English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
third long period تناوب بزرگ مرتبه سوم
Other Matches
second long period تناوب بزرگ دوم
first long period تناوب بزرگ اول
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
frequencies زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequence تناوب
off and on تناوب
alternator تناوب گر
alternators تناوب گر
periodicity تناوب
frequentation تناوب
period تناوب
intermittence تناوب
shift تناوب
shifted تناوب
subalternation تناوب
shifts تناوب
alternation تناوب
periods تناوب
all of a sudden یک مرتبه
rank مرتبه
once in a whiled یک مرتبه
echelon مرتبه
echelons مرتبه
order مرتبه
ranked مرتبه
ranks مرتبه
enmasse یک مرتبه
thrice سه مرتبه
My grandparents are six feet under. <idiom> پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
polyphase alternator تناوب گر چندفازی
single phase generator تناوب گر تک فاز
period of roll دوره تناوب
frequency فرکانس تناوب
pulse period تناوب پالس
frequencies فرکانس تناوب
recurrence interval دوره تناوب
return perion دوره تناوب
double alternation تناوب مضاعف
metagenesis تناوب نسل ها
period دوره تناوب
metagenesis تناوب تولید
three phase generator تناوب گر سه فاز
periods دوره تناوب
orbital period تناوب مداری
two phase generator تناوب گر دو فازی
polyphase generator تناوب گر چندفازی
cycle time زمان تناوب
aperiodic circuit مدار بی تناوب
bond order مرتبه پیوند
three fold سه دفعه سه مرتبه
third order reaction واکنش مرتبه سه
positioned مرتبه مقام
place وهله مرتبه
exalted بلند مرتبه
places وهله مرتبه
placing وهله مرتبه
semidiurnal دو مرتبه در روز
order of matrix مرتبه ماتریس
second class دومین مرتبه
second order مرتبه دوم
position مرتبه مقام
pooh bah عالی مرتبه
nth در مرتبه بیشمار
order of magnitude مرتبه بزرگی
hierarchies مرتبه بندی
ninths نهمین مرتبه
ninth نهمین مرتبه
first order مرتبه اول
first order reaction واکنش مرتبه یک
first order reflection انعکاس مرتبه یک
manyfold چندین مرتبه
elevated بلند مرتبه
hierarchy مرتبه بندی
first order transition گداز مرتبه یک
stair مرتبه درجه
low order مرتبه پایین
period زمان تناوب دوره
period زمان تناوب پریود
sidereal period دوره تناوب نجومی
periods زمان تناوب پریود
earthquake period دوره تناوب زلزله
synodic period دوره تناوب هلالی
cycle تناوب پریود سیکل
continuance تناوب بدون انقطاع
lift frequency تناوب حمل و نقل
period of roll زمان تناوب چرخش
cycle time زمان تناوب عمل
cycled تناوب پریود سیکل
periods زمان تناوب دوره
cycles تناوب پریود سیکل
museum piece آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
m مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
pseudo first order reaction واکنش شبه مرتبه یک
low order bit بیت مرتبه پایین
sphere مرتبه حدود فعالیت
spheres مرتبه حدود فعالیت
second order reaction واکنش مرتبه دوم
second order factor عامل مرتبه دوم
second order conditions شرایط مرتبه دوم
second derivative مشتق مرتبه دوم
flare up <idiom> یک مرتبه عصبانی شدن
baronetcy مقام و مرتبه بارونی
higher order factor عامل مرتبه بالا
top flight اعلی ترین مرتبه
to pull short یک مرتبه جلوگیری کردن
arresting system cycle time زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
half life period تناوب یا دوره نیم عمر
wave period زمان تناوب امواج دریا
impluse period زمان تناوب ضربه جریان
vellicate دوبار دودفعه دو مرتبه دوبرابر
etesian سالی یک مرتبه واقع شونده
to stop short یک مرتبه ایستادن یا مکث کردن
nineteens نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
ring a bell <idiom> یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
nineteen نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
derivatives of higher order مشتقهای مرتبه بالا [ریاضی]
frequency medulation تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
sing-songs تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-song تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
debutant دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
grandam مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent پدر بزرگ یا مادر بزرگ
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
outclassing دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclass دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclasses دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassed دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
spline در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
berber knot گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
blue book کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
lap turn زمان تناوب مین روبیها فاصله زمانی بین مین روبیها
large sized a بزرگ
biggest بزرگ
long ton تن بزرگ
bulkier بزرگ
large sized بزرگ
headmen بزرگ
bulkiest بزرگ
of a large size بزرگ
magacephalic بزرگ سر
bigger بزرگ
considerably large بس بزرگ
macro بزرگ
macrocephalic بزرگ سر
decuman بزرگ
egregious بزرگ
canis majoris سگ بزرگ
canis major سگ بزرگ
king size بزرگ
immane بزرگ
hugeous بزرگ
voluminous بزرگ
dignified بزرگ
bandog سگ بزرگ
full bottomed بزرگ
adult بزرگ
adults بزرگ
mightier بزرگ
doyennes زن بزرگ
bulky بزرگ
mightiest بزرگ
mighty بزرگ
doyenne زن بزرگ
headman بزرگ
spankings بزرگ
high بزرگ
grosser بزرگ
swith بزرگ
grosses بزرگ
grossest بزرگ
grossing بزرگ
enormous بزرگ
vast بزرگ
stour بزرگ
extra بزرگ
extra- بزرگ
small بزرگ نه
grave بزرگ
extras بزرگ
highest بزرگ
gross بزرگ
gates در بزرگ
smallest بزرگ نه
majoring بزرگ
majored بزرگ
vasty بزرگ
major بزرگ
highs بزرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com