English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
to pay off تمام و کمال پرداختن
to pay up تمام و کمال پرداختن
Other Matches
dyed-in-the-wool تمام و کمال
full and final settlement تسویه تمام و کمال
beau ideal زیبای تمام عیار کمال مطلوب
pay up تمام وکمال پرداختن
amplitude کمال
maturity کمال
crown حد کمال
crowns حد کمال
plentitude کمال
throroughness کمال
decentness کمال
delelopment کمال
periods کمال
period کمال
sophistication کمال
exactitude کمال
completeness کمال
integrity کمال
svelte با کمال
svelt زن با کمال
perfectness کمال
perfection کمال
thoroughness کمال
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
hone به کمال رساندن
mature به حد کمال رسیدن
perfectible کمال پذیر
matures به حد کمال رسیدن
edifying کمال اور
perfectibility کمال پذیری
ideal کمال مطلوب
plenitude کمال سرشاری
ideals کمال مطلوب
the utmost love کمال محبت
consummation کمال منتها
acme نقطهء کمال
to the life با کمال دقت
apogee نقطهء کمال
finished مهذب با کمال
regrettably <adv.> با کمال تاسف
sad to say [regrettably] <adv.> با کمال تاسف
unfortunately <adv.> با کمال تاسف
woefully <adv.> با کمال تاسف
entelechy کمال اول
regretfully <adv.> با کمال تاسف
accomplishment کمال هنر
elaborateness کمال دقت
nephrotomy کمال منتها
decently از روی کمال
to perfection بحد کمال
economic maturity کمال اقتصادی
perfectionism کمال گرایی
terminates تمام شدن تمام کردن
terminated تمام شدن تمام کردن
terminate تمام شدن تمام کردن
optimal مربوط به کمال مطلوب
meridian اوج درجه کمال
perfection of savagery کمال وحشی گری
meridians اوج درجه کمال
complementarity کمال اصل متممیت
prime کمال بهترین قسمت
the pink ofhealth کمال تندرستی یا صحت
to attain perfection بحد کمال رسیدن
primed کمال بهترین قسمت
in the pink در کمال تندرستی یا صحت
primes کمال بهترین قسمت
I'll be happy to help [assist] you. من با کمال میل در اختیار شما هستم.
gonogenesis کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
paying پرداختن
disburse پرداختن
pays پرداختن
disbursed پرداختن
disburses پرداختن
fork out <idiom> پرداختن
kick over <idiom> پرداختن
practicing پرداختن
practise پرداختن
practises پرداختن
take to پرداختن
practising پرداختن
abye پرداختن
aby پرداختن
to brush up پرداختن
pay پرداختن
to fork over پرداختن
cough up پرداختن
defraying پرداختن
practice پرداختن
defrayed پرداختن
meet پرداختن
meets پرداختن
shell out پرداختن
defray پرداختن
defrays پرداختن
foot the bill <idiom> پرداختن
pony up <idiom> پرداختن
imburse پرداختن
disbursing پرداختن
puts بفعالیت پرداختن
activating به فعالیت پرداختن
putting بفعالیت پرداختن
prepay قبلا پرداختن
to make a part [ial] payment یک قسط را پرداختن
pay at tenor در سررسید پرداختن
activate به فعالیت پرداختن
put بفعالیت پرداختن
activated به فعالیت پرداختن
get down to work بکار پرداختن
activates به فعالیت پرداختن
To pay money. To make a payment. پول پرداختن
nails به موقع پرداختن
nailed به موقع پرداختن
To get on with a job. بکاری پرداختن
pipe up به سخن پرداختن
to pay in a پیشکشی پرداختن
turn to بکار پرداختن
to pay on account [American English] یک قسط را پرداختن
indemnities غرامت پرداختن
indemnity غرامت پرداختن
nail به موقع پرداختن
recompensed غرامت پرداختن
recompenses غرامت پرداختن
activate بفعالیت پرداختن
recompensing غرامت پرداختن
recompense غرامت پرداختن
foot پرداختن مخارج
indemnify غرامت پرداختن
proceeded اقدام کردن پرداختن به
proceed اقدام کردن پرداختن به
pony پرداختن خلاصه اخبار
pores بمطالعه دقیق پرداختن
pay off something چیزی را قسطی پرداختن
ponies پرداختن خلاصه اخبار
to pore [over; on] به مطالعه دقیق پرداختن
pore بمطالعه دقیق پرداختن
loose سبکبار کردن پرداختن
poney پرداختن خلاصه اخبار
acquit پرداختن و تصفیه کردن
looser سبکبار کردن پرداختن
acquits پرداختن و تصفیه کردن
loosest سبکبار کردن پرداختن
layaway plan <idiom> قرض راکم کم پرداختن
acquitting پرداختن و تصفیه کردن
autumn برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
autumns برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
drive to maturity جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
insolvent فاقد توانایی پرداختن دیون
to pay off a debt [mortgage] بدهی [رهنی] را قسطی پرداختن
pick up the tab <idiom> صورت حساب کسی را پرداختن
liquidated damages پرداختن جریمه جهت فسخ قرارداد
treat someone <idiom> پول کسی را پرداختن ،دعوت کردن
activated فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
to get down to business به کار اصلی پرداختن [اصطلاح روزمره]
activating فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
to compound قسطی پرداختن [کمتراز بهای اصلی]
activates فعال کردن بفعالیت پرداختن بکارانداختن
nympholept کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
panorama تمام نما اینه تمام نما
panoramas تمام نما اینه تمام نما
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
to pay against receipt در برابر رسید پرداختن درمقابل رسید دادن
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
completes تمام
all night در تمام شب
full-face تمام رخ
full face تمام رخ
incomplete نا تمام
through تمام
full-length تمام قد
whole length تمام قد
thorough تمام
entire تمام
thru تمام
It's over. تمام شد.
rounded پر تمام
off تمام
full تمام
completed تمام
complete تمام
fullest تمام
yame تمام
whole تمام
completing تمام
out and out تمام
lion's share تمام
out-and-out تمام
it is all up تمام شد
full length تمام قد
payment in full پرداخت تمام
lie-in تمام شدن
in full fig درلباس تمام
in full تمام وکمال
lie in تمام شدن
over with تمام شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com