Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
English
Persian
amplitude modulation
تلفیق دامنهای
Search result with all words
am
تلفیق دامنهای odulation
Other Matches
area search
جستجوی دامنهای
submontane
دامنهای کوهی
amplitude modulation
تحمیل دامنهای
two tailes test
ازمون دو دامنهای
frillies
دامنهای چین دار
polygonal soil
زمین چند دامنهای که شیبهای ان در اثر فرسایش یخ یا برف تولید شده باشد
patching together
تلفیق
reconciliation
تلفیق
collates
تلفیق
modulation
تلفیق
syntheses
تلفیق
synthesis
تلفیق
syncretism
تلفیق
collating
تلفیق
collate
تلفیق
collated
تلفیق
modulator
تلفیق کننده
frequency modulation
تلفیق فرکانس
modulation frequency
بسامد تلفیق
phase modulation
تلفیق فازی
conflates
تلفیق کردن
conflated
تلفیق کردن
conflate
تلفیق کردن
schematist
تلفیق کننده
reconcilable
قابل تلفیق
pulse modulation
تلفیق تپشی
conflating
تلفیق کردن
frequency modulation
تلفیق بسامدی
fm
تلفیق بسامدی
collating
تلفیق کردن
collator
تلفیق کننده
PM
تلفیق مرحلهای
PM
تلفیق فازی
collated
تلفیق کردن
collate
تلفیق کردن
collates
تلفیق کردن
incorporation
پیوستگی تلفیق
compilations
تلفیق همگردانی
compilation
تلفیق همگردانی
pulse code modulation
تلفیق رمز تپشی
frequecny modulation recording
ثبت تلفیق فرکانس
modem
تلفیق و تفکیک کننده
low level modulation
تلفیق سطح پایین
modified frequency modulation recording
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
schematism
تلفیق واجتماع اجرام اسمانی
frequency synthesizer
ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
assimilates
تلفیق کردن همانند ساختن
syncretic
تلفیق کننده عقاید مختلف
assimilated
تلفیق کردن همانند ساختن
conflation
ترکیب دوعبارت بایکدیگر تلفیق
internal modem
تلفیق و تفکیک کننده درونی
external modem
تلفیق و تفکیک کننده برونی
assimilating
تلفیق کردن همانند ساختن
mfm
ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
collating sequence
توالی ترتیب رشته تلفیق
assimilate
تلفیق کردن همانند ساختن
hayes compatible modem
تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
farraginous
تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
pcm
تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
Lous quinze
[سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
purpurin
رنگ ارغوان یا قرمز
[که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
collator
ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
ppm
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com