English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (9 milliseconds)
English Persian
manipulator تعزیه گردان
Other Matches
passion plays تعزیه
passion play تعزیه
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
rambler سر گردان
winching گردان
winched گردان
sq گردان
levogyrous چپ گردان
ramblers سر گردان
swing doors در گردان
levorotatory چپ گردان
pivoting گردان
swing door در گردان
winch گردان
rotary گردان
battalion گردان
winches گردان
doubled edge لب گردان
versatile گردان
revolving گردان
swing bridge پل گردان
turnstile گردان در
turnstiles گردان در
battalions گردان
merry go round چرخ گردان
star handle دستگیره گردان
moving coil قاب گردان
variable capacitor خازن گردان
helianthus گل افتاب گردان
turnsole گل افتاب گردان
turnable foot bridge پل پیاده رو گردان
engineer battalion گردان مهندسی
engineer battalion گردان مهندس
swivel vise گیره گردان
ervolving credit اعتبار گردان
swivel knee زانویی گردان
flexible drive tool ابزار گردان
swivel joint مفصل گردان
swivel block قرقره گردان
swinging derrick دریک گردان
swing gates دریچههای گردان
imprest تنخواه گردان
swing bucket جراثقال گردان
vent wing پنجره گردان
smoke jack سیخ گردان
moving magnet اهنربای گردان
rotary kiln کوره گردان
roll over credit اعتبار گردان
rotary beam antenna انتن گردان
rotary converter تبدیل گر گردان
rotary converter مبدل گردان
rotary crane جراثقال گردان
rotary current جریان گردان
rotary discharger تخلیه گر گردان
rotary drum طبلک گردان
rotary furnace کوره گردان
rotary switch کلید گردان
rotary klin کوره گردان
rotary pump پمپ گردان
rotary selector سلکتور گردان
revolving kiln کوره گردان
revolving fund تنخواه گردان
slewing crane جراثقال گردان
separate battalion گردان مستقل
selector switch کلید گردان
rotating field میدان گردان
propeller fan پروانه گردان
rotary wing بال گردان
rotary type regulator رگولاتورنوع گردان
pivoted lever اهرم گردان
pivoting window پنجره گردان
portable lamp چراغ گردان
portable pump پمپ گردان
rotary table میز گردان
revolving crane جرثقیل گردان
rotary shear قیچی گردان
spindle میله گردان
sunflower گل افتاب گردان
sunflowers گل افتاب گردان
sunshades افتاب گردان
daisies گل افتاب گردان
daisy گل افتاب گردان
treadmill نوار گردان
treadmills نوار گردان
swivel حلقه گردان
swivel مفصل گردان
swivelled حلقه گردان
swivelled مفصل گردان
turrets برج گردان
spindles میله گردان
knob تکمه گردان
knobs تکمه گردان
selector کلید گردان
selectors کلید گردان
working capital تنخواه گردان
pivot پاشنه گردان
pivoted پاشنه گردان
pivots پاشنه گردان
turret برج گردان
curved design نماد گردان
swivels حلقه گردان
quizmasters آزمون گردان
quizmasters آزمونچه گردان
quizmaster آزمون گردان
quizmaster آزمونچه گردان
psychedelic روان گردان
revolving credit اعتبار گردان
centrosphere گردان سپهر
vizor افتاب گردان
circulation pump پمپ گردان
visorless بی افتاب گردان
visard افتاب گردان
cylinderical rotary valve شیر گردان
dextrogyrous راست گردان
dextrorotatory راست گردان
battalion commander فرمانده گردان
barysphere گردان سپهر
visor افتاب گردان
rotors چرخ گردان
tape drives نوار گردان
visors افتاب گردان
sunshade افتاب گردان
tape drive نوار گردان
He turned away from his wife . از همسرش رو گردان شد
artillery battalion گردان توپخانه
swivels مفصل گردان
rotor چرخ گردان
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
office swivel chair صندلی گردان اداری
winchester drive دیسک گردان وینچستر
supinator muscle عضله برون گردان
psychedelic داروی روان گردان
rotary type regulator تنظیم کننده گردان
rotary wing هواپیمای بال گردان
rotary phase converter تبدیل گر فاز گردان
aerial port squadron گردان بارانداز هوایی
amphibious squadron گردان عملیات اب خاکی
battalion landing team تیم ساحلی گردان
latch for pivoting windows چفت پنجره گردان
cash items اسناد تنخواه گردان
half height drive نیم گردان دیسک
dial feed press پرس میزی گردان
bogie hearth furnce کوره حرارتی گردان
drive designator پارامتر دیسک گردان
moving magnet galvanometer گالوانومتر اهنربای گردان
dragons گردان سوار اسبی
dragon گردان سوار اسبی
rotary heat furnace کوره با اتشدان گردان
cd rom disk drive دیسک گردان سی دی- رام
psychotropic drugs داروهای روان گردان
regiment گردان در ارتش انگلیس
regiments گردان در ارتش انگلیس
endless screw پیچ دندانه گردان
wilder سر گردان و اواره بودن
physical drive دیسک گردان فیزیکی
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
aerial port squadron گردان عملیات بارانداز هوایی
cutters دندانه گردان عاج سوهان
cyclostome جانور از راسته دهان گردان
fire opal گل افتاب گردان عین الشمس
cutter دندانه گردان عاج سوهان
bushing عایق غلاف حیله گردان
tower crane جراثقال گردان اطاق دار
moving coil measuring mechanism مکانیزم سنجش قاب گردان
nomadically بشیوه صحرا گردان و چادرنشینان
moving coil galvanometer گالوانومتر قاب یا پیچک گردان
heliotrope گل افتاب گردان ارغوانی روشن
propeller shaft میل گردان محور انتقال نیرو
squadrons گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
multi section type rotary switch سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
moving magnet instrument دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
squadron گردان هواپیمایی یا سوار یا سوارزرهی یا هوانیروز
agitator car ماشین گردان مخصوص حمل بتن
moving coil instrument دستگاه اندازه گیری قاب گردان
pawl میله گردان محور چرخ لنگر
eraseble optical disk drive دیسک گردان نوری پاک شدنی
heroify درگروه گردان ونیم خدایان دراوردن
manifolder ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
composite squadron گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
chap book کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
mobile equipment pool بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
snap swivel حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
stop زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stops زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stopping زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
stopped زمانی که دیسک گردان طول می کشد تا متوقف شود پس از اینکه توان دیگری ندارد
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
universal joints اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
carpet loom دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
gimbals توپی و غلاف توپی گردان
pivot arm بازوی گردان بازوی اتصال
disk drive گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drives گرداننده دیسک دیسک گردان
capstan میله گردان گردونه دوار لنگر قرقره دوار لنگر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com