Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
waste
تعدی و تفریط مستاجر یا متصرف در عین مستاجره یا مورد تصرف درمدت اجاره حاشیه جاده
wastes
تعدی و تفریط مستاجر یا متصرف در عین مستاجره یا مورد تصرف درمدت اجاره حاشیه جاده
Other Matches
voluntary waste
تعدی و تفریط در عین مستاجره یا ملک موردتصرف
object of lease
عین مستاجره مورد اجاره
estate at will
در CLواگذاری ملکی است که به کسی به عنوان اجاره با قیداین شرط که مستاجر عین مستاجره را به میل مالک اداره کند
waste of manor
اراضی کشت نشده اطراف ملک مورد اجاره یا تصرف که مستاجرین و متصرفین در ان حق علف چر دارند
wrongful act and misuse
تعدی و تفریط
encroachment and waste
تعدی و تفریط
tortious
مبتنی بر تعدی و تفریط
gross negligence
تقصیر در نگهداری مال تعدی و تفریط
villenage
متصرف مستاجر اصلی
under lease
وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
dead rent
اجاره بهایی که در صورت عدم استفاده از عین مستاجره نیز باید پرداخت شود
sublease
به مستاجر دیگری اجاره دادن
tenant right
حقی است که درانقضای مهلت مقرر بابت تغییراتی که مستاجر در عین مستاجره داده و انتفاع ازانها ناتمام مانده است به وی تعلق می گیرد
trespass
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassed
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespasses
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassing
تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
subject of hire
مورد اجاره
use and occupation
عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
rosette border
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
tanner
[پوست اصلاح شده توسط دباغ که گاه حاشیه فرش ها و یا در پشت فرش یا چرمسازی مورد استفاده قرار می گیرد.]
chartered
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
Zipper selvage
حاشیه زیپ شکل
[در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
during
درمدت
pending
درمدت
chater party
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
object of lease
مستاجره
for
درمدت بقدر
during his absonce
درمدت غیبت او
over
درمدت باردیگر
betweentimes
درمدت وقفه
during his tenure of office
درمدت تصدی او
over-
درمدت باردیگر
leasehold property
عین مستاجره
thing hired
عین مستاجره
things hired
اعیان مستاجره
Lease (rental) agreement.
اجاره نامه (قرار داد اجاره )
farmed
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farm
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farms
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
divided highway
[American E]
شاهراه چند خطی
[جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
transients
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
transient
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
dissipation
تفریط
waste
تفریط
negligence
تفریط
wasting
تفریط
wastes
تفریط
emerging traffic
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
extremities
افراط و تفریط
extremity
افراط و تفریط
wastage
تفریط کاری
let
اجاره دادن اجاره رفتن
lets
اجاره دادن اجاره رفتن
lease
اجاره نامه اجاره دادن
letting
اجاره دادن اجاره رفتن
leases
اجاره نامه اجاره دادن
road screen
پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
take an extreme course
افراط یا تفریط کردن
golden mean
برکناری از افراط و تفریط
go to extreme
افراط و تفریط کردن
tenantable repair
تعمیراتی که بر عهده مستاجراست تعمیرات جزیی عین مستاجره
Kufic border
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged
متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
ragged
متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
frieze
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
friezes
حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
impropriator
تفریط کننده دارایی کلیسا
turtle border
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
service road
جاده کناری جاده سرویس
going
وضع جاده زمین جاده
possessor
متصرف
proprietors
متصرف
proprietor
متصرف
possessors
متصرف
be possessed by
متصرف بودن
be in possession of
متصرف بودن
possess one self of
متصرف شدن
put in possession
متصرف کردن
possessing
متصرف بودن
possessing
متصرف شدن
possesses
متصرف شدن
possesses
متصرف بودن
possess
متصرف شدن
possess
متصرف بودن
tenant
متصرف بودن
tenants
متصرف بودن
tenants
کرایه نشین متصرف
tenant
کرایه نشین متصرف
leasing
اجاره کردن اجاره
rental
اجاره بها اجاره
terre tenant
متصرف یا ساکن بالفعل اراضی
hold
متصرف بودن جلوگیری کردن از
holds
متصرف بودن جلوگیری کردن از
tenant at will
متصرف به میل و اراده مالک
tenant by sufference
متصرف با رضایت ضمنی مالک
occupancy
تملک اموال بلا صاحب متصرف
lessee
مستاجر
tenants
مستاجر
landholder
مستاجر
lease holder
مستاجر
socager
مستاجر
share cropper
مستاجر
occupant
مستاجر
roomer
مستاجر
tenant right
حق مستاجر
tenant
مستاجر
occupants
مستاجر
lodgers
مستاجر
lodger
مستاجر
sublessee
مستاجر جز
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
unoccupied
بدون مستاجر
occupier
مستقر مستاجر
occupiers
مستقر مستاجر
lodger
مستاجر جزء
proprietor and tenant
موجر و مستاجر
crofter
مستاجر یا مالکیکمزرعه
undre ten
مستاجر جزء
lodgers
مستاجر جزء
tenantless
بدون مستاجر
tenant from year to year
مستاجر یک ساله
subtenant
مستاجر جزء
tax farmer
مستاجر مالیات
encroachment
تعدی
injustice
تعدی
infringe
تعدی
incursions
تعدی
incursion
تعدی
encroachments
تعدی
infringed
تعدی
infringes
تعدی
extravagances
تعدی
infringing
تعدی
transitivity
تعدی
extravagance
تعدی
intrusions
تعدی
intrusion
تعدی
injustices
تعدی
excessive use
تعدی
inbreak
تعدی
oppression
تعدی
attack
تعدی
attacked
تعدی
attacks
تعدی
negligence
اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
tenant by sufferance
مستاجر به تقدیر موجر
subtenant
مستاجر دست دوم
landlord and tenant act
قانون موجر و مستاجر
undertenant
مستاجر دست دوم
subenant
مستاجر دست دوم
vacant possession
ملک بدون مستاجر
paravial
بیرون کردن مستاجر
abusive
تهمت تعدی
oppressing
تعدی کردن
oppress
تعدی کردن
oppresses
تعدی کردن
inroad
تعدی هجوم
do injustice to
تعدی کردن
transitivity principle
اصل تعدی
trepass
تعدی کردن
aggro
تعدی و تهاجم
to gain ground
تجاوزکردن تعدی کردن
joint tenants
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
sole tenant
مستاجر انحصاری مستاجری که شریک ندارد
cleaned
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
trespasses
تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespass
تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespassing
تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespassed
تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
reciprocal border
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
road distance
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer
جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
bote
حق مستاجر به برداشتن چوب برای بعضی مصارف
victimises
دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimizing
دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimizes
دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimised
دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimized
دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimize
دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimising
دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
ingrate
تعدی کردن فشار وارد اوردن بر
Herati border
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
time charter
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
jus ex injuria non oritur
تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
tenant in fee simple
متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
inviolability
مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
sublease
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com