Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (7 milliseconds)
English
Persian
racial prejudice
تعصب نژادی
Other Matches
racially
نژادی
racial
نژادی
eugenics
به نژادی
ethnic
نژادی
ethnicity
نژادی
ethnical
نژادی
phyletic
نژادی
narrow minddedness
تعصب
prejudices
تعصب
peninsularity
تعصب
zealotry
تعصب
prepossession
تعصب
partisanship
تعصب
indfferent
بی تعصب
fixed idea
تعصب
unprejudiced
بی تعصب
prejudice
تعصب
dispassionate
بی تعصب
open-minded
بی تعصب
fanaticism
تعصب
preconceptions
تعصب
preconception
تعصب
bigotry
تعصب
racial segregation
تفکیک نژادی
ethnocentric
طرفداربرتری نژادی
interrace
بین نژادی
racial prejudice
پیشداوری نژادی
gerontomorphosis
پیر نژادی
racial memory
حافظه نژادی
racial discrimination
تبعیض نژادی
phylogeny
تکامل نژادی
interracial
بین نژادی
eugenic
وابسته به به نژادی
racial unconscious
ناهشیار نژادی
multiracial
چند نژادی
segregation
تبعیض نژادی
abyssinian
نژادی از گربه
racism
تبعیض نژادی
color line
مانع نژادی
racialism
خصوصیات نژادی
racialism
تبعیضات نژادی
biases
طرفداری تعصب
religiosity
تعصب مذهبی
party spirit
تعصب حزبی
partiality
تعصب غرض
zeal
گرمی تعصب
fanatically
از روی تعصب
bias
طرفداری تعصب
dogmatism
تعصب مذهبی
passion
تعصب شدید
intolerance
تعصب ناتوانی
intolerancy
تعصب ناتوانی
phylogenetic
وابسته به تکامل نژادی
linebreed
اصلاح نژادی کردن
miscegenation
زناشویی میان نژادی
phylogenic
وابسته به تکامل نژادی
immunogenetics
مبحث مصونیت نژادی
in a partisan spirit
طرفدارانه ازروی تعصب
jingoism
وطن پرستی با تعصب
priggism
تعصب سخت مذهبی
chauvinism
تعصب در وطن پرستی
Please be unbiased(fair,objective).
تعصب بخرج ندهید
porenotion
تعصب بلا تصور
teutonism
عقیده برتری نژادی المان
shropshire
نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
racy
دارای صفات اصلی و نژادی
desegregate
تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregated
تفکیک نژادی را فسخ کردن
strains
صفت موروثی خصوصیت نژادی
desegregates
تفکیک نژادی را فسخ کردن
segregating
تبعیض نژادی قائل شدن
desegregating
تفکیک نژادی را فسخ کردن
phylogeny
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
segregates
تبعیض نژادی قائل شدن
segregate
تبعیض نژادی قائل شدن
strain
صفت موروثی خصوصیت نژادی
white supremacist
طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
To be biased (prejudiced).
درمورد چیزی تعصب داشتن
chauvinism
میهن پرستی از روی تعصب
pragmatism
تعصب دراثبات عقیده خود
dogmatize
تعصب مذهبی نشان دادن
sclav ect
عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
manifest destiny
لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
eugenic
از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
africander
اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
bigotry
سرسختی درعقیده عمل تعصب امیز
prejudice agaiast a person
غرض نسبت بکسی از روی تعصب
clannish
دارای تعصب قبیلهای پیوستگی ایلی
Racial prejudice prevails in some countries.
دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
cacogenesis
فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
dysgenics
مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
inviable
عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
p in favour of a person
تمایل بی جهت نسبت بکسی طرفداری تعصب امیزازکسی
pelasgic
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
Zeal without knowledge is a runaway horse .
<proverb>
جانفشانى و تعصب جاهلانه ,همچون اسبى افسار گسیخته است .
lore
فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
mumpsimus
ایین دیرینه بی معنی که ازروی تعصب بدان بچسبند نادان متعصب
karakul
کاراکول
[نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
racism
اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
polymeric
دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
incrossbreed
تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
gametophyte
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
intergeneric
بین انواع نژادی بین طبقهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com