Dictiornary-Farsi | تعمیر ونگهداری غیر معمولی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
deffered maintenance	تعمیر ونگهداری غیر معمولی


Other Matches

maintenance programmer	برنامه نویس تعمیر ونگهداری
preservable	قابل حفظ ونگهداری
deadline	منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
utilities'man	متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
deadlines	منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
power house building	ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
disrepair	احتیاج به تعمیر نیازمند تعمیر
dock receipt	قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
remaking	تعمیر
renovation	تعمیر
repair	تعمیر
repairing	تعمیر
maintenance	تعمیر
service	تعمیر
mending	تعمیر
serviced	تعمیر
instauration	تعمیر
repaired	تعمیر
repairs	تعمیر
upkeep	تعمیر
face lifting	تعمیر
spot repair	تعمیر در جا
conventional	معمولی
received	معمولی
standard	معمولی
faceless	معمولی
routine	معمولی
run-of-the-mill <idiom>	معمولی
ordinary	معمولی
normal	معمولی
usu	معمولی
light water	اب معمولی
wonted	معمولی
ferial	معمولی
copybook	معمولی
standards	معمولی
open cheque	چک معمولی
routinely	معمولی
routines	معمولی
longhand	خط معمولی
patch	تعمیر کردن
patches	تعمیر کردن
restore	تعمیر کردن
in disrepair	محتاج تعمیر
out of repair	نیازمند تعمیر
in bad repair	نیازمند تعمیر
restored	تعمیر کردن
serviced	تعمیر کردن
fixes	تعمیر کردن
darner	تعمیر کننده
darn [conservate]	تعمیر کردن
to patch up	تعمیر کردن
serviceability	تعمیر پذیری
to do up	تعمیر رکدن
restoring	تعمیر کردن
restores	تعمیر کردن
serviceability	قابلیت تعمیر
reparation	تعمیر عوض
gunner's mate	تعمیر کارتوپ
refits	تعمیر کردن
refit	تعمیر کردن
mends	تعمیر کردن
mended	تعمیر کردن
mend	تعمیر کردن
refitting	تعمیر کردن
field service	تعمیر در محل
aircraft repair	تعمیر هواپیما
base repair	تعمیر اساسی
patch up <idiom>	تعمیر کردن
fix	تعمیر کردن
spot repair	تعمیر در محل
service	تعمیر کردن
refitted	تعمیر کردن
under repair	در دست تعمیر
repair kit	جعبه تعمیر
repaired	تعمیر کردن
under repairing	دردست تعمیر
emergency repair	تعمیر اضطراری
servicemen	تعمیر کار
serviceman	تعمیر کار
over haul	تعمیر اساسی
under repair	تحت تعمیر
repair time	مدت تعمیر
reconditioning	تعمیر مجدد
maintenance	نگهداری و تعمیر
refashion	تعمیر کردن
repair	تعمیر کردن
retread process	تعمیر مجدد
rehashes	تعمیر کردن
maintenance	تعمیر و نگهداری
rehash	تعمیر کردن
rehashed	تعمیر کردن
ethyl alcohol	الکل معمولی
ethanol	الکل معمولی
the a merchant	سوداگر معمولی
standard gauge	اندازه معمولی
standard motor	موتور معمولی
street virus	ویروس معمولی
standard brick	اجر معمولی
ap seogi	ایستادن معمولی
common whipping	بست معمولی
standard	طبیعی یا معمولی
common link	حلقه معمولی
banal	مبتذل معمولی
standard trench	سنگر معمولی
ambient	پس زمینه معمولی
standards	طبیعی یا معمولی
ranko	سرباز معمولی
standard bar	میله معمولی
white mulatto	توت معمولی
civil time	ساعت معمولی
wrought iron	اهن معمولی
commonplace	معمولی مبتذل
mean	پست معمولی
irregular	غیر معمولی
common	معمولی متعارفی
commoners	معمولی متعارفی
commonest	معمولی متعارفی
general	معمولی و نه مخصوص
generals	کلی معمولی
generals	معمولی و نه مخصوص
ornery	عادی معمولی
ornary	عادی معمولی
ordinary share	سهام معمولی
unselected clay	خاک رس معمولی
mulberry	توت معمولی
mulberries	توت معمولی
undressing	جامه معمولی
meaner	پست معمولی
plain concrete	بتن معمولی
meanest	پست معمولی
piper nigrum	فلفل معمولی
procedure message	پیام معمولی
complement	تعارفات معمولی
complemented	تعارفات معمولی
complementing	تعارفات معمولی
complements	تعارفات معمولی
undress	جامه معمولی
undresses	جامه معمولی
ordinary clay	خاک رس معمولی
man in the street	فرد معمولی
rudas	پست معمولی
American bond	آجرچینی معمولی
typical <adj.>	بافت معمولی
rock brake	بسفایج معمولی
everyday	معمولی مبتذل
normal	عادی معمولی
single precision	با دقت معمولی
hepatica	غافث معمولی
workaday	معمولی عادی
general cargo	کالای معمولی
charge hand	کارگر معمولی
mass concrete	بتن معمولی
normal interval	فاصله معمولی صف
normal permeability	نفوذپذیری معمولی
onery	عادی معمولی
normal good	کالای معمولی
ordinal type	نوع معمولی
nonstandard	غیر معمولی
medium lampholder	سرپیچ معمولی
general	کلی معمولی
docking report	گزارش تعمیر ناو
plate layer	متصدی تعمیر خط اهن
mean time to repair	زمان میانگین تعمیر
repair kit	دست ابزاروسایل تعمیر
maintenance routine	روال تعمیر و نگهداری
repair pit	چاهک تعمیر اتومبیل
communication technician	تعمیر کارفنی مخابرات
pattern generator	مولد تعمیر کار
steam fitter	تعمیر کارلوله بخار
rebuild	نوسازی تعمیر مجدد
docked	حوضچه تعمیر ناو
docks	حوضچه تعمیر ناو
upkeep	هزینه نگهداری و تعمیر
dock	حوضچه تعمیر ناو
vamp	وصله تعمیر کردن
mean repair time	زمان میانگین تعمیر
dry docks	محل تعمیر کشتی
maintenance work	کار تعمیر و نگهداری
rebuilds	نوسازی تعمیر مجدد
dry dock	محل تعمیر کشتی
head cold	سرماخوردگی معمولی زکام
regular weave [plain]	بافت معمولی و ساده
chamomile	بابونه معمولی یامعطر
light hydrogen	هیدروژن سبک یا معمولی
l antenna	انتن معمولی رادیو
walk	گام معمولی اسب
inverted l antenna	انتن معمولی رادیو
stand	سطح معمولی اب دریا
joiner door	درب معمولی ناو
bracket	حالت معمولی کروشه
martlet	پرستوی معمولی اروپایی
outre	خارج از حدود معمولی
fencing measure	فاصله معمولی دو شمشیرباز
ordinary grasp	گرفتن میله معمولی
walked	گام معمولی اسب
in normal situations on public roads	در ترافیک معمولی خیابان
normal sulphation of battery	سولفاتی شدن معمولی
normal magnetization curve	خم مغناطیس پذیری معمولی
milkwort	پلی گالای معمولی