English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
dystrohpy تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
Other Matches
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
nourishes تغذیه
alimentation تغذیه
nourished تغذیه
nourishment تغذیه
nourish تغذیه
recharged تغذیه
recharge تغذیه
feeders خط تغذیه
nurturing تغذیه
nurtures تغذیه
nurtured تغذیه
nurture تغذیه
sustenance تغذیه
feeder خط تغذیه
line feed تغذیه خط
nutrition تغذیه
feedings تغذیه
recharging تغذیه
nutriments تغذیه
nutriment تغذیه
feeding تغذیه
diet تغذیه
recharges تغذیه
paper feer تغذیه کاغذ
nutritionists ویژه گر تغذیه
nutritionist ویژه گر تغذیه
main supply line خط تغذیه اصلی
mulnutrition سوء تغذیه
natural recharge تغذیه طبیعی
pasturage تغذیه کردن
pouring gate تغذیه قالب
power pack جعبه تغذیه
power supplay منبع تغذیه
power supply منبع تغذیه
main feed تغذیه اصلی
support [nourish, feed] تغذیه کردن
magazine feed تغذیه مخزن
undernourished گرفتارسوء تغذیه
undernourished سوء تغذیه
malnutrition سوء تغذیه
bottle-feeding تغذیه با بطری
bottle feeding تغذیه با بطری
dystrophy سوء تغذیه
feed mechanism مکانیزم تغذیه
cross feed تغذیه عرضی
cutler feed تغذیه کاتلر
downfeed تغذیه رو به پایین
dystrophic nutrition تغذیه دش بار
innutrition عدم تغذیه
recharge well چاه تغذیه
injection well چاه تغذیه
feed pipe لوله تغذیه
feed pump پمپ تغذیه
feeder canal کانال تغذیه
feeder panel تابلوی تغذیه
feeding center مرکز تغذیه
feeding problem مشکل تغذیه
feedway تغذیه کننده
food program رژیم تغذیه
bacteriophagy تغذیه ازباکتری
artificial recharge تغذیه مصنوعی
anti parallel feeding تغذیه مخالف
feeder سیم تغذیه
feeders سیم تغذیه
breast feeding تغذیه پستانی
breast-feeding تغذیه پستانی
pasture تغذیه کردن
pastures تغذیه کردن
fed تغذیه شده
malnourished دچارسوء تغذیه
malnourished بد تغذیه شده
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
ad lib feeding تغذیه ازاد
alimentiveness قوه تغذیه
anode supply تغذیه صفحه
plate supply تغذیه صفحه
anthophagous تغذیه شده با گل
form feed تغذیه کاغذ
feed تغذیه کردن
noise منبع تغذیه
reverse bias تغذیه معکوس
noises منبع تغذیه
feeds تغذیه گردن
feeds تغذیه کردن
undernourishment سوء تغذیه
serial feeding تغذیه نوبتی
unhealthy diet تغذیه ناسالم
recharge basin حوضچه تغذیه
supply cable کابل تغذیه
ff تغذیه کاغذ
nourish تغذیه کردن
aliment تغذیه کردن
undernourishment گرفتارسوء تغذیه
power transformer مبدل تغذیه
feed تغذیه گردن
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
predator تغذیه کننده از شکار
feeds خوراندن تغذیه کردن
predators تغذیه کننده از شکار
tractor feed تغذیه کاغذ پیوسته
tractor feed mechanism مکانیسم تغذیه تراکتوری
gates راه تغذیه لشعلث
vermivorous تغذیه کننده از کرم
gallivorous تغذیه کننده از مازو
gate راه تغذیه لشعلث
feed خوراندن تغذیه کردن
feeding group گروه تغذیه کننده
to eat an unhealthy diet خوردن تغذیه ناسالم
ichthyophagous تغذیه کننده ازماهی
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
endophagous تغذیه کننده ازروی
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
dozzle مخزن کمکی تغذیه
hematophagous تغذیه کننده از خون
axial feed method روش تغذیه محوری
autotroph قابل تغذیه خودبخود
anthophagous تغذیه کننده از شهد گل
input of current تغذیه و هدایت جریان
internal power supply منبع تغذیه داخلی
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
grazed تغذیه کردن از چریدن
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
graze تغذیه کردن از چریدن
long distance supply تغذیه مسافت دور
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
grazes تغذیه کردن از چریدن
ration method روش تغذیه پرسنل
myrmecophagous تغذیه کننده ازمورچه
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
positive feeder سیم تغذیه مثبت
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
power feed cable کابل تغذیه برق
power supply switch کلید منبع تغذیه
predatorial تغذیه کننده از شکار
pin feed تغذیه ممتد کاغذ
power supply cable کابل منبع تغذیه
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
predatory تغذیه کننده از شکار
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
negative feeder سیم تغذیه منفی
powers توقف منبع تغذیه الکتریکی
mains supply unit واحد تغذیه جریان شبکه
powering توقف منبع تغذیه الکتریکی
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
mains power supply unit واحد منبع تغذیه شبکه
cut sheet feeder تغذیه کننده کاغذ مجزا
downfeed milling machine دستگاه فرز با تغذیه از زیر
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
powered توقف منبع تغذیه الکتریکی
ingot feeder head مخزن کمکی تغذیه شمش
supplied تحویل دادن تغذیه کردن
supply تحویل دادن تغذیه کردن
endophagous تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
supplying تحویل دادن تغذیه کردن
power توقف منبع تغذیه الکتریکی
active zone of well حوزهای که چاه را تغذیه میکند
sitology علم تغذیه ورژیم غذایی
well field حوزه تغذیه کننده چاه
uninterruptable power supply منبع تغذیه وقفه ناپذیر
tractor feed printer چاپگر تغذیه شده تراکتوری
low voltage supply system سیستم تغذیه فشار ضعیف
lf تعویض سطر تغذیه کاغذ
sheet feeder تغذیه کننده ورق کاغذ
turn on وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
polyphagous تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
malnutrition تغذیه ناقص نرسیدن مواد غذایی
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
stenophagous تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
flight sister افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
updraft کاربوراتوری که هوااز زیربدان تغذیه شود
apivorous زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
switched یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switches یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
saprophagous تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
oligophagous تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
sagged کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
holophytic تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
powering خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
sags کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sag کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
ray ماهی چهارگوش عمق زی که از حلزون تغذیه میکند
powers خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
jacamar پرندگان منقار درازبرزیلی و مکزیکی که ازحشرات تغذیه می کنند
tusser or sur orsore یکجور کرم ابریشم که ازدرخت بلوط تغذیه میکند
flex سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexes سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
flexing سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
over voltage protection وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
flexed سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند.
macronutrient ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com