب
concoction ترکیب
concoctions ترکیب
features ترکیب
compositions ترکیب
texture ترکیب
get-ups ترکیب
textures ترکیب
anabolism ترکیب
admixture ترکیب
admixtion ترکیب
featured ترکیب
feature ترکیب
makes ترکیب
make ترکیب
constructions ترکیب
construction ترکیب
get-up ترکیب
composition ترکیب
undercompounded کم ترکیب
melange ترکیب
make up ترکیب
isomeric هم ترکیب
compound ترکیب
syntax ترکیب
arrangements ترکیب
arrangement ترکیب
built ترکیب
mergence ترکیب
configuration ترکیب
configurations ترکیب
syntheses ترکیب
synthesis ترکیب
compounds ترکیب
constellation ترکیب
combination ترکیب
accouterment [American] ترکیب
accoutrement [British] ترکیب
art direction ترکیب
décor ترکیب
layout ترکیب
composition of compo ترکیب
set-up ترکیب
configuration ترکیب
incorporating ترکیب کردن
composition ترکیب هنری
conjunction ترکیب عطفی
conjunctions ترکیب عطفی
prince's metal ترکیب مس و روی
product mix ترکیب محصول
coupled ترکیب با یکدیگر
couple ترکیب با یکدیگر
couples ترکیب با یکدیگر
tetroxide ترکیب چهاراکسیژنی
recombination coefficient ضریب ترکیب
to make up ترکیب کردن
trivalence ترکیب سه بنیانی
pseudocompound شبه ترکیب
trivalency ترکیب سه بنیانی
speech synthesis ترکیب گفتاری
unsturated compound ترکیب سیرنشده
texture ترکیب بافت
svelte خوش ترکیب
zygosis ترکیب پیوستگی
incorporate ترکیب کردن
volatile compound ترکیب فرار
voice synthesis ترکیب صدا
grading ترکیب دانهای
consolidation ترکیب اتحاد
voice synthesis ترکیب صوتی
vertical combines ترکیب عمودی
incorporates ترکیب کردن
mixers ترکیب کننده
mixer ترکیب کننده
composition of forces ترکیب نیروها
frequency mixing ترکیب فرکانس
combinability قابلیت ترکیب
combinability ترکیب پذیری
gas compound ترکیب گازی
cluster compound ترکیب خوشهای
chiral compound ترکیب کایرال
chemical compound ترکیب شیمیایی
horizontal combination ترکیب افقی
hydrophilic ترکیب اب دوست
hydrophilic compound ترکیب اب دوست
hydrophobe ترکیب ابگریز
hydrophobic compound ترکیب ابگریز
intermediate compound ترکیب واسطه
isomer ایزومر هم ترکیب
chemical combination ترکیب شیمیایی
combinable قابل ترکیب
combinative ترکیب کننده
combinatory ترکیب شونده
frequency mixture ترکیب فرکانس
figuration ترکیب تصرف
feasion عمل ترکیب
duad ترکیب دوتایی
distribution compound ترکیب دو استخلافی
cyclic compound ترکیب حلقهای
cosmic composition ترکیب کیهانی
gainly خوش ترکیب
constitutive ترکیب کننده
conjugation ترکیب گشنگیری
confect ترکیب کردن
concoctor ترکیب کننده
comproportionation ترکیب متناسب
compositive ترکیب کننده
isomerous ایزومر هم ترکیب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com