English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
issue priority تقدم توزیع اماد
Other Matches
issue priority ترتیب تقدم توزیع
distribution area منطقه توزیع اماد
distribution point نقطه توزیع اماد
distributions جدول توزیع اماد
distribution جدول توزیع اماد
intransit stock اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع
distributions پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distribution پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
provision center مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
background processing کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
migration انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
foreground program برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
functional distribution توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
coordinated procurement عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
craft reimbursable supply اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
poisson distribution این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
procurement rate نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
right of way حق تقدم
preference تقدم
preferences تقدم
priorities حق تقدم
priorities تقدم
primacy تقدم
pas حق تقدم
precedence حق تقدم
precedence تقدم
leads تقدم
right of way تقدم
rights of way تقدم
priority حق تقدم
priority تقدم
anteriority تقدم
rights of way حق تقدم
preemimence تقدم
precession تقدم
better hand تقدم
precedency حق تقدم
lead تقدم
antecedence تقدم
priorship تقدم
right of priority حق تقدم
priorship حق تقدم
preferment حق تقدم
pre existence تقدم وجود
emergency priority تقدم فوری
major road راه با حق تقدم
law of primacy قانون تقدم
preexistence تقدم وجود
emergency priority تقدم اضطراری
priority of fires تقدم اتشها
precendence rules قواعد تقدم
priority of check تقدم کیش
time priority تقدم زمانی
to give place to تقدم دادن
to give priority to تقدم دادن به
rating ترتیب تقدم
precession of the equinoxes تقدم اعتدالین
precedence تقدم پیامها
ratings ترتیب تقدم
precedence ترتیب تقدم
to give preference to تقدم دادن بر
urgent priority تقدم حیاتی
valve lead تقدم سوپاپ
lead سرمشق تقدم
leads سرمشق تقدم
urgent priority تقدم فوری
priority intersection تقدم باراهفرعی
burdened فاقد حق تقدم
preexistent دارای تقدم در وجود
priority targets هدفهای دارای تقدم
prolepsis تقدیم یا تقدم امری
primacy recency effect اثر تقدم - تاخر
system priorities تقدم های سیستم
law of prior entry قانون تقدم ورود
backgrounds کار با حق تقدم پایین
transposition تقدم و تاخر جابجاشدگی
preempt حق تقدم پیدا کردن
rights of way حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
right of way حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
background کار با حق تقدم پایین
preemptor شریک دارای حق تقدم در خرید
backgrounds برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
privilegium حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
background برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
freight route order ترتیب تقدم استفاده از جاده ها
bulk material اماد یک جا
water supply اماد اب
water supplies اماد اب
interrupts حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
interrupting حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
interrupt حق تقدم منتسب به وقفه از وسیله جانبی
to put somebody on the back burner به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
foreground برنامه با تقدم بالا در سیستم چندکاره
alphameric مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
to put somebody in a backwater به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
The pedestrain has the right of way. حق تقدم در عبور با عابر پیاده است
to shunt somebody aside به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
consigned inventory اماد امانی
trains بنه اماد
one day's supply یک روز اماد
category اقلام اماد
shop supply اماد تعمیرگاهی
short supply اماد کم یاب
armed جنگ اماد
stockage ذخیره اماد
mission load اماد عملیاتی
supply control کنترل اماد
supply point نقطه اماد
supply route اماد راه
trained بنه اماد
condition code کدوضعیت اماد
resupply اماد مجدد
bulk supply اماد عمده
bulk supply اماد با کانتینر
care of supplies مراقبت اماد
care of supplies نگهداری اماد
air material اماد هوایی
air landed supply اماد هوانشستی
class i supplies اماد طبقه 1
class ii supplies اماد طبقه 2
train بنه اماد
requisition line خط درخواست اماد
class iv supplies اماد طبقه 4
class v supplies اماد طبقه 5
reserve stock اماد ذخیره
commodity command فرماندهی اماد
assault supplies اماد هجومی
categories انواع اماد
intransit stock اماد سیال
gratuitous issue اماد پیشکشی
depot supply اماد دپویی
essential supply اماد حیاتی
bulk material اماد حجیم
supply route مسیر اماد
critical item اماد حساس
supply sergeant گروهبان اماد
general supplies اماد عمومی
supply support پشتیبانی اماد
level of supply سطح اماد
follow up اماد بعدی
follow up supply اماد متعاقب
follow up supply اماد بعدی
depot supply اماد امادگاهی
development order دستوربهبود اماد
unit supply اماد یکانی
procurement تامین اماد
materiel management مدیریت اماد
stock اماد ذخیره
stocked اماد ذخیره
essential supply اماد ضروری
pre audience ترتیب تقدم صحبت اصحاب دعوی در محکمه
background که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
transpostion پس و پیش سازی تقدم وتاخر تغییر مایه
backgrounds که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
class i activity اجرای اماد طبقه 1
ammunition day of supply روز اماد مهمات
stock funds اعتبار نقدی اماد
table of distribution جدول تقسیم اماد
deteriorating supplies اماد فاسد شدنی
development order دستور ساخت اماد
resources منابع اماد ذخایر
centralized items اقلام اماد تمرکزی
ammunition point نقطه اماد مهمات
logistical مربوط به اماد یکانها
available supply rate نواخت اماد موجود
back order اماد غیر موجود
early resupply تجدید اماد به موقع
balanced stock ذخیره اماد متعادل
balanced supply اماد متعادل شده
base reserves اماد مبنای ذخیره
basic end item اقلام اولیه اماد
emergency leave سطح اماد اضطراری
automatic supply روش خودکار اماد
automatic supply سیستم اماد خودکار
antimateriel agent عامل فساد اماد
application study بررسی پذیرش اماد
bulk supply اماد به طور قوال
distribution point نقطه تقسیم اماد
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
expendable property اماد مصرف شدنی
authorized allowance supplies سهمیه مجاز اماد
authorized allowance supplies سهمیه اماد مجاز
beach dump نقطه اماد در سر پل دریایی
class i installation تاسیسات اماد طبقه 1
inventory ذخیره موجودی اماد
control period دوره کنترل اماد
short supply اماد کمبود دار
rolling reserve اماد ذخیره غلطان
day of supply تعداد روزهای اماد
control level سطح کنترل اماد
resupply تجدید اماد کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com