Dictiornary-Farsi | تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
exchange devaluation	تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز


Other Matches

return	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
reviews	بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing	بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewed	بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary	مامور رسمی مقام رسمی
officious	نیمه رسمی شبهه رسمی
review	بازدید رسمی یاسان رسمی
cartel	توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels	توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
solemn form	در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
exchange depareciation	تنزل ارزش پول خارجی تنزل قیمت ارز
currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
devaluation	تنزل نرخ برابری پول تضعیف پولی
cut rate	تنزل قیمت
deflation	تنزل قیمت
mark down	تنزل قیمت
devaluate	تنزل قیمت دادن
devalued	تنزل قیمت دادن
devalues	تنزل قیمت دادن
devaluing	تنزل قیمت دادن
devaluation	تنزل قیمت پول
devalue	تنزل قیمت دادن
demonetization	تنزل ارزش پول نسبت به قیمت قانونی خود
official	رسمی
institutional	رسمی
solemn	رسمی
formal	رسمی
formmal	رسمی
orthodox	رسمی
put option	خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
noterial document	سند رسمی
standard time	زمان رسمی
smallage	کرفس رسمی
official document	سند رسمی
speedwell	سیزاب رسمی
nonformal	غیر رسمی
official authorities	مراجع رسمی
vestment	لباس رسمی
protesting	اعتراض رسمی
tux	لباس رسمی
legalization	شناسایی رسمی
letter de chancellerie	نامه رسمی
statute mile	مایل رسمی
solemn form	طریقه رسمی
officials	مقامات رسمی
state religion	مذهب رسمی
audiences	ملاقات رسمی
audience	ملاقات رسمی
official channels	مجاری رسمی
positioned	شغل رسمی
official meeting	اجتماع رسمی
official receipt	رسید رسمی
public submission	مناقصه رسمی
prothonotary	سردفتراسناد رسمی
prontonotary	سردفتراسناد رسمی
officiously	بطورغیر رسمی
official prices	قیمتهای رسمی
officialize	رسمی کردن
official religion	دین رسمی
official rate	نرخ رسمی
official meeting	ملاقات رسمی
semi official	نیمه رسمی
official language	زبان رسمی
position	شغل رسمی
official channels	طرق رسمی
semiofficial	نیمه رسمی
semiformal	نیمه رسمی
official communications	ابلاغیه رسمی
official deed	سند رسمی
official gazette	روزنامه رسمی
official jurnal	روزنامه رسمی
semi officially	بطورنیم رسمی
intrant	ورود رسمی
talking to	سرزنش رسمی
officiating	مقام رسمی
missive	نامه رسمی
officious	غیر رسمی
pronouncement	اعلامیه رسمی
pronouncements	اعلامیه رسمی
career	دوره رسمی
careered	دوره رسمی
careering	دوره رسمی
careers	دوره رسمی
official	عالیرتبه رسمی
official	موثق و رسمی
formalizing	رسمی کردن
formalizes	رسمی کردن
officiates	مقام رسمی
officiated	مقام رسمی
officiate	مقام رسمی
talking-to	سرزنش رسمی
official receiver	اعتصاب رسمی
bank holidays	تعطیلات رسمی
asparagus	مارچوبهء رسمی
noting	نامه رسمی
notes	نامه رسمی
note	نامه رسمی
tuxedo	لباس رسمی
tuxedos	لباس رسمی
informal	غیر رسمی
unofficial	غیر رسمی
formalized	رسمی کردن
formalize	رسمی کردن
contracts under seal	عقد رسمی
dress suit	لباس رسمی شب
placards	پروانه رسمی
dress uniform	انیفرم رسمی
placard	پروانه رسمی
driss uniform	لباس رسمی
extra official	غیر رسمی
formal accountability	ذیحسابی رسمی
formal education	اموزش رسمی
formal group	گروه رسمی
formal review	سان رسمی
formal review	بررسی رسمی
hansard	مذاکرات رسمی
insigne	نشان رسمی
communique	ابلاغ رسمی
cognizance	اخطار رسمی
bonspiel	مسابقه رسمی
formalising	رسمی کردن
formalises	رسمی کردن
formalised	رسمی کردن
insignia	نشان رسمی
insignia	مدال رسمی
protest	واخواست رسمی
protest	اعتراض رسمی
protested	واخواست رسمی
protested	اعتراض رسمی
protesting	واخواست رسمی
protests	واخواست رسمی
protests	اعتراض رسمی
aregular cook	اشپز رسمی
boarding call	بازدید رسمی
insigne	مدال رسمی
reprimand	توبیخ رسمی
missives	نامه رسمی
reprimanded	توبیخ رسمی
reprimands	توبیخ رسمی
reprimanding	توبیخ رسمی
return	گزارش رسمی
Full dress. Formal dress.	لباس رسمی
card-carrying	عضو رسمی
throwaway	غیر رسمی
free and easy <idiom>	غیر رسمی
mare's tail	هپوریس رسمی
function	ایین رسمی
stand on ceremony <idiom>	رسمی بودن
functioned	ایین رسمی
returned	گزارش رسمی
functions	ایین رسمی
returning	گزارش رسمی
returns	گزارش رسمی
introductions	معرفی رسمی اشناسازی
nonconformist	مخالف کلیسای رسمی
nonconformists	مخالف کلیسای رسمی
black tie	کت نیمه رسمی مردانه
jury	مقامات رسمی نافر
juries	مقامات رسمی نافر
bank rate of discount	نرخ رسمی تنزیل
regulation clothing	لباس رسمی نظامی
official calibration	واسنجی رسمی [مهندسی]
introduction	معرفی رسمی اشناسازی
notaries	سردفتر اسناد رسمی
notaries	سر دفتر اسناد رسمی
dress shirts	پیراهن لباس رسمی
dress shirt	پیراهن لباس رسمی
notary	سر دفتر اسناد رسمی
notary	سردفتر اسناد رسمی
bulletin	اگهی نامه رسمی
bulletin	ابلاغیه رسمی بیانیه
bulletins	اگهی نامه رسمی
bulletins	ابلاغیه رسمی بیانیه
pronouncements	افهار عقیده رسمی
pronouncement	افهار عقیده رسمی
red carpet	تشریفات و احترامات رسمی
canonical dress	لباس رسمی روحانیون
official oath	سوگند قانونی یا رسمی
milkweed	پادزهر رسمی استبرق
nonformal education	اموزش غیر رسمی
notarization	گواهی محضری و رسمی
notary public	دفتر اسناد رسمی
notary public	سردفتر اسناد رسمی
notary public's office	دفتر اسناد رسمی
stuffed shirt <idiom>	شخص رسمی وجدی
morning dress	جامهی رسمی صبحگاهی
visit of courtesy	بازدید رسمی نظامی
studbook	شناسنامه رسمی اسب
unofficial news	خبر غیر رسمی
pro memoria	نامه غیر رسمی
official visit	بازدید رسمی فرمانده
officially represented	دارای نماینده رسمی
physician in ordinary	پزشک رسمی یا همیشگی
vestment	لباس رسمی اسقف
canonicals	لباس رسمی روحانیون
finery [formal]	جامه رسمی جشن
gazette	مجله رسمی روزنامه