Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
field deformation
تغییر شکل میدان
Search result with all words
hysteresis
تاخیر تغییر دانسیته شارمغناطیسی نسبت به شدت میدان مغناطیسی
Other Matches
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
high intensity magnetic field
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
closure minefield
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
course
میدان تیر میدان
courses
میدان تیر میدان
coursed
میدان تیر میدان
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changing
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
changed
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
hasty breaching
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
line of force
خط میدان
ring
میدان
agora
میدان
open space
میدان
piazza
میدان
aim
میدان
aims
میدان
aimed
میدان
line bay
میدان خط
plainest
میدان
reached
میدان
reach
میدان
field line
خط میدان
ROUNDABOUT
میدان
placing
میدان
space
میدان
spaces
میدان
zero field
بی میدان
forums
میدان
forum
میدان
reaches
میدان
sq
میدان
reaching
میدان
trone
میدان
plain
میدان
place
میدان
scope
میدان
plains
میدان
plainer
میدان
arena
میدان
field
میدان
frontage
میدان
frontages
میدان
domains
میدان
arenas
میدان
plaza
میدان
places
میدان
fields
میدان
domain
میدان
fielded
میدان
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
front porch
میدان جلو
flying ground
میدان پرواز
uniform field
میدان یکنواخت
flying field
میدان فرودگاه
unfield
میدان بالا
fixed field
میدان ثابت
minefield
میدان مین
middle
میانه میدان
minefields
میدان مین
scope
میدان دید
rinks
میدان یخ بازی
force field
میدان نیرو
playing field
میدان بازی
field vector
بردار میدان
oilfield
میدان نفتی
radar ranging
میدان رادار
radiation field
میدان تابش
field strength
شدت میدان
ranged
میدان تیر
ranged
میدان حدودتغییرات
ranges
میدان تیر
ranges
میدان حدودتغییرات
middles
میانه میدان
field rheostat
رئوستای میدان
field regulator
نافم میدان
field rectifier
یکسوساز میدان
zero field
میدان صفر
range
میدان حدودتغییرات
firing range
میدان تیر
vector field
میدان برداری
oilfields
میدان نفتی
playing fields
میدان بازی
yard
محوطه یا میدان
filed circuit
مدار میدان
field voltage
ولتاژ میدان
village green
میدان دهکده
visibility range
میدان دید
placing
میدان شهری
places
میدان شهری
field theory
تئوری میدان ها
place
میدان شهری
range
میدان تیر
field range
میدان تیرجنگی
yards
محوطه یا میدان
plaza
میدان عمومی
obstacle course
میدان موانع
maxwell field
میدان ماکسولی
main field
میدان اصلی
shunt field
میدان شنتی
magnetizing field
میدان مغناطیس گر
champ
میدان جنگ
champed
میدان جنگ
champing
میدان جنگ
backs
مدافع خط میدان
back
مدافع خط میدان
squaring
جذر میدان
squares
جذر میدان
squared
جذر میدان
square
جذر میدان
champs
میدان جنگ
maxwell field
میدان ماکسول
sights
میدان دید
rotating field
میدان گردان
paraded
میدان رژه
parades
میدان رژه
parading
میدان رژه
phenomenal field
میدان پدیداری
rotary field
میدان دوار
battlefield
میدان جنگ
battlefield
میدان نبرد
perceptual field
میدان ادراکی
outfight
از میدان در کردن
sensory field
میدان حسی
on sight
در میدان دیددوربین
sight
میدان دید
battlefields
میدان جنگ
solenoidal field
میدان سولنئیدی
magnetic stray field
میدان پراکنده
interference field
میدان مزاحم
the butts
میدان تیراندازی
input field
میدان ورودی
inhomogeneous field
میدان غیریکمواخت
series field
میدان زنجیری
inhomogeneity of a field
غیریکنواختی یک میدان
induction field
میدان القائی
purview
حدود میدان
image field curvature
انحنای میدان
image field
میدان تصویر
battlefields
میدان نبرد
high field
میدان قوی
tube of force
لوله میدان
gravitational field
میدان گرانش
two phase field
میدان دو فاز
interference field
میدان انترفرنس
test bay
میدان ازمایش
intermediate field
میدان میانی
ring
انگشتر میدان
protected field
میدان محفوظ
magnetic f.
میدان مغناطیسی
magnetic balance
تعادل میدان
stray field
میدان هرز
low field
میدان ضعیف
warfare
میدان جنگ
magnetic flux line
خط میدان مغناطیسی
magnetic field line
خط میدان مغناطیسی
line of magnetic field strength
خط میدان مغناطیسی
rink
میدان یخ بازی
irrotational field
میدان ناگردان
intermediate field
میدان واسطه
tension field
میدان کششی
psychological field
میدان روانی
game keeper
قرق چی میدان
field constant
ثابت میدان
f.of battle
میدان جنگ
electrostatic field
میدان الکتروستاتیکی
parade
میدان رژه
link
میدان گلف
electromagnetic spectrum
میدان الکترومغناطیسی
list
میدان نبرد
electromagnetic field
میدان الکترومغناطیسی
electric field
میدان الکتریکی
effective field
میدان موثر
field control
کنترل میدان
field current
جریان میدان
field effect
اثر میدان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com