English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
hematin ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
Other Matches
nitroglycerin ترکیب روغنی سنگین بفرمول 3
hematein ترکیب قرمز متبلوری بفرمول 6O21H61C
harmonic motion اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
sectarian تیرهای
denominational تیرهای
gentilitial تیرهای
isomerous جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomer جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
spandrel beams تیرهای محیطی
semaphores تیرهای راهنما
carpenter's Gothic [تیرهای چوبی سقف]
field arrow تیرهای تیراندازی صحرایی
concrete joist shaker ویبراتور تیرهای بتنی
number of rounds تعداد تیرهای شلیک شده
column caelata [ستون با تیرهای مزین شده]
Br قهوهای
browns قهوهای
browned قهوهای
browner قهوهای
browning قهوهای
brownest قهوهای
uprights تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
nimbostratus ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
trabeation ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
embrown قهوهای کردن
furnace brown قهوهای کوره
browning قهوهای کردن
brownest قهوهای کردن
browned قهوهای کردن
lignite زغال قهوهای
brown قهوهای کردن
browns قهوهای کردن
browner قهوهای کردن
lignite ذغال قهوهای
popinjay shooting کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
grillage شبکهای از تیرهای سنگین که بجای پی ساختمان قرارمیدهند
intertie تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
compositions ترکیب یکان ترکیب رزمی
composition ترکیب یکان ترکیب رزمی
auburn قهوهای مایل به قرمز
brown iron ore سنگ اهن قهوهای
brownish مایل به قهوهای یاخرمایی
grouse نوعی رنگ قهوهای
groused نوعی رنگ قهوهای
grouses نوعی رنگ قهوهای
grousing نوعی رنگ قهوهای
dun رنگ قهوهای کمرنگ
nut brown رنگ قهوهای فندقی
paulian عضو تیرهای از نصاراکه بخدابودن عیسی عقیده نداشتند
religioner شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
aileron station فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
sighting shot تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی
formaldehyde بفرمول HCHO
urea اوره بفرمول 2
mahogany رنگ قهوهای مایل به قرمز
tannage قهوهای در اثر اشعه افتاب
malacon نوعی زرقون یازرگون قهوهای
malacone نوعی زرقون یازرگون قهوهای
tan برنگ قهوهای وسبزه دراوردن
tan مازویی قهوهای مایل به زرد
taupe رنگ خاکستری مایل به قهوهای
lake0dwelling که درزمانهای پیش ازتاریخ روی تیرهای درته دریافرومی کرد
adenosine نوکلئوزیدی بفرمول 4O5N31H01C
cholesterol ماده بفرمول OH 54H72C
sulfur dioxide گازسنگینی بفرمول 2SO
minium گل اخری بفرمول 4O3Pb
acetone استون بفرمول 3COCH3CH
naphthalene هیدروکربن بفرمول 8H 01C
furfuraldehyde فورفورال بفرمول CHO O 3H 4C
hemiterpene ترکیبی بفرمول 8H5C
histamine ترکیبی بفرمول 3N9H5C
bisulfate بی سولفیت بفرمول 4KHSO
benzidine بنیانی بفرمول 2N21H21C
levulose قندی بفرمول 6O 21H6C
kaolinite سنگ معدنی بفرمول 4
terra cotta گل صورت سازی قرمز مایل به قهوهای
sienna انواع خاکهای قهوهای مایل به زرد
karaite عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
poles چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
grillage شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
pole چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
methanol الکل متیلیک بفرمول OH 3CH
rhamnose قند متبلوری بفرمول 5O 21H 6C
chloric acid اسیداکسیدکننده بی ثباتی بفرمول 3 HCLO
acetylcholine مادهای بفرمول 3NO71H7C از جود و سر
malic acid اسید مالیک بفرمول 5O6H 4C
arsenic اکسید ارسنیک بفرمول 3O2As
adenine نوعی بازپورین بفرمول 5N5H5C
stannite سنگ معدن بفرمول FESNS2CU
kyanite سیلیکات الومینیوم بفرمول 5SIO2AL
absinthol ماده کافوری افسنتین بفرمول
acetyl ریشهء یک فرفیتی بفرمول CO3CH
lactic acid اسید لاتیک بفرمول 3O6H 3C
magnetite کلوخه طبیعی اهن بفرمول
lunar caustic نیترات نقره بفرمول 3NO Ag
sulfuric acid جوهر گوگرد بفرمول 4SO 2H
fudges نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudged نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudging نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
propolis ماده صمغی قهوهای رنگی شبیه موم
suntans قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
fudge نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
beige رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
suntan قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
phosgene گاز بیرنگ سمی بفرمول 2COCl
kaoline داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
limonene هیدروکربن شیرینی بفرمول 61H 01C
magnesite کاربنات منیزیوم طبیعی بفرمول 3gCo
samaria پودر زرد کمرنگی بفرمول 3O 2sm
heptose انواع قندهای ایزومریک بفرمول 7O41H7C
fulminic acid اسید فولمی نیک بفرمول CNOH
acetylene هیدروکربور اشباع نشدهای بفرمول 2H2C
methyl ریشه یک فرفیتی هیدروکربن بفرمول 3CH
gadwall اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
kraft کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
manila paper یک نوع کاغذ محکم برنگ زرد مایل به قهوهای
calf's tongue [برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
columnar and trabeated [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
gahnite ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
streptomycin انتی بیوتیکی بفرمول 21o 7N93H 12C
silicone ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
methylamine گاز منفجر شونده بفرمول 2NH 3CH
amylose موادی که از تجزیهء نشاسته بدست میایند بفرمول X
methylene ریشه دو فرفیتی هیدروکربن بفرمول =2CH متیلین
lutein ماده زرد رنگی بفرمول 2O65H 04C
kaolin خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
terpene هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
lactose قند شیر بفرمول 11O22H 21C که مصرف طبی دارد
group طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
hottentot یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
universal roll برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
amphetamine مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamines مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
murine از تیره موش جانوری از تیره موش
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
benzene هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
english shepherd سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
subfuscous تیره
murk تیره
nebulous تیره
cloudy تیره
fuzzy تیره
fuzziest تیره
fuzzier تیره
murky تیره
families تیره
opaque تیره
dash خط تیره
heavy تیره
dashes خط تیره
owl light تیره گی
owl light تیره
sombrous تیره
dulls تیره
dulling تیره
gloomy تیره
overcast تیره
dullest تیره
heavies تیره
heavier تیره
blacks تیره
blackest تیره
blacker تیره
blacked تیره
black تیره
fainter تیره
faintest تیره
gloomiest تیره
heaviest تیره
fainted تیره
ilk تیره
funereal تیره
hazier تیره
haziest تیره
duller تیره
hazy تیره
faints تیره
dulled تیره
dull تیره
darkness تیره گی
faint تیره
gloomier تیره
family تیره
typed تیره
obscurer تیره
type تیره
obscured تیره
gens تیره
fuscous تیره
types تیره
obscure تیره
obscurest تیره
muddied تیره
muddier تیره
muddies تیره
muddiest تیره
muddying تیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com