Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (2 milliseconds)
English
Persian
humoresque
تصنیف خیالی
Other Matches
romanticizing
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
graustark
سر زمین خیالی داستان خیالی
halving
تصنیف
literary work
تصنیف
aliterary production
تصنیف
chanson
تصنیف
songs
تصنیف
song
تصنیف
compilation
تصنیف
compilations
تصنیف
symphonist
تصنیف ساز
hhymnography
فن تصنیف سرود
hymnography
فن تصنیف سرود
extravaganza
اثر یا تصنیف
make
تصنیف کردن
indite
تصنیف کردن
impromptu
بی مطالعه تصنیف
makes
تصنیف کردن
ballad monger
تصنیف ساز
ballad monger
تصنیف فروش
copyright
حق تالیف و تصنیف
authorship
تالیف و تصنیف
ditties
تصنیف کوچک
ditty
تصنیف کوچک
balladry
تصنیف سازی
extravaganzas
اثر یا تصنیف
ballad singer
تصنیف خوان
copyrights
حق تالیف و تصنیف
sings
تصنیف اواز خواندن
concertino
قطعه تصنیف کوچک
canzonet
سرود یا تصنیف کوچک
the drama
تصنیف داستانهای نمایشی
sing
تصنیف اواز خواندن
roundelay
تصنیف یاسرودی که برگردان داشته باشد
ballads
تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
ballad
تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
chimerical
خیالی
brainchild
خیالی
fantasmal
خیالی
viewy
خیالی
fantastic
خیالی
insubstantial
خیالی
visionary
خیالی
visionaries
خیالی
poetic
خیالی
dreamier
خیالی
visional
خیالی
romantic
خیالی
romantics
خیالی
fanciful
خیالی
fantastical
خیالی
romantically
خیالی
dreamy
خیالی
dreamiest
خیالی
fictitious
خیالی
phantasmal
خیالی
phantasmic
خیالی
abandons
بی خیالی
abandoning
بی خیالی
abandon
بی خیالی
phantasy
خیالی
metaphsical
خیالی
laputan
خیالی
illusional
خیالی
vagariously
خیالی
imaginary
خیالی
shangri
بهشت خیالی
imagnarily
بطور خیالی
false stereo
تصویر خیالی
ideational
خیالی اندیشهای
soubriquet
لقب خیالی
phantom limb
اندام خیالی
ideative
خیالی اندیشهای
vagarious
خیالی وهمی
eidolon
تصویر خیالی
f.claims
دعاوی خیالی
spectral
خیالی طیفی
fantast
ادم خیالی
notional income
درامد خیالی
kinephantom
حرکت خیالی
suppositious
فرضی خیالی
fantasie
اهنگ خیالی
fantasia
اهنگ خیالی
fancifully
بطور خیالی
imaginativeness
خیالی بودن
fine spun
دقیق خیالی
dreamful
غیرواقعی خیالی
delusory
وهمی یا خیالی
Utopias
خیالی و تصوری
abstracts
مطلق خیالی
Utopia
خیالی و تصوری
bizarre
خیالی وهمی
unrealistically
خیالی تصوری
unrealistic
خیالی تصوری
images
تصور خیالی
image
تصور خیالی
undreamed of
خیالی رویایی
phantom
خیالی روح
phantoms
خیالی روح
abstracting
مطلق خیالی
abstract
مطلق خیالی
fancy picture
عکس خیالی
accidencental color
رنگ خیالی
babel
طرح خیالی
soubriquets
لقب خیالی
fantastically
بطور خیالی
sobriquet
لقب خیالی
sobriquets
لقب خیالی
mirages
نقش بر اب امر خیالی
simulacrum
صورت خیالی خیال
idealism
سبک هنری خیالی
visionist
ادم خیالی یاغیرعملی
mirage
نقش بر اب امر خیالی
utopian
خیالی و غیر عملی
A castle in the air. Wishful thinking.
آرزوی واهی ( خیالی)
imaginary friends
دوستان خیالی
[روانشناسی]
fictitious force
نیروی خیالی
[فیزیک]
wonderland
کشور زیبای خیالی
wonderlands
کشور زیبای خیالی
pruriently
از روی هرزه خیالی
false stereo
تصویربرجسته بین خیالی
to chuck up the sponge
از خیالی دست کشیدن
fantasies
هوس نقشه خیالی
fantasy
هوس نقشه خیالی
pipe dreams
نقشه خیالی و موهوم
extravaganzas
ازیک شخصیت خیالی
pipe dream
نقشه خیالی و موهوم
unreal
غیر واقعی خیالی
extravaganza
ازیک شخصیت خیالی
shadowing
بحریف خیالی مشت زدن
fantastico
ادم خیالی و خنده اور
liliputian
وابسته به جزیره خیالی لی لی پوت
fantasticality
طبیعت خیالی یاوسواسی بوالهوسی
surrealism
سبک نگارش خیالی سوررئالیسم
shadow
بحریف خیالی مشت زدن
shadowed
بحریف خیالی مشت زدن
shadows
بحریف خیالی مشت زدن
phantasmagoria
منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
She has a twisted mind .
آدم کج خیالی است ( سوء ظن دارد )
phantasmagorias
منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
whim wham
شیی ء یا چیز هوس انگیز و خیالی
To live in a fools paradise .
گول خوشیهای خیالی وزود گذر را خوردن
author
: نویسندگی کردن تالیف و تصنیف کردن
idealised
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizes
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealising
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
to be on a guilt trip
<idiom>
احساس خیالی داشتن که مقصر هستنند
[اصطلاح روزمره]
idealize
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizing
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
paranoia or noea
دیوانگی خیالی که دران انسان مردم دیگر رازیردست وسزاوارمی پندارد
composes
درست کردن تصنیف کردن
compose
درست کردن تصنیف کردن
adventure game
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
fools paradise
خوشی بی اساس یا خیالی الکی خوشی
virtual
حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com