Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
radial flow pump
تلمبه با جریان شعاعی
Other Matches
one port radial pump
تلمبه شعاعی یک پرهای
radial flow
جریان شعاعی
radial flow turbine
توربین با جریان شعاعی
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
radials
شعاعی
actinoid
شعاعی
stellular
شعاعی
radiant
شعاعی
radial
شعاعی
radial play
بازی شعاعی
actinomorphous
بشکل شعاعی
radial motor
موتور شعاعی
radius vector
بردار شعاعی
radial cut
برش شعاعی
actinomorphic
بشکل شعاعی
radial ball bearing
بلبرینگ شعاعی
radial section
برش شعاعی
radial bearing
یاطاقان شعاعی
radius milling
فرزکاری شعاعی
radium block
بلوک شعاعی
radial velocity
سرعت شعاعی
shifts
جابجایی شعاعی
radial velocity
تندی شعاعی
shifts
تغییرمحل شعاعی
radial stress
تنش شعاعی
radial road
راه شعاعی
cartwheel antenna
انتن شعاعی
shift
تغییرمحل شعاعی
radial potential
پتانسیل شعاعی
radius block
بلوک شعاعی
shift
جابجایی شعاعی
triradiate
سه شاخه سه شعاعی
shifted
تغییرمحل شعاعی
shifted
جابجایی شعاعی
actinomorphic
دارای تقارن شعاعی
actinomorphous
دارای تقارن شعاعی
radial quantum number
عدد کوانتومی شعاعی
bench type radial
میز نوع شعاعی
radial probability density
چگالی شعاعی احتمالی
radial probability distribution
توزیع احتمال شعاعی
radial deformation
تغییر شکل شعاعی
hypotrophy
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
blade station
موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
radials
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radial
شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
pumped
تلمبه
pumper
تلمبه زن
water pump
تلمبه اب
guns
تلمبه
gun
تلمبه
pump
تلمبه
pumpman
تلمبه زن
pumps
تلمبه
antliae
تلمبه
antlia
تلمبه
displacement pump
تلمبه حجمی
pumped
صدای تلمبه
force pump
تلمبه فشاری
bicycle pump
تلمبه دوچرخه
pump
صدای تلمبه
pumped
تلمبه زنی
suction pump
تلمبه مکنده
grease gun
تلمبه ی گریسکاری
lift pump
تلمبه کششی
diffusion pump
تلمبه پخشی
grease guns
تلمبه ی گریسکاری
pumps
صدای تلمبه
suction pump
تلمبه مکشی
pumps
تلمبه زنی
fule pump
تلمبه سوخت
garden engine
تلمبه اب پاش
acid pump
تلمبه اسید
pump dale
لوله تلمبه
pump cistern
مخزن تلمبه
pump barrel
سیلندر تلمبه
pulsometer
تلمبه بخار
metal spray gun
تلمبه فلزپاش
air pump
تلمبه هوا
pulsimeter
تلمبه بخار
spary gun
تلمبه تزریق
spray gun
تلمبه سمپاش
to pump up
تلمبه زدن
helical pump
تلمبه حلزونی
heat pump
تلمبه گرمایی
pump house
تلمبه خانه
guns
تلمبه دستی
pumping ststion
تلمبه خانه
pumping station
تلمبه خانه
pumping
تلمبه زنی
pump
تلمبه زنی
gas pump
تلمبه بنزین
petrol pump
تلمبه بنزین
gun
تلمبه دستی
pumping ststion
جایگاه تلمبه
sump pump
تلمبه لجن کشی
suction
مکش سوپاپ تلمبه
pump
با تلمبه خالی کردن
pumping station
ایستگاه تلمبه زنی
metal spray gun
تلمبه تزریق فلز
spraying
دواپاشی تلمبه سم پاش
sprayed
دواپاشی تلمبه سم پاش
spray
دواپاشی تلمبه سم پاش
sprays
دواپاشی تلمبه سم پاش
pumped
با تلمبه خالی کردن
hand lever operated grease gun
تلمبه دستی گریس
blade
پره تلمبه تیغ
pumps
با تلمبه خالی کردن
fire engine
تلمبه اتش خاموش کن
fire engines
تلمبه اتش خاموش کن
double suction pump
تلمبه با مکش دو طرفه
caulking gun
تلمبه بتونه زنی
centrifugal pump
تلمبه مرکز گریز
circular casing pump
تلمبه پا بده دایرهای
ram
تلمبه کلوخ کوب
rammed
تلمبه کلوخ کوب
rams
تلمبه کلوخ کوب
to pump dry
با تلمبه خشک انداختن
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
capacity
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
to pump up a tire
تایری را با تلمبه باد کردن
capacity
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
delivery
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
capacity
[of a pump]
مقدار حمل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار انتقال
[تلمبه ای]
[مهندسی]
discharge rate
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
lift
[of a pump]
مقدار تحویل
[تلمبه ای]
[مهندسی]
pumped
باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
pumps
باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
bore hole pump
تلمبه توربینی چاه عمیق
pump
باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
hydraulic ram
تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
to fang a pump
براه انداختن تلمبه بوسیله ریختن اندکی اب درتوی ان
stirrup pump
تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
limbers
ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
commutator
سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
mity mite
سم پاش تلمبه سم پاش
in hand
در جریان
afflux
جریان
going
جریان
conduct
جریان
gushed
جریان
processes
جریان
effluvium
جریان
process
جریان
insets
جریان
inset
جریان
line of flow
خط جریان
affluxion
جریان
conducted
جریان
action
جریان
actions
جریان
gush
جریان
gushes
جریان
fluor
جریان
flush
جریان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com