Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
English
Persian
casino
تفریحگاه عمومی برای رقص وموزیک
casinos
تفریحگاه عمومی برای رقص وموزیک
Other Matches
introduce
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
playgrounds
تفریحگاه
playground
تفریحگاه
vacation camp
[American E]
تفریحگاه تعطیلی
genral election
انتخابات عمومی برای مجلس
gaff
تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
drinking fountains
محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
drinking fountain
محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
X series
تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
privates
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
private
محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
cyphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
ciphers
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
three-day retreat
گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی
[برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
prize fighting
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
public
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
general quarters
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
common hardware
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
vertical
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
unix
سیستم عامل چند کاربره عمومی سافت AT Tbell Laboraforien برای اجرا روی بیشتر کامپیوترها از PC تامین کامپیوتر و meninframe بزرگ
general orders
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose
کارهای عمومی مصارف عمومی
huygen's principle
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
nsfnet
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
consolidated dining facility
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
generals
عمومی
public
عمومی
universal
عمومی
overt
عمومی
commoners
عمومی
wider
عمومی
wide
عمومی
the public voice
عمومی
common
:عمومی
common
عمومی
ecumenic
عمومی
widest
عمومی
commonest
:عمومی
general
عمومی
commoners
:عمومی
commonest
عمومی
general porpose
عمومی
outlines
خط عمومی
rife
عمومی
generic
عمومی
outline
خط عمومی
outlined
خط عمومی
oecumenical
عمومی
common user
عمومی
popular
عمومی
hackneyed
عمومی
outlining
خط عمومی
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
generalises
عمومی کردن
public domain
خط مشی عمومی
generalising
عمومی کردن
fourth estate
مطبوعات عمومی
public sector
بخش عمومی
secularize
عمومی کردن
generalised
عمومی کردن
public deposits
سپردههای عمومی
general requirements
نیازهای عمومی
generalities
افهار عمومی
public schools
مدارس عمومی
public debt
قرضه عمومی
offices
شغل عمومی
public relations
روابط عمومی
public affairs
روابط عمومی
public amnsement
نمایشگاه عمومی
secularised
عمومی کردن
public benefits
منافع عمومی
secularises
عمومی کردن
public borrowing
استقراض عمومی
secularising
عمومی کردن
office
شغل عمومی
public cost
هزینه عمومی
public a
وکیل عمومی
generalize
عمومی کردن
generality
افهار عمومی
latrine
مستراح عمومی
public information
اطلاعات عمومی
public institutions
موسسات عمومی
general plan
نقشه عمومی
suffrage universal
حق رای عمومی
public interest
منافع عمومی
amnesties
عفو عمومی
amnesty
عفو عمومی
overhead costs
هزینههای عمومی
public interest
نفع عمومی
secularizing
عمومی کردن
open house
جشن عمومی
public enterprises
موسسات عمومی
generalizes
عمومی کردن
secularized
عمومی کردن
public expenditures
مخارج عمومی
collective
مشترک عمومی
public facilities
تسهیلات عمومی
public finance
مالیه عمومی
secularizes
عمومی کردن
public goods
کالاهای عمومی
general paresis
فلج عمومی
generalizing
عمومی کردن
public image
تصور عمومی
general paralysis
فلج عمومی
general stock
سهام عمومی
busses
مسیر عمومی
open court
محکمه عمومی
general staff
ستاد عمومی
general elections
انتخابات عمومی
pissoir
مستراح عمومی
general tariff
تعرفه عمومی
general theory
نظریه عمومی
general election
انتخابات عمومی
public nuisance
مزاحمت عمومی
bussed
مسیر عمومی
busing
مسیر عمومی
general strike
اعتصاب عمومی
general strikes
اعتصاب عمومی
buses
مسیر عمومی
general supplies
اماد عمومی
general supplies
تدارکات عمومی
bus
مسیر عمومی
general support
پشتیبانی عمومی
plaza
میدان عمومی
potlatch
جشن عمومی
bussing
مسیر عمومی
mass poverty
فقر عمومی
bath-house
حمام عمومی
vogue
عمومی ورایج
folkway
احساسات عمومی
general quarters
اسایشگاههای عمومی
general psychology
روانشناسی عمومی
official submission
مناقصه عمومی
public opinion
افکار عمومی
folkway
طرزفکر عمومی
alameda
گردشگاه عمومی
plebiscites
اراء عمومی
plebiscite
اراء عمومی
public nuisances
مزاحمت عمومی
commonwealth
ثروت عمومی
commonwealths
ثروت عمومی
general welfare
رفاه عمومی
general reserve
احتیاط عمومی
general relativity
نسبیت عمومی
general register
ثبات عمومی
public welfare
رفاه عمومی
bused
مسیر عمومی
encyclic
عمومی دوری
mintster of public works
وزیرکارهای عمومی
general practitioner
پزشک عمومی
general damage
خسارت عمومی
common parts
قطعات عمومی
common purse
وجوه عمومی
general outpatient clinic
درمانگاه عمومی
public services
خدمات عمومی
general meeting
مجمع عمومی
public utilities
تسهیلات عمومی
general meeting
جلسه عمومی
public warehouse
انبار عمومی
cameralistic science
مالیه عمومی
public servant
مستخدم عمومی
public property
مال عمومی
general concepts
تدبیر عمومی
common nuisance
اضرار عمومی
burdens
هزینه عمومی
burden
هزینه عمومی
public place
محل عمومی
public place
مکان عمومی
public policy
سیاست عمومی
prevailing
عمومی متداول
uniforms
عمومی متحدالمال
uniform
عمومی متحدالمال
general cargo
بار عمومی
dispensary
داروخانه عمومی
outline
خط مقاومت عمومی
outlined
خط مقاومت عمومی
outlines
خط مقاومت عمومی
outlining
خط مقاومت عمومی
rule of thumb
قانون عمومی
consolidated annuities
دیون عمومی
general allotment
اختصاصات عمومی
checkup
معاینه عمومی
comulative action
اثر عمومی
dispensaries
داروخانه عمومی
central war
جنگ عمومی
general message
پیام عمومی
prosecture
وکیل عمومی
counsel for the crown
وکیل عمومی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com