Dictiornary-Farsi | تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
fricative	تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس


Other Matches

pressure breathing	تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
parabiosis	برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
spoonerism	اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
attrition	اصطکاک
friction	اصطکاک
frictionless	بی اصطکاک
dragged	اصطکاک
drag	اصطکاک
drags	اصطکاک
frictions	اصطکاک
hydraulic friction	اصطکاک ابی
fluid friction	اصطکاک روغنی
friction coefficient	ضریب اصطکاک
friction factor	ضریب اصطکاک
frictional resistance	مقاومت اصطکاک
frictionally	از راه اصطکاک
kinetic friction	اصطکاک جنبشی
internal friction	اصطکاک داخلی
internal friction	اصطکاک درونی
engine drag	مقاومت اصطکاک
rolling friction	اصطکاک غلتشی
side friction	اصطکاک جانبی
tax friction	اصطکاک مالیاتی
antifriction device	مکانیسم ضد اصطکاک
coefficient of friction	ضریب اصطکاک
antifriction device	وسیله ضد اصطکاک
overlap	اصطکاک داشتن
angle of friction	زاویه اصطکاک
whacks	صدای اصطکاک
overlapped	اصطکاک داشتن
overlaps	اصطکاک داشتن
sliding friction	اصطکاک لغزشی
economic friction	اصطکاک اقتصادی
dry scrubbing	اصطکاک خشک
friction	اصطکاک [فیزیک]
static friction	اصطکاک ساکن
whack	صدای اصطکاک
interfluent	بدون اصطکاک در هم امیزنده
gear friction	اصطکاک چرخ دنده
infighting	اصطکاک ومبارزات داخلی
entrance loss	افت حاصل از اصطکاک
coefficient of internal friction	ضریب اصطکاک داخلی
static friction	اصطکاک در استانه حرکت
friction for fittings and valves	اصطکاک در شیرها و بستها
friction surface	سطح اصطکاک ترمز
surface friction drag	پسای اصطکاک سطح
tribophysics	مبحث اصطکاک در فیزیک
angle of internal friction	زاویه اصطکاک داخلی
chafing	بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafe	بوسیله اصطکاک گرم کردن
chafes	بوسیله اصطکاک گرم کردن
rub	اصطکاک پیدا کردن ساییده شدن
rubbed	اصطکاک پیدا کردن ساییده شدن
rubs	اصطکاک پیدا کردن ساییده شدن
friction match	کبریتی که با اصطکاک ومالش روشن میشود
coffee break	تنفس
aspiration	تنفس
aspirations	تنفس
intermission	تنفس
coffee breaks	تنفس
admission	تنفس
entracte	تنفس
intermissions	تنفس
breathing	تنفس
respiration	تنفس
suction	تنفس
admissions	تنفس
inspirable	قابل تنفس
gas absorption	تنفس گاز
recesses	تنفس کردن
recess	تنفس کردن
hypernoea	تنفس سریع
inbreathe	تنفس کردن
respiring	تنفس کردن
respires	تنفس کردن
induction stroke	مرحله تنفس
respired	تنفس کردن
eupnoea	تنفس طبیعی
eupnoea	تنفس عادی
respirable	قابل تنفس
polypnea	تنفس سریع
spiracle	سوراخ تنفس
spirometer	تنفس سنج
spirometry	تنفس سنجی
tambour	تنفس نگار
breating apparatus	دستگاه تنفس
halitosis	تنفس بدبو
intake stroke	مرحله تنفس
artificial respiration	تنفس مصنوعی
respire	تنفس کردن
inhale	تنفس کردن
snorkel	لوله تنفس
inhales	تنفس کردن
snorkels	لوله تنفس
intakes	مکیدن تنفس
intake	مکیدن تنفس
inhaled	تنفس کردن
inhaling	تنفس کردن
aqualung	دستگاه تنفس اکسیژن
recesses	تعطیل موقتی تنفس
wind	قدرت تنفس کامل
puerile breathing	تنفس خرخری کودکان
intermissions	نوبهای تنفس دار
winds	قدرت تنفس کامل
irrespirable	غیر قابل تنفس
naturally aspirated engine	موتور خود تنفس
intakes	مجرای مکش یا تنفس
gill	دستگاه تنفس ماهی
spirometer	دستگاه تنفس سنج
intermission	نوبهای تنفس دار
aqualungs	دستگاه تنفس اکسیژن
intake	مجرای مکش یا تنفس
spirograph	دستگاه تنفس نگار
recess	تعطیل موقتی تنفس
recessional	وابسته بموقع تنفس
scuba	وسیله تنفس در زیر اب
snorkel	لوله مخصوص تنفس در زیر اب
hyperpnea	تنفس خیلی سریع یاعمیق
abranchiate	فاقد برانشی یادستگاه تنفس
the breathing operation	کاردم زدن عمل تنفس
artificial respiration	تنفس مصنوعی resuscitation : syn
pneusis	دم زنی [تنفس] [همچنین پزشکی]
schnorkel	لوله مخصوص تنفس در زیر اب
second wind	بازیابی وضع عادی تنفس
snorkels	لوله مخصوص تنفس در زیر اب
cacoepy	تلفظ بد
accented	تلفظ
pronouncing	تلفظ
pronunciation	تلفظ
pronunciations	تلفظ
accent	تلفظ
accents	تلفظ
accenting	تلفظ
pneumatoneter	الت سنجش گنجایش تنفس ریه
schnorkel	با لوله تنفس زیر ابی رفتن
snorkels	با لوله تنفس زیر ابی رفتن
solvent abuse	تمرین تنفس درمحیط های خفه
snorkel	با لوله تنفس زیر ابی رفتن
laissez aller	تلفظ به فرانسه
mispronunciations	تلفظ نادرست
mispronunciations	تلفظ غلط
tunes	لحن تلفظ
tune	لحن تلفظ
pronounceable	قابل تلفظ
orthoepist	درست تلفظ کن
velarization	تلفظ کامی
mispronounciation	تلفظ نادرست
lam dacism	تلفظ حرف
pronounces	تلفظ کردن
vocalization	تلفظ صوتی
mispronunciation	تلفظ نادرست
mispronunciation	تلفظ غلط
enunciates	تلفظ کردن
enunciated	تلفظ کردن
enounce	تلفظ کردن
enunciate	تلفظ کردن
enunciating	تلفظ کردن
pronouncing	تلفظ دار
pronounce	تلفظ کردن
breaks	ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
truce	وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
break	ایجاد فضای تنفس با حرکتهای پیاده شطرنج
respirators	دستگاه تنفس مصونوعی دهان بند طبی
to take a recess	موقتا دست از کار کشیدن تنفس کردن
truces	وقتی که برای تنفس و استراحت داده میشود
pnemograph	الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
respirator	دستگاه تنفس مصونوعی دهان بند طبی
anglicization	تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
zee	تلفظ امریکایی حرف Z
sigmatismus lateralis	تلفظ کناری حرف " س "
mispronounce	غلط تلفظ کردن
diction	تلفظ واضح و روشن
sigmatism	تلفظ نادرست حرف " س "
sibilation	تلفظ بشکل حرف " س "
sibilate	مانندحرف " س " تلفظ کردن
emphasising	باقوت تلفظ کردن
cacology	تلفظ یا انشاء غلط
anglicize	بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphatic	باقوت تلفظ شده
burrs	غلیظ تلفظ کردن
aspirate	بانفس تلفظ کردن
anglicised	بطرزانگلیسی تلفظ کردن
zed	تلفظ انگلیسی حرف Z
aspiration	تلفظ حرف H ازحلق
intonations	طرز قرائت تلفظ
anglicizing	بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicises	بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicising	بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicized	بطرزانگلیسی تلفظ کردن
aspirations	تلفظ حرف H ازحلق
emphasizing	باقوت تلفظ کردن
emphasizes	باقوت تلفظ کردن
burring	غلیظ تلفظ کردن
intonation	طرز قرائت تلفظ
emphasize	باقوت تلفظ کردن
burred	غلیظ تلفظ کردن
burr	غلیظ تلفظ کردن
mispronounced	غلط تلفظ کردن
tolay street on	باتکیه تلفظ کردن
mispronounces	غلط تلفظ کردن