English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
high volatility تغییر پذیری بالا
Other Matches
lability تغییر پذیری
modifiability تغییر پذیری
variability تغییر پذیری
mutabilty تغییر پذیری
mutability تغییر پذیری
consistency index شاخص تغییر شکل پذیری
deformation polarizability قطبش پذیری تغییر شکل
sampling variability تغییر پذیری نمونه گیری
pliancy تغییر پذیری نرم شدنی
deformability قابلیت تغییر شکل پذیری
hot forming property خاصیت تغییر شکل پذیری گرم
pulling figure اندیس تغییر بسامد بالا
clear air turbulence اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
customizing فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
cold working شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
square wave باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
spinwriter چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
changed تغییر کردن تغییر دادن
changing تغییر کردن تغییر دادن
change over تغییر روش تغییر رویه
changes تغییر کردن تغییر دادن
change تغییر کردن تغییر دادن
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
deliquescence نم پذیری
water absorption آب پذیری
pliability خم پذیری
bass response بم پذیری
permeability تراوش پذیری
configuration هیئت پذیری
plasticity انعطاف پذیری
liquidity تسویه پذیری
liquidity ابگون پذیری
mensurability پیمایش پذیری
configurations هیئت پذیری
plasticity قالب پذیری
passivity کنش پذیری
permeability curve خم مغناطیس پذیری
permeability curve خم نفوذ پذیری
permeance نفوذ پذیری
persuasibility ترغیب پذیری
perviousness تراوش پذیری
pi accepting قدرت پی پذیری
plasticity اندام پذیری
plasticity شکل پذیری
plastisity اندام پذیری
availability دسترس پذیری
flammability اشتعال پذیری
susceptibility مغناطیس پذیری
magnetization مغناطیس پذیری
magnetic susceptibility مغناطیس پذیری
fusibility گداز پذیری
reactivity واکنش پذیری
generalizability تعمیم پذیری
justifiability توجیه پذیری
flexibtlity انعطاف پذیری
hereditability وراثت پذیری
ponderability سنجش پذیری
pliability خمش پذیری
maintainability نگهداشت پذیری
compatibility سازش پذیری
pliancy انحناء پذیری
magnetization curve خم مغناطیس پذیری
reflectivity بازتاب پذیری
reflectability بازتاب پذیری
polarizability قطبش پذیری
reconcilability اصلاح پذیری
indefeasibility فسخ نا پذیری
insatiability سیری نا پذیری
movableness جنبش پذیری
viability زیست پذیری
opposability مقابله پذیری
intolerableness تحمل نا پذیری
miscibility امتزاج پذیری
resolution تفکیک پذیری
resolutions تفکیک پذیری
paramagnetic susceptibility پارامغناطیس پذیری
negotiability انتقال پذیری
infusibility گداز نا پذیری
inflammability اشتعال پذیری
incontrovertibility بحث نا پذیری
indocility تعلیم نا پذیری
livability زیست پذیری
inexhaustibility پایان نا پذیری
impressionability تاثیر پذیری
improvability بهبود پذیری
submission سلطه پذیری
observability مشاهده پذیری
transferability انتقال پذیری
pardonableness امرزش پذیری
cleavage شکافت پذیری
cleavages شکافت پذیری
adaptability سازش پذیری
imprinting نقش پذیری
irritability تحریک پذیری
perceptibility ادراک پذیری
perfectibility کمال پذیری
perishableness فنا پذیری
perishableness فساد پذیری
permeability نشت پذیری
adaptability انطباق پذیری
adaptability وفق پذیری
sociability جامعه پذیری
sociability معاشرت پذیری
passibility تالم پذیری
penetrability نفوذ پذیری
vulnerability اسیب پذیری
penetrance نفوذ پذیری
permeability نفوذ پذیری
finitude پایان پذیری
ductility مفتول پذیری
submissiveness سلطه پذیری
associativity شرکت پذیری
suggestibility تلقین پذیری
autia هنجار پذیری
availablity دسترس پذیری
b h cure خم مغناطیس پذیری
defeasibility الغاء پذیری
decomposability انحلال پذیری
decidability تصمیم پذیری
curability علاج پذیری
belongingness تعلق پذیری
corrigibility اصلاح پذیری
suspensive اندروا پذیری
dependability توکل پذیری
ductility شکل پذیری
docility تعلیم پذیری
divisibility بخش پذیری
distributivity توزیع پذیری
discriminability افتراق پذیری
dilatability انبساط پذیری
versatility تطبیق پذیری
verifiability اثبات پذیری
applicability کاربست پذیری
applicability کاربرد پذیری
deviation factor تراکم پذیری
contractivity انقباض پذیری
contractility انقباض پذیری
commutativity جابجایی پذیری
commutability تخفیف پذیری
commutability تبدیل پذیری
communicability ارتباط پذیری
comention هنجار پذیری
combinability ترکیب پذیری
chromaticity رنگ پذیری
transitivity انتقال پذیری
transitivity سرایت پذیری
compressibility تراکم پذیری
consolute اختلاط پذیری
conceivability امکان پذیری
computability شماره پذیری
supercompressibility factor تراکم پذیری
tangib لمس پذیری
tenability دفاع پذیری
gas deviation factor تراکم پذیری
c برق پذیری
compressibility factor تراکم پذیری
capacitance برق پذیری
transmissivity فرافرست پذیری
feasibilty امکان پذیری
reversibility برگشت پذیری
excitability تحریک پذیری
scalability مقیاس پذیری
abradability سایش پذیری
selectivity گزینش پذیری
self acceptance خویشتن پذیری
emotionality تهییج پذیری
absorbability دراشام پذیری
absorbency جذب پذیری
separability تفکیک پذیری
accident proneness سانحه پذیری
reversibility بازگشت پذیری
expandability بسط پذیری
fatigueability خستگی پذیری
reflexibility انعکاس پذیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com