Dictiornary-Farsi | تناقض در رای گیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
voting paradox	تناقض در رای گیری


Other Matches

antithesis	تناقض
repugnance	تناقض
incoherence	تناقض
opposition	تناقض
inconsistencies	تناقض
inconsistency	تناقض
paradoxes	تناقض
contradictions	رد تناقض
contradictoriness	تناقض
antitheses	تناقض
contradiction	تناقض
contradiction	رد تناقض
contradictions	تناقض
paradox	تناقض
contradicts	تناقض داشتن با
antilogy	تناقض مطالب
inconsistence	تناقض تباین
grotesque	تناقض دار
repugnance	تناقض مخالفت
paradox of thrift	تناقض پس انداز
paradox of value	تناقض ارزش
repugn	تناقض داشتن
contradicted	تناقض داشتن با
contradict	تناقض داشتن با
self contradiction	تناقض گویی
consistently	بدون تناقض
inconsistencies	تناقض تباین
inconsistency	تناقض تباین
quirk	مزاجی تناقض گویی
quirks	مزاجی تناقض گویی
tergiversation	بی ثباتی تناقض گویی
policy dilemma	تناقض سیاست ها مشکل سیاستی
self contradiction	معارضه بانفس تناقض گویی
antinomy	تناقض دو قانون یا دو اصل افهار مخالف
He's a wet blanket.	او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
Marxists	طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist	طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
his severity relaxed	از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy	دو زن گیری دو شوهر گیری
with the utmost rigour	با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
stream gaging	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
point voting system	سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process	فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter	وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
recaptured	پس گیری
recaptures	پس گیری
exorcism	جن گیری
recapturing	پس گیری
recapture	پس گیری
resumption	از سر گیری
lutation	گل گیری
recature	پس گیری
biases	سو گیری
monogyny	یک زن گیری
exorcisms	جن گیری
dewatering	اب گیری
bias	سو گیری
skim	کف گیری
skimmed	کف گیری
skims	کف گیری
luting	گل گیری
retractaion	پس گیری
catch	بل گیری
scorification	کف گیری
mechanical disadvantage	نیرو گیری
mensuration	اندازه گیری
module	اندازه گیری
ensues	پی گیری کردن
measurment	اندازه گیری
modules	اندازه گیری
sampling	نمونه گیری
monogyny	یک جفت گیری
measurement	اندازه گیری
modeling	سرمشق گیری
sternly	با سخت گیری
measurements	اندازه گیری
integration	انتگرال گیری
interpolations	درون گیری
interpolation	درون گیری
complementation	متمم گیری
levy	باج گیری
samplery	نمونه گیری
river capture	رود گیری
rigorousness	سخت گیری
retired ness	کناره گیری
refuel	سوخت گیری
damage control	اسیب گیری
refueled	سوخت گیری
renouncement	کناره گیری
refueling	سوخت گیری
embrasures	دراغوش گیری
embrasure	دراغوش گیری
levy	سرباز گیری
levying	باج گیری
levying	سرباز گیری
sedimentation	لای گیری
scorification	تفاله گیری
crabber	خرچنگ گیری
coring	نمونه گیری
corf	سبدماهی گیری
criticalness	خرده گیری
removal of slag	شلاکه گیری
refuelled	سوخت گیری
piscatology	فن ماهی گیری
paralytic disability	زمین گیری
coring	مغزه گیری
originationu	سرچشمه گیری
number dialling	شماره گیری
noise suppression	پارازیت گیری
decarburization	کربن گیری
decision making	تصمیم گیری
nitrification	نیتروژن گیری
decalcification	کلسیم گیری
recruitment	توان گیری
coppering	مس گیری لوله
removal of phosphorus	فسفر گیری
factorization	فاکتور گیری
removal of cinder	تفاله گیری
refuels	سوخت گیری
punctiliousness	نکته گیری
ensue	پی گیری کردن
ensued	پی گیری کردن
recruitment	سرباز گیری
nitrification	ازت گیری
commensurateness	اندازه گیری
extrapolation	قیاس گیری
laxity	اسان گیری
knoit	تغ تغ خرده گیری
invalidism	زمین گیری
wrestling	کشتی گیری
intussusception	در خود گیری
introsusception	در خود گیری
renunciation	کناره گیری
attrition	کناره گیری
dust removal	گرد گیری
against time	تایم گیری
extrapolations	قیاس گیری
emulsification	عصاره گیری
bailment	امانت گیری
backing up	پشتیبان گیری
error correction	خطا گیری
exaction	سخت گیری
amphimixis	جفت گیری
follow up	پی گیری کردن
insuperability	دشوار گیری
palsy	زمین گیری
ingurgtation	فرا گیری
cavils	خرده گیری
stricture	سخت گیری
strictures	سخت گیری
i. and evdevolution	ریشه گیری
i am in a bad f.	بد گیری امدم
demission	کناره گیری
metering	اندازه گیری
garth	سد یا بندماهی گیری
halieutics	ماهی گیری
implantation	لانه گیری
cavilled	خرده گیری
acceleration lane	خط سرعت گیری
cavil	خرده گیری
inarm	در بغل گیری
caviled	خرده گیری
inarm	در اغوش گیری
caviling	خرده گیری
ablactation	از شیر گیری
gaging	اندازه گیری
impressmeat	باز گیری
creel	تورماهی گیری
embracery	دراغوش گیری
crackdown	سخت گیری
crackdowns	سخت گیری
measurer	اندازه گیری
censoriousness	خرده گیری
decoppering	مس گیری کردن
catch trial	کوشش مچ گیری
cased	قالب گیری
deoxidation	اکسیژن گیری
calk	درز گیری
fueling	سوخت گیری
decoction	عصاره گیری
collier	ذغال گیری
chronicity	دامن گیری
declipping	لکه گیری
vendetta	انتقام گیری
measuring bridge	پل اندازه گیری
stamping	قالب گیری
moulding	قالب گیری
dephosphorization	فسفر گیری
conscription	سرباز گیری
luting	درز گیری
lodgment	موضع گیری
lodgement	موضع گیری
gauging	اندازه گیری
dialing	شماره گیری
abdication	کناره گیری
churning	کره گیری
creels	تورماهی گیری