English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
injection timing تنظیم مقدار تزریق
Other Matches
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
air metering force نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
wake up تنظیم کردن یا شروع یا مقدار اولیه دادن
hypodermic injection تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
tunes تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
paged انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
jab [colloquial] تزریق
infusions تزریق
infusion تزریق
sprays تزریق
spraying تزریق
intinction تزریق
injections تزریق ها
sprayed تزریق
jab [British] [colloquial] تزریق
spray تزریق
injective function تزریق
injection تزریق
low level injection تزریق کم
transfusions تزریق
mud grouting تزریق گل
shots تزریق
shot تزریق
transfusion تزریق
mud injection تزریق گل
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
injection efficiency بازده تزریق
pilot injection تزریق مقدماتی
grout hole سوراخ تزریق
drilled grout hole چاه تزریق
intake well چاه تزریق
inspirator تزریق کننده
immit تزریق کردن
drilled grout hole سوراخ تزریق
clay grouting تزریق خاک رس
injection capacity فرفیت تزریق
injection grid شبکه تزریق
injector valve سوپاپ تزریق
injector الت تزریق
injector تزریق کننده
grout hole چاه تزریق
grouting gallery دالان تزریق
perfusion تزریق وریدی
injection point نقطه تزریق
injection of money تزریق پول
injection level سطح تزریق
grouting galleries مجاری تزریق
perfuse تزریق کردن
grout curtain پرده تزریق
metal spraying تزریق فلزی
gas injection تزریق بنزین
fule injection تزریق سوخت
chemical injection تزریق شیمیایی
spray تزریق کردن
injecting تزریق کردن
syringe تزریق کردن
injected تزریق کردن
sprayed تزریق کردن
spraying تزریق کردن
sprays تزریق کردن
syringes تزریق کردن
inject تزریق کردن
vaccinophobia تزریق هراسی
injects تزریق کردن
spary gun تلمبه تزریق
spartter loss تلف تزریق
spartter تزریق کننده
cement grouting تزریق سیمان
blanket grouting تزریق سطحی
guns دستگاه تزریق
blast injection engine موتور تزریق دم
gun دستگاه تزریق
chemical consolidation تزریق شیمیایی
chemical grouting تزریق شیمیایی
spary gun پیستوله تزریق
hypo تزریق زیر جلدی
injection داروی تزریق کردنی
needle با سوزن تزریق کردن
concrete gun دستگاه تزریق بتن
injector pump پمپ تزریق سوخت
flame spray تزریق کردن شعلهای
hypodermics تزریق زیر جلدی
hypodermic تزریق زیر جلدی
needled با سوزن تزریق کردن
grouted alluvium ابرفت تزریق شده
needles با سوزن تزریق کردن
needling با سوزن تزریق کردن
transfusions رسوخ تزریق خون
transfusion رسوخ تزریق خون
gas injection method روش تزریق گاز
grouting تزریق دوغاب سیمان
airless solid injection تزریق بدون کمپرسور
fuel injection system سیستم تزریق سوخت
grease injector تزریق کننده گریس
iodize یود تزریق کردن
metal spray gun تلمبه تزریق فلز
petrol injection motor موتور تزریق بنزینی
petrol injection pump پمپ تزریق بنزین
jetting tube لوله تزریق در حفاری
transfusible قابل تزریق در جسم دیگری
hypo سوزن تزریق زیر جلدی
transfuse رسوخ یافتن در تزریق کردن در
blast furnace gun وسیله تزریق کوره بلند
transfusable قابل تزریق در جسم دیگری
throwin در دنده انداختن تزریق کردن
grout stop اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
mainlining مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
hyodermic needle سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
shoot up <idiom> مواد را از راه تزریق مصرف کردن
wet take off برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
mainline مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlines مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
mainlined مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
injector وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
hypodermic سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
low level injection efficiency ضریب بهره تزریق در سطح پایین
hypodermics سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
injection engine ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
emulsion injection تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
wet rating توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
contra injection تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
grout curtain لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
alumetize الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
slow pill ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
scopolamine ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
calibrated air speed سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
instilled کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instil کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilling کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instill کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
high burst ranging تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
valuing مقدار
values مقدار
mouthfuls مقدار
what چه مقدار
soupcon مقدار کم
supped مقدار
supping مقدار
summa مقدار
sups مقدار
t value مقدار تی
mouthful مقدار
quantum مقدار
extent حد مقدار
batches مقدار
value مقدار
batch مقدار
truth table دو مقدار
volume discount مقدار
spatter مقدار کم
spattered مقدار کم
spattering مقدار کم
spatters مقدار کم
sprinkling مقدار کم
percentages مقدار
sum مقدار
total مقدار
modicum مقدار کم
deals مقدار
magnitude مقدار
percentage مقدار
sup مقدار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com