Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
wind shear
تغییرات سمتی باد
Search result with all words
variation
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variations
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
Other Matches
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
deflection pattern
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
straddling
احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
directional
سمتی
crossest
حرکت سمتی
traversing fire
اتش سمتی
directional stability
پایداری سمتی
directional traverse
پیمایش سمتی
multidrift
چند سمتی
crosses
حرکت سمتی
crosser
حرکت سمتی
cross
حرکت سمتی
drifts
انحراف سمتی
drifted
انحراف سمتی
drifting
انحراف سمتی
deflection scale
مقیاس سمتی
azimuth resolution
تقسیمات سمتی
deviations
انحراف سمتی
deviation
انحراف سمتی
drift
انحراف سمتی
direction rectifier
یکسوکننده سمتی
effective wind
باد سمتی
deflection error
اشتباه سمتی
azimuthal quzntum number
عدد کوانتومی سمتی
deflection component of trail
شاخه سمتی مسیر
traverse
حرکت سمتی پیمایش
traversed
حرکت سمتی پیمایش
traverses
حرکت سمتی پیمایش
wind shear
انحراف سمتی باد
wind component
شاخه سمتی باد
aircraft vectoring
کنترل سمتی هواپیما
horizontal error
اشتباه بردی و سمتی
azimuth micrometer
طبله میکرومتر سمتی
traversing
حرکت سمتی پیمایش
alternate traversing fire
اتش یدکی سمتی
to r.someone as a
کسی را به سمتی معرفی کردن
deflection component of trail
شاخه سمتی معبر حرکت
to r.someone as a
کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
aircraft vectoring
کنترل مسیر سمتی هواپیما
azimuth resolution
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
To assume office .
عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
windage
تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
stickside
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
azimuth equidistant projection
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
windage
حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
blind side
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
crabs
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
strong side
سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
transaction code
کد تغییرات
variation
تغییرات
variations
تغییرات
oscilliations
تغییرات
range
دامه تغییرات
output variability
تغییرات تولید
lateral shifts
تغییرات جانبی
lateral shifts
تغییرات عرضی
tolerance
دامنه تغییرات
tolerances
دامنه تغییرات
range
دامنه تغییرات
isothermal change
تغییرات هم دما
incrementally
تغییرات پلهای
chance variations
تغییرات تصادفی
calculus of variations
حساب تغییرات
calculation variation
انالیز تغییرات
deflection shift
تغییرات انحراف
depth varies
عمق تغییرات
f. and reflux
تغییرات روزگار
flux and reflux
تغییرات زمانه
coefficient of variation
ضریب تغییرات
transaction file
فایل تغییرات
adiabetic changes
تغییرات ادیابتیک
flux
تغییرات پی در پی جریان
ranges
دامه تغییرات
social changes
تغییرات اجتماعی
seasonal variations
تغییرات فصلی
rate of changes
نرخ تغییرات
technological changes
تغییرات فنی
ranges
دامنه تغییرات
taste changes
تغییرات سلیقه
ranged
دامنه تغییرات
physical change
تغییرات فیزیکی
qualitative changes
تغییرات کیفی
ranged
دامه تغییرات
quantitative changes
تغییرات کمی
variational calculus
حساب تغییرات
[ریاضی]
innovating
تغییرات واصلاحاتی دادن در
variational calculus
حسابان تغییرات
[ریاضی]
touch up
<idiom>
اصلاح کردن تغییرات
revolutionised
تغییرات اساسی دادن
innovates
تغییرات واصلاحاتی دادن در
go through changes
<idiom>
گرفتار تغییرات شدن
innovated
تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovate
تغییرات واصلاحاتی دادن در
calculus of variations
حسابان تغییرات
[ریاضی]
cataplasia
تغییرات قهقهرایی در سلول
calculus of variations
حساب تغییرات
[ریاضی]
revolutionising
تغییرات اساسی دادن
revolutionizing
تغییرات اساسی دادن
parabolic variation
تغییرات سهمی شکل
revolutionizes
تغییرات اساسی دادن
minimal changes method
روش کمترین تغییرات
electrodermal changes
تغییرات برقی پوست
flux
گداز تغییرات پی درپی
revolutionize
تغییرات اساسی دادن
revolutionized
تغییرات اساسی دادن
modular range
دامنه تغییرات مدول
Fundamental ( radical) changes.
تغییرات اساسی وعمده
aspect change
تغییرات منظری هدف
revolutionises
تغییرات اساسی دادن
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
goechemical
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
stenothermy
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
meteoropathy
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
atmosphere related syndrome
[ARS]
حساسیت به تغییرات هوا
[پزشکی]
sounding rocket
موشک اکتشاف تغییرات جوی
total differential
تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
military pay order
جدول تغییرات حقوقی پرسنل
crawling peg
تغییرات جزئی در نرخ ارز
tolerances
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
apraxic
وابسته به تغییرات بافتی مغز
rates
میزان مهارت شدت تغییرات
tolerance
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
rate
میزان مهارت شدت تغییرات
apractic
وابسته به تغییرات بافتی مغز
aeromancy
پیش بینی تغییرات هوا
angular variability
تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
journal
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
journals
لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
landform
تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
distortions
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortion
تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
commutator riple
تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
beats
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
analog
ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
daily range of soil temperature
دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
cif&e
هزینه حمل و تغییرات نرخ ارز
actinogram
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
beat
تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
unprotected
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
unilinear
دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
collective pitch control
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
reshuffle
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffling
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
sensitive
آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
new broom sweeps clean
<idiom>
شخص تازهای موجب تغییرات زیادی شود
stand pat
<idiom>
ازموقعیت راضی بودن وخواستار تغییرات نبودن
reshuffled
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles
تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
eustatic
مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
directional gyroscope
ژیروسکوپ سمت نما ژیروسکوپ سمتی
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
dynamic
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
mutatis mutandis
عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
center of gravity envelope
تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
set in
<idiom>
تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
baseline document
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
actinograph
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
dynamically
ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
amplidyne
ژنراتور دی سی که ولتاژخروجی ان با تغییرات تحریک میدان متناسب است
meiosis
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
What effect do you think the changes will have on you?
فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
baud rate
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
eurytopic
دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
stocker
اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
indirect speech
گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
induced investment
سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
stenotherm
موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
baud
اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
How do you think the changes will affect you?
فکر می کنید تغییرات چگونه بر زندگی شما تاثیر بگذارد؟
recompile
کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
cassion discase
تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
open
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
dynamic analisis
تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
opened
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opens
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
In regard to the proposed changes I think we need more information.
در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
fracto cumulus
ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
austempering
تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
two phase commit
ن میشود که هر مرححله تراکنش صحیح است و معتبر , پیش از برخورد با تغییرات پایگاه داده ها
tropopause
مرز مشترک بین تروپوسفر واستراتوسفر که تغییرات ناگهانی میزان افت ازخصوصیات بارز ان است
unmodified instruction
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
gain
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
ripple through effect
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
acceleration principle
براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
gained
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gains
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
changing
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
critical raynold's number
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
change
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed
نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
updated
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updates
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
update
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com