Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (3 milliseconds)
English
Persian
facilitation
تسهیل
Other Matches
expedite
تسهیل کردن
expedited
تسهیل کردن
expedites
تسهیل کردن
social facilitation
تسهیل اجتماعی
simplifcation
تسهیل اختصار
conveyancing
تسهیل معاملات
simplifications
تسهیل مختصر سازی
facility
وسیله تسهیل روانی
simplification
تسهیل مختصر سازی
to pander to somebody
[something]
تسهیل کردن با کسی
[چیزی]
predigestion
سهل الهظم سازی تسهیل
conveyancing
در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
enhanced
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhances
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhance
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhancing
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
wimps
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
facilitated
تسهیل کردن کمک کردن
facilitate
تسهیل کردن کمک کردن
facilitates
تسهیل کردن کمک کردن
facilitating
تسهیل کردن کمک کردن
european monetary agreement
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com