Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
allegorize
تمثیل نوشتن
Other Matches
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
allegories
تمثیل
allegory
تمثیل
exemplification
تمثیل
parable
تمثیل
exemplum
تمثیل
similitude
تمثیل
emblem
تمثیل
emblems
تمثیل
parables
تمثیل
analogies
تمثیل
analogy
تمثیل
law of analogy
قانون تمثیل
parabolically
بطریق تمثیل
analogy
تمثیل همترائی
analogies
تمثیل همترائی
figuratively
بر سبیل تمثیل
allegorization
تمثیل نویسی
emblematist
تمثیل ساز
allegorist
تمثیل نویس
scrawls
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
similize
تشبیه کردن تمثیل اوردن
encarpus
[در معماری کلاسیک آراستن تمثیل ها بوسیله هلال گل، میوه و برگ]
encipher
برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
to reduce to writing
نوشتن
scrawling
بد نوشتن
indite
نوشتن
to put down
نوشتن
scrawl
بد نوشتن
put down
<idiom>
نوشتن
to drive a pen or quill
نوشتن
write head
هد نوشتن
scrawled
بد نوشتن
scrawls
بد نوشتن
inscribing
نوشتن
to set down
نوشتن
superscrible
نوشتن
pen
نوشتن
scribble
بد نوشتن
pt down
نوشتن
pens
نوشتن
penning
نوشتن
writes
نوشتن
penned
نوشتن
write
نوشتن
scribbled
بد نوشتن
scribbles
بد نوشتن
scribbling
بد نوشتن
inscribes
نوشتن
set down
نوشتن
inscribe
نوشتن
inscribed
نوشتن
inscroll
در طومار نوشتن
penmanship
طرز نوشتن
prose
نثر نوشتن
engross
درشت نوشتن
itemised
به اقلام نوشتن
penned
خامه نوشتن
itemises
به اقلام نوشتن
pen
خامه نوشتن
hyphenate
با خط پیوند نوشتن
annotated
یادداشت نوشتن
penning
خامه نوشتن
itemized
به اقلام نوشتن
handwrite
بادست نوشتن
graphomania
شهوت نوشتن
i am weary of writing
از نوشتن خسته
miswrite
اشتباه نوشتن
over write
جای نوشتن
overwrite
دومرتبه نوشتن
overwrite
زیاد نوشتن
impanel
در صورت نوشتن
overwrite
جای نوشتن
pens
خامه نوشتن
itemising
به اقلام نوشتن
prefaced
دیباچه نوشتن
tables
در فهرست نوشتن
tabled
در فهرست نوشتن
table
در فهرست نوشتن
annotates
تفسیر نوشتن
annotating
حاشیه نوشتن
annotating
یادداشت نوشتن
annotating
تفسیر نوشتن
prefaces
دیباچه نوشتن
rewrote
باز نوشتن
rewrote
دوباره نوشتن
rewritten
باز نوشتن
rewritten
دوباره نوشتن
rewriting
باز نوشتن
rewriting
دوباره نوشتن
rewrites
باز نوشتن
tabling
در فهرست نوشتن
annotates
یادداشت نوشتن
preface
دیباچه نوشتن
preambles
مقدمه نوشتن
preamble
مقدمه نوشتن
enlists
درفهرست نوشتن
enlisting
درفهرست نوشتن
enlist
درفهرست نوشتن
noting
نت موسیقی نوشتن
notes
نت موسیقی نوشتن
note
نت موسیقی نوشتن
annotate
حاشیه نوشتن
annotate
یادداشت نوشتن
annotate
تفسیر نوشتن
annotated
حاشیه نوشتن
annotated
تفسیر نوشتن
annotates
حاشیه نوشتن
rewrites
دوباره نوشتن
rewrite
باز نوشتن
rewrite
دوباره نوشتن
write up
به تفصیل نوشتن
scrolls
کتیبه نوشتن
circumscribe
نوشتن در دور
editorializing
سرمقاله نوشتن
editorializes
سرمقاله نوشتن
editorialized
سرمقاله نوشتن
editorialize
سرمقاله نوشتن
editorialising
سرمقاله نوشتن
editorialises
سرمقاله نوشتن
editorialised
سرمقاله نوشتن
itemizing
به اقلام نوشتن
itemizes
به اقلام نوشتن
demythologize
تفسیر نوشتن
double space
یک خط درمیان نوشتن
itemize
به اقلام نوشتن
write-up
به تفصیل نوشتن
write-ups
به تفصیل نوشتن
scroll
کتیبه نوشتن
circumscribing
نوشتن در دور
circumscribes
نوشتن در دور
circumscribed
نوشتن در دور
autographs
دستخط نوشتن
autographing
دستخط نوشتن
autographed
دستخط نوشتن
autograph
دستخط نوشتن
commentating
تقریظ نوشتن
commentates
تقریظ نوشتن
commentated
تقریظ نوشتن
commentate
تقریظ نوشتن
write-offs
زود نوشتن
write-off
زود نوشتن
write off
زود نوشتن
elegize
قصیده نوشتن
jot
با شتاب نوشتن
write head
نوک نوشتن
read/write head
هدخواندن- نوشتن
prefacing
دیباچه نوشتن
read/write
خواندن- نوشتن
programs
برنامه نوشتن
program
برنامه نوشتن
tired of writing
خسته از نوشتن
to dip ones pen in gall
سخت نوشتن
jots
با شتاب نوشتن
jotted
با شتاب نوشتن
wirte only
تنها نوشتن
write out
به تفصیل نوشتن
to write out
بتفضیل نوشتن
to write off
به اسانی نوشتن
graphic
وابسته به فن نوشتن
gloss
حاشیه نوشتن بر
list
در فهرست نوشتن
scribbling
باشتاب نوشتن
scribbles
باشتاب نوشتن
r/w
خواندن- نوشتن
invoicing
فاکتور نوشتن
precis
خلاصه نوشتن
poetize
شعر نوشتن
scribble
باشتاب نوشتن
invoices
فاکتور نوشتن
invoiced
فاکتور نوشتن
scribbled
باشتاب نوشتن
tablets
بر لوح نوشتن
invoice
فاکتور نوشتن
poeticize
شعر نوشتن
tablet
بر لوح نوشتن
duplicated
المثنی نوشتن یابرداشتن
to write up a report
به تفصیل نوشتن گزارشی
type
با ماشین تحریر نوشتن
to write out a report
به تفصیل نوشتن گزارشی
typed
با ماشین تحریر نوشتن
protocol
مقاوله نامه نوشتن
protocols
مقاوله نامه نوشتن
types
با ماشین تحریر نوشتن
stave
روی خط حامل نوشتن
to commit to paper
نوشتن ثبت کردن
reviewed
مقالات انتقادی نوشتن
review
مقالات انتقادی نوشتن
characterization
نوشتن بیوگرافی افراد
capitalization
نوشتن با حروف بزرگ
transliterate
حرف بحرف نوشتن
type write
با ماشین تحریر نوشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com