English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
flash ranging location تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
Other Matches
flash ranging مسافت یابی نوری
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
weapon selector مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
ranging مسافت یابی
range finding مسافت یابی
ranging مسافت یابی کردن
sound ranging مسافت یابی صوتی
spot مسافت یابی کردن
spots مسافت یابی کردن
ranging pole شاخصهای مسافت یابی
macrometer مسافت یاب نوری
radar locating تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
range sensing تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
range determination تعیین مسافت
leader's rule تعیین مسافت امن
coincidence adjustment تعیین مسافت به وسیله انطباق
range calibration تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح
leader's rule روش تعیین مسافت امن هنگام اجرای تیر بالای سربوسیله تیربار
action agent مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
range resolution قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
dye polymer recording در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
magneto optical disc دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
wand دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wands دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
photo distance مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
scattering mean free path مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free path for attenuation مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
attenuation mean free path مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
fibre optics لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
optical character recognition تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
involution توان یابی قوه یابی
cladding واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
short international مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
range section قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
ocr فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
target list لیست هدفها
group of targets گروه هدفها
target dossiers پرونده هدفها
target overlay کالک هدفها
schedule of targets برنامه هدفها
program of targets برنامه هدفها
target system سیستم هدفها
list of targets لیست هدفها
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
replot data عناصر دوباره بردن هدفها
acoustical surveillance اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
target information center مرکز جمع اوری اطلاعات هدفها
burn through range مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
authentication تعیین نشانی تعیین معرف کردن
trap سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
mean free path absorption مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
coincidence range finder مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
absorption mean free path مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
target offset methode روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
radio range ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
ideologies روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideology روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
telemetering ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
target selector دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
dosimetry تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
locating جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
clock method روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
photic نوری
dimness کم نوری
optic نوری
optical نوری
termination پایان یابی
patterning طرح یابی
levelling ارتفاع یابی
edgings حاشیه یابی
orientating جهت یابی
edging حاشیه یابی
achievements دست یابی
obstacle sense حس مانع یابی
achievement دست یابی
summation مجموع یابی
mark sensing نشان یابی
quadricycle چهارچرخه یابی
addressing نشانی یابی
positioning موقع یابی
position finding موقعیت یابی
sourcing منابع یابی
orientates جهت یابی
orientate جهت یابی
interpolations میان یابی
interpolations درون یابی
interpolation میان یابی
interpolation درون یابی
marketing بازار یابی
signal detection علامت یابی
extrapolation برون یابی
trapping غلط یابی
extrapolations برون یابی
surveys زمینه یابی
survey زمینه یابی
knowledge acquisition آگاهی یابی
locations مکان یابی
matchmaking زوج یابی
location مکان یابی
insinuation رخنه یابی
accessing دست یابی
accesses دست یابی
factoring عامل یابی
error detection خطا یابی
goniometry زاویه یابی
accessed دست یابی
i. and evdevolution توان یابی
surveyed زمینه یابی
calibration خصلت یابی
access دست یابی
fault diagnosis عیب یابی
acquisitions هدف یابی
cost finding ارزش یابی
fault detection عیب یابی
direction finding جهت یابی
debugger اشکال یابی
castaways عمق یابی
acquisition هدف یابی
attainment دست یابی
castaway عمق یابی
attainments دست یابی
fault finding عیب یابی
orientation جهت یابی
troubleshooting اشکال یابی
fringing ریشه یابی
troubleshooting عیب یابی
localization موضع یابی
light microscopy میکروسکپ نوری
optical fiber فیبر نوری
optical disk دیسک نوری
optical density چگالی نوری
wands قلم نوری
optical communications ارتباطات نوری
optical character کاراکتر نوری
optical character دخشه نوری
optical antipode همپار نوری
fiber optics الیاف نوری
fiber optics فیبر نوری
wand قلم نوری
photoelectric نوری وبرقی
optical isomer ایزومر نوری
optical isomer همپار نوری
optical scanning پیمایش نوری
optical stability پایداری نوری
optically active فعال نوری
photic zone نوار نوری
photo electron الکترون نوری
photo excitation برانگیختگی نوری
photo luminescence لومینسانس نوری
photo plotter رسام نوری
photodecomposition تجزیه نوری
photostatic ایستا نوری
photoperiodism واکنش نوری
photophone تلفن نوری
optical scanner پیمایشگر نوری
photism توهم نوری
optical scanner پوینده نوری
optical isomerism همپاری نوری
optical isomerism ایزومری نوری
optical lens عدسی نوری
optical mark reader علامتخوان نوری
optical memory حافظه نوری
photo optic memory حافظه نوری
optical printer چاپگر نوری
electric arc قوس نوری
optical pyrometry تف سنجی نوری
optical resolution تفکیک نوری
photodissociation تفکیک نوری
optical resonance همنوایی نوری
optical rotation چرخش نوری
photopolymer بسپار نوری
light gun تفنگ نوری
light-year سال نوری
light wave موج نوری
light switch گزینه نوری
light sensitive با حساسیت نوری
light-years سال نوری
luminous sensitivity حساسیت نوری
light ralay رله نوری
light pens قلم نوری
light output ratio of a fitting راندمان نوری
light pen قلم نوری
optical activity فعالیت نوری
spectral line خط طیف نوری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com