English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (2 milliseconds)
English Persian
homoplasy تشابه ساختمانی تشابه اکتسابی
Other Matches
similitude تشابه
symmetry تشابه
commonality تشابه
commonalities تشابه
resemblance تشابه
similarty تشابه
synonymous دارای تشابه
kinematic similarity تشابه حرکتی
nonconformity عدم تشابه
simile استعاره تشابه
correspondence تشابه مراسلات
geometric similarity تشابه هندسی
dissimilitude عدم تشابه
correspondency تشابه مراسلات
similarities تشابه مشابهت
similarity تشابه مشابهت
similes استعاره تشابه
homogeny همانندی تشابه
correspondences تشابه مراسلات
kinder نزدیکی تشابه
correspoundence مکاتبات تشابه
symmetry مراعات نظیر تشابه
dissimilation عدم تشابه کاتابولیسم
analogical دارای وجه تشابه
converged تقارب خطوط وجود تشابه
converge تقارب خطوط وجود تشابه
converging تقارب خطوط وجود تشابه
converges تقارب خطوط وجود تشابه
isometropia تشابه انکسار نور دردو چشم
homophone متشابه الصوت دارای تشابه صوتی
subcontrariety رابطه بین دو قیاس متقابل تشابه قیاسی
acquired اکتسابی
adventitious اکتسابی
acquisitive crimes جرائم اکتسابی
perquisites چیز اکتسابی
achieved status پایگاه اکتسابی
perquisite عایدی اکتسابی
perquisite چیز اکتسابی
perquisites عایدی اکتسابی
acquisitive اکتسابی اکتساب کننده
AIDS سندرم نقص ایمنی اکتسابی
acquisitively از راه اکتساب یا جویندگی بطور اکتسابی
constructional ساختمانی
organic ساختمانی
building line بر ساختمانی
structural ساختمانی
structurally ساختمانی
monumentality عظمت ساختمانی
site office دفتر ساختمانی
structrual steelwork فولاد ساختمانی
contractors plant ماشینهای ساختمانی
grillage شبکه ساختمانی
structrual stability ثبات ساختمانی
structrual stability استحکام ساختمانی
structural joints درزهای ساختمانی
to found a building ساختمانی بینادکردن
structural member عضو ساختمانی
structural steel فولاد ساختمانی
structural timber الوار ساختمانی
structual engineering مهندس ساختمانی
structural concrete بتن ساختمانی
structural crack ترک ساختمانی
structural draftsman نقشه کش ساختمانی
structural drawing نقشه ساختمانی
structural factor ضریب ساختمانی
Construction works . عملیات ساختمانی
components جزء ساختمانی
component جزء ساختمانی
artificial stone سنگ ساختمانی
ashlar سنگ ساختمانی
ashler سنگ ساختمانی
basic construction unit واحد ساختمانی
contractors yard واحد ساختمانی
basic unit assembly group گروه ساختمانی
building limes اهک ساختمانی
building material مصالح ساختمانی
building sites کارگاه ساختمانی
building site کارگاه ساختمانی
constructive مفید ساختمانی
site کارگاه ساختمانی
site زمین ساختمانی
sited کارگاه ساختمانی
sited زمین ساختمانی
sites کارگاه ساختمانی
sites زمین ساختمانی
member جزء ساختمانی
members جزء ساختمانی
timber چوب ساختمانی
building operations عملیات ساختمانی
building unit واحد ساختمانی
construction joints درزهای ساختمانی
building work کار ساختمانی
construction joint درز ساختمانی
site building زمین ساختمانی
corbeling پیش امدگی ساختمانی
refractory ماده ساختمانی نسوز
structural design طرح و محاسبات ساختمانی
sidewalk superintendent نافر عملیات ساختمانی
ashlar سنگ ساختمانی تراشیده
structural analysis محاسبات طرح ساختمانی
home wiring سیم کشی ساختمانی
corbelling پیش امدگی ساختمانی
construction cost index شاخص هزینه ساختمانی
module مدلهای نمونه ساختمانی
modules مدلهای نمونه ساختمانی
fabrique [ساختمانی در محوطه باغ]
intelligent building [ساختمانی با سرویس هوشمند]
structural transformation تغییر شکل ساختمانی
structural steel sheet ورق فولاد ساختمانی
constitutive تشکیل دهنده ساختمانی
public works کارهای ساختمانی همگانی
steel fabric بافت فولاد ساختمانی
to pull down a building متلاشی کردن ساختمانی
material testing laboratory ازمایشگاه مصالح ساختمانی
material storage area انبار مصالح ساختمانی
masonry lining پوشش با مصالح ساختمانی
masonery مصالح ساختمانی سنگتراشی
light weight unit واحد ساختمانی سبک
building machinery ماشین الات ساختمانی
to demolish a building خراب کردن ساختمانی
to tear down a building خراب کردن ساختمانی
to pull down a building خراب کردن ساختمانی
sheer plan نقشه ساختمانی ناو
to tear down a building متلاشی کردن ساختمانی
building craftsman کارگر ماهر ساختمانی
to demolish a building متلاشی کردن ساختمانی
pattern construction drawing الگوی نقشههای ساختمانی
pier پایه نصب ستونهای ساختمانی
piers پایه نصب ستونهای ساختمانی
studding مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
bombproof ساختمانی که پناه بمب باشد
pier mount پایه نصب ستونهای ساختمانی
erection crane جراثقال برای کارهای ساختمانی
structural steel تیر فولاد یا اهن ساختمانی
building unit جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
anti drag wire اجزاء بست کاری ساختمانی
modular design مدل ساختمانی پیش ساخته
To make a forcible entry into a building. بزور وارد ساختمانی شدن
structual constituent جزء تشکیل دهنده ساختمانی
homomorphy شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
factory ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factories ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
physiologic وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
nut structure ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
physiological وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
hauls فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
embryonic membrane ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
to plan a building نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
dolmen ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
ashlering [مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
to burgle [British E] / burglarize [American E] a building. با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
to break into a building با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
haul road راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
masonary مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
interlacing arches طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
pin joint اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
dimension stone سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
heterology عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
beef up افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
earthquake factor مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
cellulose nitrate ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
free haul در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
bulb angle جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
polymers جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
gurantee period مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
offices اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
bed drop or bod fall اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود
cross member عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
monocoque ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
Open-plan <adj.> سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
resident engineer مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com