Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
handset
تلفن در یک قطعه
handsets
تلفن در یک قطعه
Search result with all words
electronics
دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
Other Matches
segmentation
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
ani
سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howlers
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
acoustic coupler
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
magneto exchange
مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
telephony
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
lobation
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
telephone booth
کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booths
کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
companion part
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
fast
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
phones
تلفن تلفن زدن
phoning
تلفن تلفن زدن
phoned
تلفن تلفن زدن
phone
تلفن تلفن زدن
segment
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
fragmentation
قطعه قطعه شدن
sectional
قطعه قطعه بخشی
segment
قطعه قطعه کردن
fritter
قطعه قطعه کردن
fragments
قطعه قطعه کردن
fragmenting
قطعه قطعه کردن
mainland
قطعه اصلی قطعه
fragment
قطعه قطعه کردن
fritters
قطعه قطعه کردن
segments
قطعه قطعه کردن
calling dial
صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
telephone operation
طرز کار تلفن کار تلفن
anatomize
قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
telephoned
تلفن
telephone operator
تلفن چی
phones
تلفن
telephones
تلفن
telephoning
تلفن
operators
تلفن چی
telephone
تلفن
operator
تلفن چی
telephone circuit
خط تلفن
phoning
تلفن
phoned
تلفن
telephone jack
جک تلفن
telephone code
کد تلفن
service man
تلفن چی
phone
تلفن
telephone line
خط تلفن
address book
دفترچه تلفن
radio telephone
تلفن بی سیم
ring up
<idiom>
تلفن زدن
call up
<idiom>
تلفن کردن
call box
اتاقک تلفن
telephone books
راهنمای تلفن
radiotelephone
تلفن بی سیم
auto
شماره تلفن
automatic telephone system
تلفن خودکار
automatic telephone
تلفن خودکار
telephoning
تلفن کردن
telephone books
دفتر تلفن
radio telephony
تلفن بیسیم
radiophone
تلفن بیسیم
autos
شماره تلفن
repeating coil
مبدل تلفن
telephone cabin
کیوسک تلفن
radio-telephone
تلفن بی سیم
radio-telephones
تلفن بی سیم
hot line
تلفن قرمز
telephone exchange
مرکز تلفن
call boxes
تلفن صحرایی
call box
کیوسک تلفن
call box
تلفن صحرایی
call boxes
اتاقک تلفن
ring
تلفن حلقه
call boxes
کابین تلفن
ring
تلفن زدن
hot lines
تلفن قرمز
telephone booths
کیوسک تلفن
residance telephone
تلفن منزل
telephone book
راهنمای تلفن
telephone exchanges
مرکز تلفن
receiver
گوشی تلفن
call box
کابین تلفن
receivers
گوشی تلفن
telephone book
دفتر تلفن
call boxes
کیوسک تلفن
telephoning
تلفن زدن
switchboards
مرکز تلفن
telephone boxes
کیوسک تلفن
telephone box
کیوسک تلفن
telephone directory
کتاب تلفن
telephone directories
کتاب تلفن
telephone condenser
خازن تلفن
telephone conduit
کانال تلفن
telephone cord
بند تلفن
telephone current
جریان تلفن
telephone density
تراکم تلفن
telephone earphone
گوشی تلفن
telephone equipment
دستگاه تلفن
telephone equipment
تجهیزات تلفن
telephone fuse
فیوز تلفن
party lines
خط خصوصی تلفن
telephone jack
مادگی تلفن
telephone loope
حلقه تلفن
telephone booth
اتاقک تلفن
telephone booth
کیوسک تلفن
switchboard
مرکز تلفن
sound powered telephone
تلفن صوتی
speaking circuit
مدار تلفن
table telephone
تلفن رومیزی
telephnone book
دفتر تلفن
telephone d.
دفتر تلفن
telephone cable
کابل تلفن
telephone channel
کانال تلفن
telephone charge
هزینه تلفن
telephone circuit
مدار تلفن
telephone numbers
شماره تلفن
telephone number
شماره تلفن
earphones
گوشی تلفن
earphone
گوشی تلفن
telephone booths
اتاقک تلفن
telephone network
شبکه تلفن
telephone operation
عملکرد تلفن
telephore e.
مرکز تلفن
hotter
خط تلفن مستقیم
hottest
خط تلفن مستقیم
personal
شماره تلفن ها
logs
شماره تلفن
party line
خط خصوصی تلفن
log
شماره تلفن
telephone
تلفن زدن
telephone
تلفن کردن
to ring up
تلفن کردن به
telephoned
تلفن زدن
telephoned
تلفن کردن
toll exchange
مرکز تلفن
extensions
تلفن فرعی
extension
تلفن فرعی
telephones
تلفن زدن
hot
خط تلفن مستقیم
telephony
علم تلفن
telephone plug
دوشاخه تلفن
telephone receiver
گوشی تلفن
telephone relay
رله تلفن
telephone ringer
زنگ تلفن
telephone service
سرویس تلفن
telephone set
دستگاه تلفن
telephone station
جایگاه تلفن
telephone station
تلفن خانه
telephone switching technique
فن سوئیچینگ تلفن
telephone system
سیستم تلفن
telephone transformer
مبدل تلفن
headset
گوشی سر تلفن
headsets
گوشی سر تلفن
telephoner
تلفن کننده
telephones
تلفن کردن
central
تلفن چی مرکزی
photophone
تلفن نوری
phoned
تلفن کردن
boat telephone
تلفن ساحلی
dataphone
تلفن داده
phone
تلفن کردن
central office
مرکز تلفن
phoning
تلفن کردن
extension telephone
تلفن فرعی
hand set
گوشی تلفن
dataphone
تلفن دادهای
phones
تلفن کردن
harmonic selective ringing
تلفن اختصاصی همساز
switching kit
جعبه کلید تلفن
dialled
شماره گیری با تلفن
ring off
قطع کردن تلفن
switching central
مرکز تلفن خودکار
dials
شماره گیری با تلفن
surface line
خط تلفن و تلگراف تعجیلی
The phone is ringing .
تلفن زنگ می زند
cordless
[cordless telephone]
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless phone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
exchange office
مرکز تلفن خودکار
phones
پاسخ به تماس در تلفن
cordless telephone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
dialed
شماره گیری با تلفن
phone books
کتاب راهنمای تلفن
telephone exchanges
مرکز تلفن خودکار
cross talk
تداخل صداها در تلفن
telephone exchange
مرکز تلفن خودکار
telephone directories
کتابچه راهنمای تلفن
telephone directory
کتابچه راهنمای تلفن
central exchange
مرکز تلفن خودکار
trunk
تلگراف یا تلفن بدنه
high frequency telephony
فن تلفن فرکانس بالا
phoned
پاسخ به تماس در تلفن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com