Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (16 milliseconds)
English	Persian
manipulative deception	تغییر فرکانس یا دستکاری دروسایل فرستنده خودی برای گول زدن دشمن فریب رادیویی عمدی
Other Matches
radio deception	گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
frequency drift	تغییر تدریجی فرکانس یک فرستنده یا اسلاتور
homing device	رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
enemy alien	طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
meaconing	گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
line crosser	فراری از منطقه دشمن به خطوط خودی نفوذکننده به منطقه خودی
radio countermeasures	اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
fm	فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
superheterodyne	گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
transmitters	فرستنده رادیویی
transmitter	فرستنده رادیویی
signalling	1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
broadcasting station	ایستگاه رادیویی فرستنده
maintain watch	مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
station break	وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
mix up, caution	موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
radio frequency	فرکانس رادیویی
radio frequency interference	تداخل فرکانس رادیویی
rf	Frequency Radio فرکانس رادیویی
high frequency radio station	ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
squawking	در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
homing	روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
high frequency radio direction finding	جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
squawked	در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk	در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks	در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
vor	وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
radio fix	تعیین محل فرستنده دشمن یاخودی بااستفاده از دو یا چندایستگاه به گوش
high frequency	فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
frequency division multilexing	مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
spoofer	در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
rf	ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
coastal refraction	تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
approach march	راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
frequency fluctuation	تغییر فرکانس
tunes	تغییر فرکانس دادن
tune	تغییر فرکانس دادن
frequency variation	تغییر یا نوسان فرکانس
frequency tolerance	میزان تغییر مجاز فرکانس
band change switch	کلید تغییر باند فرکانس
frequency distortion	تغییر شکل یافتگی فرکانس
critical build up resistance	مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
counter force	نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
imit ative deception	فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
levee en masse	عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
antihandling fuze	ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به جابجا کردن و دستکاری
end strings	نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
monitored	صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors	صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor	صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
trapdoors	فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor	فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
batteries	قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
battery	قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
beacon	امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
beacons	امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
backward	کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
backwards	کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
variable area nozzle	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
cone of silence	مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
antidisturbance fuze	ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به دستکاری
clocking	روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
season cracking	ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
which transponder	علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
sync	باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
synchronization	باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
feedback	اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
plug compatible	دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
beta range	حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
glideslope	شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
radio interference	تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
wireless network	شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
rejector	اندوکتانس موازی برای وازدن یک فرکانس
rosettes	اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosette	اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
UHF	محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون
undeceive	مبرا از فریب و تزویر کردن از فریب اگاهانیدن
decca	سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
CB	مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
times	انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
time	انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
timed	انتخاب صحیح فرکانس ساعت سیستم برای امکان رودن به رسانههای کندتر و..
authentication	استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
backwards	کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backward	کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
wobbulator	تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
galls	حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
gall	حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
to triumph over the enemy	برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
constants	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
multisync monitor	صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
modulates	فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulate	فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
modulating	فرکانس ثابت و سیگنال نوسان که در یک حالت بخش شده برای ارسال داده به کار می رود
high frequency	دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
hitting	اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits	اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hit	اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
rejects	عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
reject	عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejecting	عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected	عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
resonances	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonance	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
clocks	مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock	مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
radio button	شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
critical frequency	فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
close up	نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up	نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-ups	نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close with	اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
quail	نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails	نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
ethernet	شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
fdm	Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
head-shrinkers	کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinker	کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
backward	تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backwards	تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
shifted	تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
procedure turn	دور زدن برای تغییر مسیرهواپیما
shift	تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shifts	تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
fall back on something/someone <idiom>	تغییر جهت برای کمک به کسی
diversionary landing	فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
modulates	تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulating	تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulate	تغییر موج ارسالی برای حمل داده
baseband	1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band	1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
heterodyne	ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
penetration	نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
interfaces	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
texts	امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف
DSP	مدار پیچیده مخصوص برای تغییر سیگنالهای دیجیتال
images	برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
image	[برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
text	امکاناتی برای ویرایش متن , تغییر , درج و حذف
it is insusceptible of change	اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
breaching	رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
roll back	به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
bell crank	اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
manipulating	دستکاری
distrubance	دستکاری
attaint	دستکاری
manipulation	دستکاری
baseband transmission	روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
perspective	روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
trapdoors	روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoor	روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
perspectives	روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
pitches	دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
pitch	دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
shadower	یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
espionage	جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
close in security	برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
string manipulation	دستکاری رشتهای
string manipulation	دستکاری رشته
symbol manipulation	دستکاری نمادها
bit manipulation	دستکاری بیت
d. touch	دستکاری استادانه
data manipulation	دستکاری داده ها
handwork	دستی دستکاری
handling	دستکاری کردن
retouching	دستکاری کردن
retouches	دستکاری کردن
handle	دستکاری کردن
retouched	دستکاری کردن
handles	دستکاری کردن
retouch	دستکاری کردن
negative acknowledgement	کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
He was too quick for her and jinked away every time.	او [مرد] برای او [زن] خیلی چابک بود و هربار با تغییر جهت از دست او [زن] در می رفت.
adaptive channel allocation	توانایی سیستم برای تغییر پاسخ ها و فرآیندها طبق ورودی ها و رویدادها و موقعیتها
adobe type manager	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
data manipulation language	زبان دستکاری داده ها
care and handling	مراقبت و دستکاری وسایل
data manipulating language	زبان دستکاری داده
crystal	قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals	قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
long run	مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
emery ball	توپ دستکاری شده بطورغیرمجاز
evasion	اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasions	اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
trellis coding	روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
sequences	کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence	کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
dml	زبان دستکاری داده Language anipulation
minnesota rate of manipulation test	ازمون سرعت دستکاری مینه سوتا
friendliest	خودی
friendlies	خودی
friendly	خودی
friendlier	خودی
friendliest	نیروی خودی
homes	زمین خودی
home	زمین خودی
blue forces	نیروهای خودی
relative	خودی نسبی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com