Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
line to line fault
تماس خطوط
Other Matches
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
de bounce
جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
isobars
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobar
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isotherm
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
touch
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touches
دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
Thanks for calling back.
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
contact point
وسیله تماس نقطه اخذ تماس
ring
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
isohaline
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
amplifying report
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
originates
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
coragne line
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
tricked
خطوط
tricking
خطوط
cotidal lines
خطوط هم مد
trick
خطوط
equipotential lines
خطوط هم پتانسیل
outside lines
خطوط حمله
grid lines
خطوط شبکه
absorption spectrum
خطوط جذبی
symmetry lines
خطوط تقارن
extension lines
خطوط دنباله
emission spectrum lines
خطوط نشری
fraunhofer lines
خطوط فرانهوفر
absorption lines
خطوط دراشامی
spectral lines
خطوط طیفی
flowlines
خطوط جریان
dedicated lines
خطوط اختصاصی
stream lines
خطوط جریان
street railway
خطوط تراموا
front lines
خطوط مقدم
flow lines
خطوط جریان
lines of force
خطوط نیرو
closed traverse
خطوط متقاطع
line of induction
خطوط القا
isovent
خطوط هم باد
curvature lines
خطوط منحنی
leading
فاصله خطوط
curvature lines
خطوط مدور
zigzag
خطوط منکسر
zigzagged
خطوط منکسر
isostatic lines
خطوط ایزواستاتیک
zigzagging
خطوط منکسر
zigzags
خطوط منکسر
isocline
خطوط هم شیب
balmer lines
خطوط بالمر
cotidal lines
خطوط مدیکسان
dark lines
خطوط تاریک
lines of communication
خطوط مواصلاتی
line of flux
خطوط قوا
lines of force
خطوط قوا
air way station
خطوط هوایی
along line
در امتداد خطوط
isochromatique
خطوط همرنگ
line of communications
خطوط مواصلات
line spacing
فاصله خطوط
contacts
تماس
impinging
تماس
tangent
تماس
line of contact
خط تماس
tangents
تماس
ding
تماس
contacting
تماس
contact
تماس
contingence
تماس
taction
تماس
tangency
تماس
contacted
تماس
impact
تماس
contact line
خط تماس
impacts
تماس
curvilinear ornament
زینتکاری با خطوط خمیده
air line of communications
خطوط مواصلات هوایی
gules
خطوط موازی عمودی
crawl trench
خطوط رابط سنگرها
contour lines
خطوط میزان منحنی
contour interval
فاصله خطوط واصل
collimate
منطبق کردن خطوط
isohyetal map
نقشه خطوط هم باران
cutting line of force
قطع خطوط قوا
electric line of force
خطوط نیروی برق
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
domestic air traffic
خطوط هوایی داخلی
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
front lines
خطوط جلو جبهه
grid interval
فاصله خطوط شبکه
hoseline
خطوط لوله لاستیکی
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
hypen ladder
خطوط تیره نردبانی
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
advance of defensive line
در جلو خطوط پدافندی
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
equal cost lines
خطوط هزینه برابر
zigzagged
خطوط جناغی پیوسته
phraseogram
خط یا خطوط نماینده عبارات
rivers
سفیدی بین خطوط
river
سفیدی بین خطوط
trackage
خطوط راه اهن
magnetic line of force
خطوط قوای مغناطیسی
rivulose
دارای خطوط مارپیچی
magnetic lines of force
خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force
خطوط نیروی مغناطیسی
vermiculate
دارای خطوط موجی
open lines
خطوط باز شطرنج
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
magnetic path
مسیر خطوط قوا
microwave transmission lines
خطوط انتقال ریزموج
meridians
خطوط نصف النهار
retrace blanking
خاموشی خطوط بازگشتی
contours
خطوط کناره نما
contours
خطوط تراز زمین
zigzag
خطوط جناغی پیوسته
zigzags
خطوط جناغی پیوسته
zigzagging
خطوط جناغی پیوسته
communications
خطوط مواصلاتی ارتباطات
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
meridian
خطوط نصف النهار
line of communications
خطوط ارتباطی زمین
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
sheetlines
خطوط کناره نقشه
to be in contact
تماس داشتن
point of contact
نقطه تماس
movement to contact
حرکت به تماس
to bring into contact
تماس دادن
zone of contact
ناحیه تماس
corps a corps
تماس بدنی
angle of contact
زاویه تماس
shock hazard
خطر تماس
contact surface
سطح تماس
area contact
سطح تماس
tuch
تماس دادن با
to be in rapport
تماس داشتن
point contact
تماس نقطهای
contact pressure
فشار تماس
contact ratio
نسبت تماس
contact flange
فلانژ تماس
contact lost
تماس قطع شد
contact area
سطح تماس
contact party
گروه تماس
contact patrol
گشتی تماس
interactional points
نقاط تماس
finishes
تماس انتهایی
finish
تماس انتهایی
contact point
قطب تماس
contact diameter
قطر تماس
contiguity
برخورد تماس
skims
تماس اندک
Keep in touch!
<idiom>
در تماس باش!
skimmed
تماس اندک
going on
نزدیکی تماس
skim
تماس اندک
communicator
شخص در تماس
contact angle
زاویه تماس
contact area
منطقه تماس
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
convergent
خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
converges
تقارب خطوط وجود تشابه
infiltrating
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrates
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrate
در خطوط دشمن نفوذ کردن
magnetic path length
طول مسیر خطوط قوا
sidelining
خطوط طرفین میدان بازی
ingrain
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
lpm
تعداد خطوط دردقیقه inutes
lineaments
خطوط چهره صفات مشخصه
lineament
خطوط چهره صفات مشخصه
floating lines
خطوط مواج عکس هوایی
gridiron
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
converging
تقارب خطوط وجود تشابه
converge
تقارب خطوط وجود تشابه
lightface
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
lineolate
خط دار دارای خطوط ریز
lineolated
خط دار دارای خطوط ریز
converged
تقارب خطوط وجود تشابه
sideline
خطوط طرفین میدان بازی
paleography
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
overhead trolley
خطوط هوایی ترن برقی
sidelined
خطوط طرفین میدان بازی
sidelines
خطوط طرفین میدان بازی
movement to contact
حرکت به اخذ تماس
contact report
گزارش اخذ تماس
to keep in touch with any one
باکسی تماس داشتن
synapse
محل تماس دوعصب
touch panel
صفحه حساس به تماس
touch sensitive panel
صفحه حساس به تماس
youch sensitive screen
صفحه حساس به تماس
touch sensitive tablet
تابلو حساس به تماس
osculatory
وابسته به بوسه یا تماس
osculation
تماس اشتراک صفات
tuch
سر زدن تماس داشتن
get in touch with someone
<idiom>
باکسی تماس گرفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com