Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
count
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counted
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counting
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counts
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
Other Matches
odder
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
impact ionization
ایونیزاسیون ضربهای یونیزاسیون ضربهای
to hold in contempt
پست شمردن کوچک شمردن
combinatorics
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
tricrotism
نبض سه ضربهای ضربان نبض بطور سه ضربهای
eddy currents
جریانهای فوکو
foucault currents
جریانهای فوکو
local currents
جریانهای فوکو
round
تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest
تعداد تیر تعداد شلیک دور
wake
جریانهای حلقوی بال
low level switch
کلید جریانهای ضعیف
waked
جریانهای حلقوی بال
wakes
جریانهای حلقوی بال
vortex drag
پسای جریانهای حلقوی
burble
جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbling
جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbles
جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbled
جریانهای گردابی و اشفته درسیال
rheometer
الت سنجش سرعت جریانهای الکتریک یا خون
diapositive
تولید حرارت توسط جریانهای با فرکانس زیاد
conical flow
تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
common flow afterburner
توربوفن تقویت شده
[که در آن جریانهای مرکزی و محیطی بعد از پس سوز با یکدیگرترکیب می شوند.]
electrodynamics
شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
critical mach number
عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
posttraumatic
پس ضربهای
dicrotism
دو ضربهای
traumatic
ضربهای
impluse detector
اشکارسازجریان ضربهای
impluse distortion
اعوجاج ضربهای
impluse current
جریان ضربهای
impluse function
تابع ضربهای
impluse generator
مولد ضربهای
impluse inertia
لختی ضربهای
impact strength
استحکام ضربهای
australian crawl
کرال دو ضربهای
shock wave
موج ضربهای
impluse contact
کنتاکت ضربهای
impact printer
چاپگر ضربهای
impulse discharge
تخلیه ضربهای
impact force
نیروی ضربهای
transient voltage
ولتاژ ضربهای
tricrotic
نبض سه ضربهای
shock excitation
تحریک ضربهای
implusive excitation
تحریک ضربهای
impulse turbine
توربین ضربهای
impulsive force
نیروی ضربهای
impluse exitation
تحریک ضربهای
impact exitation
تحریک ضربهای
impluse breakdown
شکست ضربهای
impact load
بار ضربهای
impluse sender
مولد ضربهای
detonation
انفجار ضربهای
sambon kumite
مبارزه سه ضربهای
impluse voltage
فشار ضربهای
mach wave
موج ضربهای
whipping
حرکت ضربهای
ippon kumite
مبارزه تک ضربهای
pulsating load
بار ضربهای
impluse wave
موج ضربهای
percussion welding
جوشکاری ضربهای
percussion press
پرس ضربهای
partial products
حاصل ضربهای جز
shock concrete
بتن ضربهای
shock waves
موج ضربهای
strode analysis
تحلیل ضربهای
drop test
ازمایش ضربهای
detonations
انفجار ضربهای
impluse switch
کلید ضربهای
impluse switch
تکمه ضربهای
impluse tachometer
تاکومتر ضربهای
batch mixer
مخلوط کن ضربهای
implusing signal
سیگنال ضربهای
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
tallied
شمردن
tallies
شمردن
enumerating
شمردن
enumerates
شمردن
rates
شمردن
put down as
شمردن
enumerated
شمردن
to count down
شمردن
enumerate
شمردن
tally
شمردن
tell over
شمردن
to tell over
شمردن
rate
شمردن
counts
شمردن
account
شمردن
To count up to ten .
تا ده شمردن
reckon
شمردن
count
شمردن
counting
شمردن
counted
شمردن
figure
شمردن
figures
شمردن
repute
شمردن
figuring
شمردن
tallying
شمردن
reckons
شمردن
reckoned
شمردن
impluse voltage cascade
ابشار فشار ضربهای
jar ramming method
روش ضربهای قالبریزی
impluse turbine
توربین فشار ضربهای
percussion riveter
پرچ کننده ضربهای
impluse voltage generator
مولد فشار ضربهای
impluse voltage test
ازمایش فشار ضربهای
impluse voltage generation
تولید فشار ضربهای
impluse voltage stress
تنش فشار ضربهای
joint
مفصل اتصال ضربهای
normal shock wave
موج ضربهای عمود
daisy wheel printer
چاپگر اصلی ضربهای
pusher type furnace
کوره نوع ضربهای
pulsed resistance welding
جوشکاری مقاومتی ضربهای
impact transducer
مبدل فرایندهای ضربهای
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
impluse test
ازمایش فشار ضربهای
jia ippon kumite
مبارزه ازاد تک ضربهای
impluse withstand voltage
فشار ضربهای ایستا
impluse current generator
مولد جریان ضربهای
mach line
موج ضربهای ضعیف
impluse circuit
مدار جریان ضربهای
wavelet
موج ضربهای کوچک
impluse breakdown voltage
فشار شکست ضربهای
impact crusher
سنگ شکن ضربهای
impluse protective level
سطح فشار ضربهای
tensile impact test
ازمایش کشش ضربهای
impluse sound level
سطح صوت ضربهای
detached shock wave
موج ضربهای منفصل
cumuli
ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumulus
ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
minimized
کوچک شمردن
despising
خوار شمردن
minimize
کوچک شمردن
minimises
کوچک شمردن
minimising
کوچک شمردن
minimizes
کوچک شمردن
minimizing
کوچک شمردن
to make a push at
ناچیز شمردن
minimised
کوچک شمردن
despises
خوار شمردن
cheapening
ناچیز شمردن
depreciation
کم ارزش شمردن
cheapened
ناچیز شمردن
abominating
ناپسند شمردن
abominates
ناپسند شمردن
abominated
ناپسند شمردن
abominate
ناپسند شمردن
delegation of authority
مجاز شمردن
cheapen
ناچیز شمردن
disapproves
ناپسند شمردن
contemn
خوار شمردن
contemn
حقیر شمردن
disapprove
ناپسند شمردن
numerate
قادر شمردن
despise
خوار شمردن
despised
خوار شمردن
cheapens
ناچیز شمردن
honor
محترم شمردن
make nothing of
ناچیز شمردن
scorning
خوار شمردن
to take a of
غنیمت شمردن
to tell off
شمردن وکنارگذاشتن
to think little of
ناچیز شمردن
vilipend
پست شمردن
sancify
مقدس شمردن
re count
دوباره شمردن
postulation
بدیهی شمردن
saints
مقدس شمردن
to snap one;s fingers at
ناچیز شمردن
to set at nought
ناچیز شمردن
tell off
شمردن وکنارگذاردن
scorned
خوار شمردن
disdain
خوار شمردن
disdained
خوار شمردن
disdaining
خوار شمردن
disdains
خوار شمردن
scorn
خوار شمردن
to count
طرفدار شمردن
scorns
خوار شمردن
take stock of
<idiom>
شمردن فرصتها
number
نمره شمردن
validate
نافذ شمردن
validated
نافذ شمردن
misprize
ناچیز شمردن
To count the money .
پول شمردن
miscount
غلط شمردن
think nothing of
ناچیز شمردن
saint
مقدس شمردن
validating
نافذ شمردن
numbers
نمره شمردن
snap at
غنیمت شمردن
validates
نافذ شمردن
bank shot
ضربهای که به دیوار بخورد و برگردد
impluse high tension generator
مولد فشار قوی ضربهای
impluse response
رفتار در مقابل فشار ضربهای
impluse circuit
مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com