Dictiornary-Farsi | تعلق پذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
belongingness	تعلق پذیری


Other Matches

cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
attachment	تعلق
accru	تعلق
dependency	تعلق
dependencies	تعلق
accruing	تعلق گرفتن
belonging to another	تعلق به غیر
accrue	تعلق گرفتن
accrues	تعلق گرفتن
belong	تعلق داشتن
belonged	تعلق داشتن
belongs	تعلق داشتن
incurrence	تعلق گرفتگی
intimacy principle	اصل تعلق
accrue	تعلق گرفتن
that right inheres in him	ان حق باو تعلق میگیرد
fixations	خیره شدگی تعلق خاطر
fixation	خیره شدگی تعلق خاطر
royalty tonnage	ی که حق الامتیازبدان تعلق میگیردبتن شماری
incidence	تعلق واقعی مالیات مشمولیت
accruing	منتج گردیدن تعلق گرفتن
out of one's element <idiom>	جایی که به شخص تعلق ندارد
accrues	منتج گردیدن تعلق گرفتن
quantity allowance	تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
neither fish nor fowl <idiom>	چیزی که به گروه مشخص تعلق ندارد
birthright	حقوقی که در اثر تولد بخص تعلق می گیرد
rent	ان چه که به زمین به عنوان یکی ازعوامل تولید تعلق می گیرد
dutiable goods	کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
His sculptures blend into nature as if they belonged there.	مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
free haul	در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
One day I want to have a horse of my very own.	روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
tenant right	حقی است که درانقضای مهلت مقرر بابت تغییراتی که مستاجر در عین مستاجره داده و انتفاع ازانها ناتمام مانده است به وی تعلق می گیرد
pliability	خم پذیری
deliquescence	نم پذیری
bass response	بم پذیری
water absorption	آب پذیری
negotiability	انتقال پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
penetrance	نفوذ پذیری
perceptibility	ادراک پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
livability	زیست پذیری
perfectibility	کمال پذیری
lability	تغییر پذیری
penetrability	نفوذ پذیری
maintainability	نگهداشت پذیری
transferability	انتقال پذیری
mutabilty	تغییر پذیری
observability	مشاهده پذیری
mutability	تغییر پذیری
movableness	جنبش پذیری
modifiability	تغییر پذیری
opposability	مقابله پذیری
mensurability	پیمایش پذیری
paramagnetic susceptibility	پارامغناطیس پذیری
pardonableness	امرزش پذیری
miscibility	امتزاج پذیری
justifiability	توجیه پذیری
flammability	اشتعال پذیری
finitude	پایان پذیری
feasibilty	امکان پذیری
fatigueability	خستگی پذیری
fabllibility	لغزش پذیری
extensibility	گسترش پذیری
extensibility	توسعه پذیری
extenibility	کشش پذیری
expansiveness	انبساط پذیری
expandability	بسط پذیری
excitability	تحریک پذیری
flexibtlity	انعطاف پذیری
fusibility	گداز پذیری
generalizability	تعمیم پذیری
intolerableness	تحمل نا پذیری
insatiability	سیری نا پذیری
infusibility	گداز نا پذیری
inflammability	اشتعال پذیری
inexhaustibility	پایان نا پذیری
indocility	تعلیم نا پذیری
indefeasibility	فسخ نا پذیری
incontrovertibility	بحث نا پذیری
impressionability	تاثیر پذیری
improvability	بهبود پذیری
hereditability	وراثت پذیری
emotionality	تهییج پذیری
submissiveness	سلطه پذیری
solubility	انحلال پذیری
serviceability	تعمیر پذیری
separability	تفکیک پذیری
self acceptance	خویشتن پذیری
selectivity	گزینش پذیری
scalability	مقیاس پذیری
reversibility	برگشت پذیری
reversibility	بازگشت پذیری
removability	عزل پذیری
suggestibility	تلقین پذیری
suspensive	اندروا پذیری
westernization	غرب پذیری
versatility	تطبیق پذیری
verifiability	اثبات پذیری
transmissivity	فرافرست پذیری
transitivity	سرایت پذیری
transitivity	انتقال پذیری
tenability	دفاع پذیری
tangib	لمس پذیری
reflexivity	انعکاس پذیری
reflexivity	بازتاب پذیری
reflexibility	انعکاس پذیری
plasticity	شکل پذیری
plasticity	اندام پذیری
pi accepting	قدرت پی پذیری
perviousness	تراوش پذیری
persuasibility	ترغیب پذیری
permeance	نفوذ پذیری
permeability curve	خم نفوذ پذیری
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
permeability	تراوش پذیری
permeability	نفوذ پذیری
permeability	نشت پذیری
perishableness	فساد پذیری
plasticity	قالب پذیری
plasticity	انعطاف پذیری
reflectivity	بازتاب پذیری
reflectability	بازتاب پذیری
reconcilability	اصلاح پذیری
reactivity	واکنش پذیری
ponderability	سنجش پذیری
polarizability	قطبش پذیری
pliancy	انحناء پذیری
pliability	خمش پذیری
plastisity	اندام پذیری
perishableness	فنا پذیری
educability	اموزش پذیری
sociability	جامعه پذیری
capacitance	برق پذیری
c	برق پذیری
b h cure	خم مغناطیس پذیری
availablity	دسترس پذیری
sociability	معاشرت پذیری
autia	هنجار پذیری
associativity	شرکت پذیری
vulnerability	اسیب پذیری
chromaticity	رنگ پذیری
submission	سلطه پذیری
cleavages	شکافت پذیری
compressibility	تراکم پذیری
cleavage	شکافت پذیری
commutativity	جابجایی پذیری
commutability	تخفیف پذیری
commutability	تبدیل پذیری
communicability	ارتباط پذیری
comention	هنجار پذیری
combinability	ترکیب پذیری
applicability	کاربرد پذیری
applicability	کاربست پذیری
affectivity	هیجان پذیری
absorbency	جذب پذیری
adaptability	انطباق پذیری
absorbability	دراشام پذیری
adaptability	سازش پذیری
imprinting	نقش پذیری
abradability	سایش پذیری
liquidity	ابگون پذیری
liquidity	تسویه پذیری
irritability	تحریک پذیری
adaptability	وفق پذیری
affectability	انفعال پذیری
addressability	نشانی پذیری
additivity	جمع پذیری
acculturation	فرهنگ پذیری
acclimatization	بوم پذیری
acclimatization	اقلیم پذیری
acclimation	بوم پذیری
acclimation	اقلیم پذیری
passivity	کنش پذیری
flexibility	انعطاف پذیری
configurations	هیئت پذیری
viability	زیست پذیری
deviation factor	تراکم پذیری
dependability	توکل پذیری
passibility	تالم پذیری
susceptibility	مغناطیس پذیری
defeasibility	الغاء پذیری
accident proneness	سانحه پذیری
decomposability	انحلال پذیری
decidability	تصمیم پذیری
curability	علاج پذیری
resolution	تفکیک پذیری
configuration	هیئت پذیری
availability	دسترس پذیری
ductility	مفتول پذیری
ductility	شکل پذیری
docility	تعلیم پذیری
divisibility	بخش پذیری
distributivity	توزیع پذیری
discriminability	افتراق پذیری
dilatability	انبساط پذیری
corrigibility	اصلاح پذیری
contractivity	انقباض پذیری
gas deviation factor	تراکم پذیری