English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (8 milliseconds)
English Persian
one port radial pump تلمبه شعاعی یک پرهای
Other Matches
radial flow pump تلمبه با جریان شعاعی
sphenoid شب پرهای
flights پرهای تیر
top-knots پرهای تارکسر
top-knot پرهای تارکسر
plumage پرهای زینتی
feathers پرهای تیر
swanskin پرهای نرم قو
bivalve دارای دو کپه دو پرهای
plumassier فروشنده پرهای ارایشی
tectrices شاه پرهای مرغ
plumulate دارای پرهای فریف و ریز
pterygoid process زائده نازله استخوان شب پرهای
plumulaceous دارای پرهای ریز مانندپرهای زیر
bird of paradise یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
birds of paradise یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
snow goose غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
snow geese غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
down پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
court plume پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
radial شعاعی
radials شعاعی
stellular شعاعی
actinoid شعاعی
radiant شعاعی
radius vector بردار شعاعی
radial bearing یاطاقان شعاعی
radial road راه شعاعی
radial ball bearing بلبرینگ شعاعی
radial section برش شعاعی
radial stress تنش شعاعی
radial play بازی شعاعی
radial cut برش شعاعی
radial flow جریان شعاعی
cartwheel antenna انتن شعاعی
radial potential پتانسیل شعاعی
actinomorphous بشکل شعاعی
actinomorphic بشکل شعاعی
radial velocity تندی شعاعی
radial velocity سرعت شعاعی
triradiate سه شاخه سه شعاعی
radial motor موتور شعاعی
shifts جابجایی شعاعی
shifts تغییرمحل شعاعی
shifted جابجایی شعاعی
radius milling فرزکاری شعاعی
shifted تغییرمحل شعاعی
radium block بلوک شعاعی
radius block بلوک شعاعی
shift تغییرمحل شعاعی
shift جابجایی شعاعی
damping vane پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
actinomorphous دارای تقارن شعاعی
radial probability distribution توزیع احتمال شعاعی
radial probability density چگالی شعاعی احتمالی
radial quantum number عدد کوانتومی شعاعی
bench type radial میز نوع شعاعی
actinomorphic دارای تقارن شعاعی
radial flow turbine توربین با جریان شعاعی
radial deformation تغییر شکل شعاعی
hypotrophy رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
blade station موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
radial شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
radials شعاعی سمت مغناطیسی ایستگاه ناوبری هوایی
pumps تلمبه
pumpman تلمبه زن
pump تلمبه
gun تلمبه
water pump تلمبه اب
pumper تلمبه زن
pumped تلمبه
antlia تلمبه
antliae تلمبه
guns تلمبه
pump barrel سیلندر تلمبه
pump cistern مخزن تلمبه
pulsometer تلمبه بخار
pulsimeter تلمبه بخار
pump dale لوله تلمبه
pump house تلمبه خانه
spray gun تلمبه سمپاش
suction pump تلمبه مکنده
suction pump تلمبه مکشی
spary gun تلمبه تزریق
pumping ststion تلمبه خانه
pumping ststion جایگاه تلمبه
to pump up تلمبه زدن
pumping station تلمبه خانه
gas pump تلمبه بنزین
gun تلمبه دستی
force pump تلمبه فشاری
displacement pump تلمبه حجمی
diffusion pump تلمبه پخشی
grease guns تلمبه ی گریسکاری
pumped صدای تلمبه
pump صدای تلمبه
pump تلمبه زنی
bicycle pump تلمبه دوچرخه
air pump تلمبه هوا
acid pump تلمبه اسید
guns تلمبه دستی
fule pump تلمبه سوخت
garden engine تلمبه اب پاش
grease gun تلمبه ی گریسکاری
metal spray gun تلمبه فلزپاش
pumps تلمبه زنی
lift pump تلمبه کششی
pumps صدای تلمبه
helical pump تلمبه حلزونی
heat pump تلمبه گرمایی
pumped تلمبه زنی
pumping تلمبه زنی
petrol pump تلمبه بنزین
hazel hen باقرقرهای که پرهای چین چین دارد
pump با تلمبه خالی کردن
blade پره تلمبه تیغ
sump pump تلمبه لجن کشی
rammed تلمبه کلوخ کوب
to pump dry با تلمبه خشک انداختن
sprays دواپاشی تلمبه سم پاش
rams تلمبه کلوخ کوب
suction مکش سوپاپ تلمبه
spray دواپاشی تلمبه سم پاش
sprayed دواپاشی تلمبه سم پاش
spraying دواپاشی تلمبه سم پاش
pumped با تلمبه خالی کردن
pumping station ایستگاه تلمبه زنی
centrifugal pump تلمبه مرکز گریز
fire engines تلمبه اتش خاموش کن
fire engine تلمبه اتش خاموش کن
ram تلمبه کلوخ کوب
hand lever operated grease gun تلمبه دستی گریس
metal spray gun تلمبه تزریق فلز
pumps با تلمبه خالی کردن
circular casing pump تلمبه پا بده دایرهای
double suction pump تلمبه با مکش دو طرفه
caulking gun تلمبه بتونه زنی
discharge rate [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
discharge rate [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
capacity [of a pump] مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
lift [of a pump] مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
pumped باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
pumps باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
pump باتلمبه بادکردن تلمبه زدن
to pump up a tire تایری را با تلمبه باد کردن
bore hole pump تلمبه توربینی چاه عمیق
stirrup pump تلمبه قابل حمل اب پاشی برای اتش نشانی
to fang a pump براه انداختن تلمبه بوسیله ریختن اندکی اب درتوی ان
limbers ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
hydraulic ram تلمبه خودکاریکه در ان ستونی از اب فرو ریزد ونیروی ان ... دارد
commutator سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
mity mite سم پاش تلمبه سم پاش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com