Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
change over
تغییر روش تغییر رویه
Search result with all words
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
to change the tack
تغییر رویه دادن
Other Matches
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changing
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
changed
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
commutation
تغییر
mutations
تغییر
shunting
تغییر خط
conversions
تغییر
changeless
بی تغییر
changing
تغییر
mutation
تغییر
conversion
تغییر
innovations
تغییر
amendments
تغییر
amendment
تغییر
dachi
تغییر پا
vicissitude
تغییر
innovation
تغییر
stationary
بی تغییر
modification
تغییر
alternation
تغییر
misalignment
تغییر
change
تغییر
variations
تغییر
fluctuation
تغییر
changes
تغییر
variation
تغییر
changed
تغییر
alteration
تغییر
kainophobia
تغییر هراسی
changeable
قابل تغییر
changeable
تغییر پذیر
invariance
تغییر ناپذیری
transformation
عمل تغییر
ireversible
تغییر ناپذیر
magnatic displacement
تغییر مغناطیسی
invariant
تغییر ناپذیر
variation
تغییر ناپایداری
kainotophobia
تغییر هراسی
lability
تغییر پذیری
left shift
تغییر مکان به چپ
mean variation
تغییر متوسط
load variation
تغییر بار
variations
تغییر ناپایداری
lour
اخم تغییر
variability
تغییر پذیری
ternal
دارای سه تغییر
put about
تغییر مسیردادن
modifier
تغییر دهنده
modifiers
تغییر دهنده
phase shift
تغییر فاز
permute
تغییر دادن
misalign
تغییر یافتن
skittish
تغییر پذیر
peripeteia
تغییر ناگهانی
range of variation
ناحیه تغییر
rebus sic stautibus
تغییر شکل
reversal shift
تغییر وارون
temperature variation
تغییر دما
switcheroo
تغییر ناگهانی
susceptible of change
تغییر پذیر
susceptible of change
مستعد تغییر
surface of revolution
سطح تغییر
standpat
مخالف تغییر
sex reversal
تغییر جنسیت
secular change
تغییر قرنی
parathesis
ترکیبی بی تغییر
palingenesis
تغییر شکل
moveable
قابل تغییر
modificatory
تغییر دهنده
modificative
تغییر دهنده
modification of the articles
تغییر اساسنامه
modifiability
تغییر پذیری
variables
تغییر پذیر
minor change
خرد تغییر
metachromatism
تغییر رنگ
multiplier
ضریب تغییر
mutability
تغییر پذیری
mutabilty
تغییر پذیری
transmutation
تغییر شکل
nonreversal shift
تغییر ناوارون
immutable
تغییر ناپذیر
supple
تغییر پذیر
invariable
تغییر ناپذیر
unalterable
تغییر ناپذیر
constantly
بدون تغییر
mutable
تغییر پذیر
transformation
تغییر شکل
amending
تغییر دادن
convertibility
توانایی تغییر
upheaval
تغییر فاحش
upheavals
تغییر فاحش
concurrent variation
تغییر همزمان
commutable
قابل تغییر
coefficient of variation
ضریب تغییر
metamorphosis
تغییر شکل
cinversion
تغییر شکل
changer
تغییر دهنده
covariation
تغییر همگام
current displacement
تغییر جریان
mutants
تغییر پذیر
alter
تغییر یافتن
alter
تغییر دادن
altered
تغییر یافتن
altered
تغییر دادن
altering
تغییر یافتن
altering
تغییر دادن
alters
تغییر یافتن
alters
تغییر دادن
change spin
چرخیدن با تغییر پا
variable
تغییر پذیر
automatic take
تغییر پایگاه
altertive
تغییر دهنده
alterant
تغییر دادنی
alterable
قابل تغییر
alterability
قابلیت تغییر
fluctuate
تغییر مداوم
fluctuated
تغییر مداوم
fluctuates
تغییر مداوم
modification
تغییر وتبدیل
behavior modification
تغییر رفتار
change in demand
تغییر تقاضا
speed variation
تغییر سرعت
change of speed
تغییر سرعت
change of place
تغییر مکان
weather
تغییر فصل
weathered
تغییر فصل
weathers
تغییر فصل
change of curvature
تغییر انحنا
change in supply
تغییر عرضه
mutant
تغییر پذیر
amended
تغییر دادن
displacement
تغییر موضع
inalterability
تغییر ناپذیری
immutability
تغییر ناپذیری
kaleidoscope
تغییر پذیربودن
kaleidoscopes
تغییر پذیربودن
heterophonia
تغییر صدا
varies
تغییر کردن
modifying
تغییر دادن
inalterable
تغییر ناپذیر
displacement
تغییر مکان
infelection
تغییر شکل
modifies
تغییر دادن
modify
تغییر دادن
vary
تغییر کردن
frequency fluctuation
تغییر فرکانس
dimensional change
تغییر اندازه
design change
تغییر طرح
demand shift
تغییر تقاضا
deformation
تغییر شکل
mutate
تغییر دادن
mutated
تغییر دادن
mutates
تغییر دادن
mutating
تغییر دادن
displaceable
قابل تغییر
displaciment
تغییر مکان
transform
تغییر شکل
transformed
تغییر شکل
transforming
تغییر شکل
transforms
تغییر شکل
frequency change
تغییر بسامد
flexility
قابلیت تغییر
effable
قابل تغییر
variant
قابل تغییر
displeacement of water
تغییر مکان اب
amend
تغییر دادن
variation coefficient
ضریب تغییر
variation theorem
قضیه تغییر
variational method
روش تغییر
stables
بی حرکت یا بی تغییر
variational principle
اصل تغییر
variative
قابل تغییر
changes
تغییر دادن
changed
تغییر دادن
stable
بی حرکت یا بی تغییر
change
[in something]
[from something]
تغییر
[در یا از چیزی]
unchangeable
تغییر ناپذیر
conversions
تغییر مذهب
vacillatory
تغییر پذیر
conversion
تغییر مذهب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com